مصیبت شام

نوشته اند که اهل بیت امام حسین (ع) در دوم ماه صفر بود که وارد شهر دمشق شدند و باز بر طبق آنچه که در نقل ها و در مقاتل آمده است، این ایام همان ایامی است که در خرابه به سر می بردند، اهل بیت پیغمبر (ص) در خرابه ای به سر می بردند که این خرابه نه آنها را روزها از گرما حفظ می کرد و نه شبها از سرما، یعنی یک چهار دیواری غیر مسقف بود، فقط یک چهار دیواری بود که اینها از آنجا نمی توانستند بیرون بیایند، در آن محیط و محوطه بودند، دیگر هیچ خاصیت دیگری نداشت. این که «آنها را نه از گرما و نه از سرما حفظ می کرد» تعبیری است که ارباب مقاتل نوشته اند.
حال به طور دقیق چقدر آنجا ماندند خدا می داند، چون دقیقا مشخص نیست که مثلا چند هفته، چند روز، یا احیانا چند ماه در آنجا بودند، ولی همین قدر هست که نوشته اند امام سجاد (ع) را که یک روز شخصی در بیرون خرابه دید، گفت دیدم صورتش پوست انداخته است. از امام علت را سؤال می کند، می فرماید: ما در جایی قرار داریم که نه ما را از گرما حفظ می کند و نه از سرما. مدت توقف اهل بیت در شام بسیار بر آنها سخت گذشته است و این روایتی است از حضرت سجاد (ع) که از ایشان سؤال کردند که آقا! در میان مواقفی که بر شما گذشت، از کربلا، از کوفه، از بین راه، از کوفه تا شام، از شام تا مدینه، کجا از همه جا بیشتر بر شما سخت گذشت؟ ایشان فرمود: الشام، الشام، الشام، شام از همه جا بر ما سخت تر گذشت و علت آن ظاهرا بیشتر آن وضع خاصی بود که در مجلس یزید برای آنها پیش آمد.
در مجلس یزید حداکثر اهانت به آنها شد. امام سجاد (ع) فرمود که ما دوازده نفر بودیم که ما را به یک ریسمان بسته بودند، یک سر ریسمان به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ما زینب (س) و با این حال ما را وارد مجلس یزید کردند، آن هم با چه تشریفاتی که او برای مجلس خودش مقرر کرده بود که یک جمله ای در همان حال، امام سجاد به یزید فرمود که او را عجیب در مقابل مردم خجل و شرمنده کرد و سرکوفت داد که انتظار نداشت اسیر چنین حرفی بزند. فرمود: یزید! «أتأذن لی فی الکلام؟؛ اجازه هست یک کلمه حرف بزنم؟»، گفت بگو ولی به شرط اینکه هذیان نگویی. فرمود: شایسته مثل من در چنین مجلسی هذیان گفتن نیست. من یک حرف بسیار منطقی دارم. تو به نام پیغمبر اینجا نشسته ای، خودت را خلیفه پیامبر اکرم می دانی، من سؤالم فقط این است: البته این را حضرت می خواست بفرماید که مردم دیگر را متوجه و بیدار کند، اگر پیغمبر در این مجلس بود و ما را که اهل بیتش هستیم به این حالت می دید چه می گفت؟


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 5- صفحه 58-57

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/21887