تفسیر آیات قرآن درباره انحصار ربوبیت خدای متعال

خدای سبحان درباره انحصار ربوبیتش فرموده:
1- «ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یدبر الامر ما من شفیع الا من بعد اذنه ذلکم الله ربکم فاعبدوه افلا تذکرون *...هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب..؛ پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز (= دوران) آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت، و به تدبیر کار پرداخت؛ هیچ شفاعت کننده ای، جز با اذن او نیست؛ این است خداوند پروردگار شما! پس او را پرستش کنید! آیا متذکر نمی شوید؟!... اوست که خورشید را روشنگر، و ماه را تابنده قرار داد و برای آن منزلگاههائی مقدر کرد، تا عدد سالها و حساب را بدانید..» (یونس/ 3-5)
2- «قل ءانکم لتکفرون بالذی خلق الارض فی یومین و تجعلون له اندادا ذلک رب العالمین* و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام سوا للسآئلین* ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طآئعین* فقضهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل سما امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقریر العزیز العلیم؛ بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کفر می ورزید و برای او همانندهائی قرار می دهید؟! او پروردگار جهانیان است! او – که در چهار روز- بر گرده زمین کوههای استواری قرار دارد و در آن برکت و فزونی بخشید و مواد غذائی را برابر با نیاز خواستاران در آن جای داد! سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: به وجود آیید خواه از روی اطاعت و خواه اکراه: آنها گفتند: ما از روی اطاعت می آئیم! پس آنها را به صورت هفت آسمان- در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن را وحی فرمود، و آسمان پایین را با نور دهنده ها آراستیم و از رخنه شیاطین حفظ کردیم؛ این است تقدیر خداوند توانا و دانا!» (فصلت/ 9-12)

شرح کلمات
1- سبــح: نــزه، یعنی خدا را به پاکیزه ترین وجه یاد کرد، یا «سبحان الله» گفت، یعنی خدا را از هرگونه نقص و آلودگی مبرا دانست. تسبیح به معنای مطلق عبادت و پرستش در رفتار و کردار و نیت نیر آمده است.
2- اسم: اسم، چنانکه در گذشته آوردیم، دو معنی دارد:
الف- لفظی که برای نامگذاری بر اشیاء می نهند، مانند: «مکه» نشان شهری که قبله مسلمانان، کعبه، در آن است؛ و «قرآن»، نشان کتابی که خداوند بر خاتم انبیاء فرستاده است.
ب- اسم الشیء، یعنی صفات ویژه هر چیز که حقیقت آن را روشن می کند. مراد از اسم در آیه همین معنی است.
3- ربک: پروردگار تو، نظام دهنده و قانونگذار تو چنانکه گذشت.
4- اعلی: برتر، و در آیه یعنی خدا برتر از آن است که با چیزی مقایسه شود.
5- خلق: آفرید، تفسیر خلق را در آنچه خداوند از زبان موسی به فرعون بیان می دارد.
می جوییم: «پروردگار ما آن کسی است که به هر موجودی آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است». (طه/ 50) یعنی پروردگار ما همه چیز را دقیق و میزان و کامل آفریده است.
6- سوی: اندازه کرد و سامان داد، یعنی متعادل و میزان و پیراسته از کژی و کاستی آفرید، تسویه هر چیز، سامان داد به آن در مسیر کمال و استعدادی است که برای آن ایجاد گردیده است.
خداوند در سوره انفطار فرموده: «ای انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! همان خدائی که تو را آفرید و سامان داد و منظم ساخت؟!» (انفطار/ 6-7) در این آیه هر دو معنای: به سامان کردن و در مسیر کمال بردن، مورد توجه است. تسویه خلق یا به سامان کردن او چهارگونه است:
نخست- تسویه و بسامان کردن انسان: انسان ابتدا از نطفه آفریده می شود، و در مراحل معینی از آفرینش، خلقت اولیه او در دوران جنینی اش به پایان می رسد، و خداوند تمامی اعضاء و جوارحی را که به وسیله آنها هدایت می یابد، مانند: گوش و چشم و دیگر حواش گیرنده دانش را، به وی می بخشد، و قوای فکری و مغزی اش را باید خزینه معلومات او گردد، و عقل و خردش را که با آن درست و نادرست دانسته را جدا می کند، در سرشت او جایگزین می نماید، و قابلیت داد و ستد دانسته ها با همتایان خود را به وسیله زبان و قلم در او ایجاد می کند، چنانکه فرمود:
1- «خلق الانسان* علمه البیان؛ انسان را آفرید، و سخن گفتن را به او آموخت.» (الرحمان/ 3-4)
2- «اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم* الذی علم بالقلم * علم الانسان مالم یعلم؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از خون بسته خلق کرد. بخوان که پروردگارت بزرگوارتر است. آنکه به وسیله قلم آموزش داد، و به انسان آنچه را نمی دانست تعلیم نمود.» (علق/ 1-5)
یاد گرفتن و یاد دادن به وسیله بیان و قلم موهبتی است که خدای جلیل تنها انسان را به آن دو ویژگی بخشیده است.
دوم- بسامانی حیوان: تسویه و سامان دادن حیوان در آفرینش با ایجاد غریزه در او پایان می پذیرد، غریزه ای که بتواند به وسیله آن چگونه زیستن را، متناسب با سرشت حیوانی خویش، تنظیم نماید.
سوم- بسامانی در مسخرات خلقت: خدای سبحان فرموده:
1- «و سخر الشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی ذلکم الله ربکم؛ خورشید و ماه را مسخر کرده، هریک تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه می دهند؛ این است خداوند، پروردگار شما.» (فاطر/ 12)
2- «و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین؛ خورشید و ماه و ستارگان مسخر فرمان اویند، آگاه باشید که آفرینش و تدبیر از آن اوست، بلند مرتبه و مبارک است خدا، پروردگار جهانیان.» (اعراف/ 54)
چهارم – بسامانی فرشتگان: سامان دادن فرشتگان به این است که خدای متعال آنان را بگونه ای سرشته که: «لایعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون؛ هیچ گاه از فرمان خدا سرباز نمی رنند و هرچه را بدان مأمور شوند اجرا می نمایند.» (تحریم/ 6)
معنای کامل تسویه و سامان دادن مادی در تفسیر: «قدر فهدی» در ضمن تفسیر آیات آینده می آید.
7- «قدر» اندازه کرد، تقدیر و اندازه کردن خداوند در مواردی که ما دنبال تفسیر آن هستیم: یعنی نظام زیست هر چیزی را بگونه ای تنظیم کرد که با سرشت او تناسب و همخوانی داشته باشد، چنانکه فرموده: «و خلق کل شیء فقدره تقدیرا؛ همه چیز را آفرید و بسیار دقیق اندازه کرد.» (فرقان/ 2)
8- هدی: هدایت کرد، هدایت کردن آفریدگان از سوی خداوند چهارگونه است:
الف- آموزش دادن.
ب- الهام غریزی.
ج- مسخر کردن.
د- تبلیغ وحی به وسیله پیامبران.
تفسیر کامل دو کلمه «قدر و هدی» در بخش تفسیر آیات خواهد آمد.
9- غثاء: گیاه خشکی که از هم جدا گردد.
10- احوی: گیاهی که از شدت سبزی به سیاهی می زند.
11- وحی:
الف- وحی در لغت: وحی در لغت به معنای: اشاره، ایماء، سخن گفتن آهسته و در گوشی، الهام، فرمان دادن و القای سخن می باشد.
ب- وحی در اصطلاح اسلامی: وحی در اصطلاح اسلامی کلام الهی است که آن را بر پیامبران خود القا می کند، چه پیامبر فرشته وحی را بیند، سخنش را بشنود، مانند پیام رساندن جبرئیل به خاتم انبیا (ص) یا فقط سخن خدا را بشنود و چیزی را نبیند، بگونه ای که موسی (ع) سخن خدا را می شنید، یا آنکه به وسیله رؤیا در خواب باشد، چنانکه خداوند از قول ابراهیم (ع) به فرزندش اسماعیل اینگونه خبر داد: «انی اری فی المنام انی اذبحک؛ من در خواب می بینم که تو را ذبح می کنم.» (صافات/ 102) و یا گونه های دیگری از وحی که تنها خدا می داند و پیامبرانش (ص) آن را درک می کنند.
برخی از موارد استعمال " وحی در اصطلاح اسلامی " را که در قرآن کریم آمده، قریبا در بخش "وحی خداوند به پیامبران "، آوردیم، اما استعمال وحی در معانی لغوی که در قرآن آمده چنین است:
1- «فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکره و عشیا؛ (زکریا) از محراب عبادت به سوی قومش بیرون آمد، و به آنان اشاره کرد: صبح و شام خدا را تسبیح گویید!» (مریم/ 11)
2- «ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم؛ شیاطین به دوستان خود مطالبی را «القا» می کنند. یعنی در دل آنان خیالات بد و زشت می اندازند.» (انعام/ 121)
3- «و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه؛ ما به مادر موسی الهام کردیم که: او را شیر بده و...» (قصص/ 7)
4- «و اوحی ربک الی النحل؛ پروردگار تو به زنبور عسل الهام کرد.» (نحل/ 68) یعنی زنبور عسل را با الهام غریزی بر اینگونه زیستن هدایت فرموده، زیرا خداوند به مقتضای ربوبیتش در هر صنفی از اصناف حیوانات، غریزه ای نهاده که او را متناسب با سرشت فطرتش راه می برد.
12- استوی: چیره گشت، کلمه استوی هرگاه با «علی» متعدی شود به معنای استیلا و چیرگی است. چنانکه در بحث صفات «رب» می آید.
13- عرش: عرش در لغت جای بلند سرپوشیده است، تخت پادشاه را نیز به اعتبار بلندیش عرش گویند، و آن را کنایه از قدرت و سلطه و حکومت می دانند. در لسان العرب آمده «ثل عرشهم» یعنی خداوند سلطنت آنان را نابود کرد.
14- ضیاء: آنچه از اجسام نورانی پخش می گردد، از نور قویتر و فراگیرتر است، ضوء، روشنی بخش است، مانند: نور خورشید و آتش، و نور، روشنی را از غیر خود می گیرد، مانند نور ماه.
15- أمر: امر دو معنی دارد: الف- خواستن انجام کار که ضد نهی است و جمع آن اوامر، ب- شأن و کار و حال، که جمع آن امور است.
16- سخر: رام کردن، خاضع و ذلیل نمود، و آن را در مسیر هدف معینی روانه ساخت.
مسخر: آنچه با قهر و زور رام می گردد.
17- رواسی: جمع راسی، کوه ثابت و استوار و پابرجا.

تفسیر آیات
تفسیر مشروح آیات را برای تفسیر کلمات «قدر و فهدی» می آوریم:
الف- تفسیر «قدر» خداوند عزیز در آیات سوره فصلت، آفرینش را منحصر و مخصوص ذات اقدس خود " رب العالمین" دانسته، سپس به بیان سامان دادن و چگونگی تقدیر نظام و ادامه بقای آن پرداخته و فرمود: «وجعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر اقواتها فی اربعه ایام؛ او در چهار روز بر گرد زمین کوههای استواری قرار داد، و در آن برکت و فزونی بخشید و مواد غذائی را برابر با نیاز خواستاران در آن جای داد.» (فصلت/ 10)
و درباره آسمان فرموده: ایجاد آن به صورت هفت آسمان را در دو روز به پایان برده است. و در هر آسمانی کار آن را وحی فرموده، و آسمان دنیا را با دهندگان آراسته، و اینها همه را از تقدیر و سامان دادن پروردگار عزیز دانا شمرده است.
درباره اینکه چگونه فرمان پروردگار، برای ادامه بقا بر وفق نظام آفرینش به آنها صادر شد، فرموده است: «إن ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یدبر الامر؛ پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز (= دوران) آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت و به تدبیر کارها پرداخت.» (یونس/ 3)
تدبیر امر آنها، یعنی تربیت و پرورش آنها پس از آفرینش، و اینکه پروردگار شما انسانها تنها اوست، پس فقط او را عبادت کنید، خداوند پس از آن، اندکی تفصیل داده و فرموده: این پروردگار همان است که خورشید را روشنگر، و ماه تابنده قرار داد، و برای آن منزلگاهها تعیین فرمود. پس از این آیات چنین بهره بردیم که: «قدره تقدیرا» یعنی: برای آن نظام مدبرانه معین و بسامان قرار داد.
ب- هدی: در سوره فصلت و یونس که سخن از ربوبیت خدا برای آسمانها و زمین و ماه و خورشید است، ذکر " تربیت رب" نیز تنها درباره آنها آمده، ولی در سوره "اعلی" که سخن از تربیت همه مخلوقات است، و فرمود: «الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی؛ همان که آفرید و هماهنگى بخشید، و آنکه اندازه گیرى کرد و راه نمود.» (اعلی/ 2-3) مرادش این است که، پروردگاری که این مخلوقات را آفریده، خود او نیز آنها را بسامان کرده، و با تقدیری که برای زیستن هریک از انواع و اصنافشان قرار داده آنها را برای پذیرش هدایت آماده ساخته است، و برای نمونه، چراگاه حیوان را مثال زده و قریب به این مضمون فرموده: پروردگار تمام مخلوقات همان کسی است که چراگاه حیوان را از دل زمین بیرون آورد، و آن را تا رسیدن به درجه کمال وجودی اش پرورش داد تا به سبزی شدید متمایل به سیاهی رسید، سپس آن را با همان سبزی شدید خشکانید! خدای سبحان چگونگی هدایت چهارگانه خلق را در آیات فراوان بیان فرموده است.


منابع :

  1. سید مرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 158-165

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/211988