تعمیم شناخت حسی از نظر راسل

عرض کردیم که شناخت منطقی نسبت به شناخت حسی درست مانند عمل عکاس است که یک صحنه کوچک را که توانسته عکس بگیرد در حد بی نهایت توسعه و گسترش می دهد (البته این یکی از کارهای ذهن است).
در میان فیلسوفان جدید، راسل متوجه این اشکال است، می گوید: من راه حلی ندارم. راست می گوید، نتوانسته اند راه حلی پیدا کند اما لااقل این مقدار نبوغ داشته است که بفهمد چنین اشکال بزرگی وجود دارد. او تحت عنوان "مشکلات روش های علمی جدید" اولا میان استقراء و تجربه اشتباه می کند، بعد می گوید این مشکل را چگونه می توانیم حل کنیم که استقراء به یک سلسله موارد جزئی تعلق می گیرد، ده مورد، بیست مورد، هزار مورد، ده هزار مورد را استقراء می کنیم، ولی بعد آن حکمی را که استقراء کرده ایم به مواردی که استقراء نکرده ایم تعمیم می دهیم.
این تعمیم با چه ملاکی است؟ مثلی را که عرض کردم او نیاورده است ولی مثل بسیار خوبی برای توضیح مطلب است. با این دستگاه فیلم برداری -یعنی دستگاه مشاهده و احساس- موارد مختلف را فیلم برداری می کنیم، مثلا هزار مورد را عکس برداری می کنیم و کنار هم می چینیم ولی علم با هزار مورد یا دو هزار مورد درست نمی شود، علم (برای موارد) نامتناهی است.
اگر علم می گوید آهن در حرارت انبساط پیدا می کند ابتدا یک مورد را استقراء کرده است، پس از آن دو مورد، ده مورد، هزار مورد را تجربه کرده است، ولی بعد یک مرتبه قانون عام می سازد، یعنی مواردی را که مشاهده کرده تعمیم می دهد، می گوید: هر چه در دنیا از جنس آهن است -و هر چه از جنس آهن در گذشته وجود داشته است و هر چه آهن در آینده وجود داشته باشد، مادام که فرمول آهن همین فرمول باشد و حرارتی که می گوئیم همین حرارت باشد- در حرارت انبساط پیدا می کند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- شناخت- صفحه 120-121

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/21334