منظور از ظلمات در قرآن

یکی از توضیحاتی که قرآن درباره خود می دهد، معرفی رسالتش است که عبارت از هدایت ابناء (فرزندان) بشر و راهنمایی آنها برای خروج از تاریکی ها به سوی نور است.
«کتاب انزلناه علیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور؛ این قرآن کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از تاریکی به سوی نور بیرون بری.» (ابراهیم/ 1)
بدون شک یکی از مصادیق این ظلمات، جهالت ها و نادانی هاست و قرآن بشر را از این ظلمات به روشنایی علم می برد. اما اگر این ظلمت ها تنها در نادانی ها خلاصه می شد، فلاسفه هم می توانستند این مهم را به انجام برسانند، لکن ظلمت های دیگر وجود دارد به مراتب خطرناک تر از ظلمت نادانی که مبارزه با آن از عهده علم خارج است. از جمله این ظلمت ها منفعت پرستی و خودخواهی و هوی پرستی و... است که ظلمت هایی فردی و اخلاقی به حساب می آید و نیز ظلمت های اجتماعی نظیر ستم و تبعیض و... در عربی واژه ظلم که معادل فارسی آن همان ستم است، از ماده ظلمت اخذ شده که نشان دهنده نوعی تاریکی اجتماعی و معنوی است. مبارزه با این ظلمت ها بر عهده قرآن و سایر کتاب های آسمانی است. قرآن خطاب به موسی بن عمران می گوید:
«...ان اخرج قومک من الظلمات الی النور...؛ قومت را از این فضای تاریکی بیرون بکش و به عالم نور برسان.» (ابراهیم/ 5)
این تاریکی، همان تاریکی ستم فرعون و فرعونیان است و نور، نور آزادی و عدالت.
نکته ای که اهل تفسیر به آن توجه کرده اند این است که قرآن همواره ظلمات را جمع می آورد و همراه با «الف» و «لام» که افاده استغراق می کند و شامل همه تاریکی ها می شود حال آنکه نور را مفرد ذکر می کند و معنای آن این است که راه راست یکی بیشتر نیست حال آنکه مسیر انحراف و گمراهی متعدد است، مثلا در آیه الکرسی می خوانیم:
«الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات؛ خداوند سرور کسانی است که ایمان آورده اند. آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی به در می برد و کسانی که کفر ورزیده اند سرورانشان طاغوتند که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی ها به در می برند.» (بقره/ 257)
به این ترتیب قرآن هدف خود را مشخص می کند: پاره کردن زنجیرهای جهل و گمراهی و ستم و تباهی اخلاقی و اجتماعی و در یک کلمه نابود کردن ظلمت ها و هدایت به سمت عدالت و خیر و روشنایی و نور.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 1 و 2- صفحه 33-34

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/21221