مرکب اعتباری و مرکب حقیقی

ترکیب حقیقی آن است که عناصری طبیعی در یکدیگر اثر بگذارند و یک نوع فعل و انفعال بینشان صورت بگیرد و بعد یک حالت جدید به وجود بیاید که به آن بگوییم مرکب مثل همه ترکیباتی که در طبیعت به وجود می آید مثلا آب یک مرکب حقیقی است که از ترکیب دو عنصر ساده تر به وجود آمده است این دو عنصر ساده وقتی با یکدیگر تلاقی می کنند، در یکدیگر نوعی اثر می گذارند فعل و انفعالی صورت می گیرد و از این فعل و انفعال یک پدیده جدید به نام آب به وجود می آید که واقعا پدیده جدید است. این را می گوییم مرکب حقیقی.
مرکب اعتباری آن است که اگر ما شیئی را یک مرکب حساب می کنیم واقعا ترکیبی میان افراد نیست، فقط اجتماع است، یعنی یکجا جمع شدن است نه بیش از این درختهای یک باغ هر کدام فقط خودش برای خودش هست، یعنی وجود این درخت در اینجا هیچ اثری در وجود آن درخت دیگر ندارد، هر کدام مستقلا از خاک و آب و هوا و نور استفاده می کنند، فقط یکجا جمع هستند گوسفندان یک گله نیز فقط با هم در یک جا جمع هستند، این آب خودش را می خورد و علف خودش را می چرد و آن آب خودش را می خورد و علف خودش را می چرد بدون اینکه روی یکدیگر اثر بگذارند اینها را می گوییم مرکب اعتباری.
در میان آنچه مرکب است، مرکبهای اعتباری و مرکبهای حقیقی وجود دارند.


مرکب اعتباری
یعنی مجموع اشیائی که یک نوع همبستگی میانشان هست بدون آنکه شخصیت خود را از دست داده باشند و شخصیتشان در شخصیت "کل" مستحیل شده باشد.
مثلا ما مجموع درختهایی را که در یک محوطه هست "باغ" می نامیم. یک درخت را "باغ" نمی گوییم، این مجموع را "باغ" می گوییم؛ ولی این مجموعه به نام "باغ"، هر جزء آن، شخصیت مستقلی دارد. این درخت شخصیتش مستقل است، آن درخت هم شخصیتش مستقل است، این درخت اگر در این باغ هم نبود باز همین درخت بود، اگر تنها خودش هم می بود باز خودش همین بود که هست، اگر هم در اثر بودن در این باغ تغییری در آن باشد، خیلی سطحی است و عمقی نیست.
مثلا یک درخت آلبالو در این باغ شخصیتش در این مجموع حل نشده و شخصیتش باقی است به طوری که اگر تمام این درختها هم نبودند و تنها این درخت آلبالو بود باز خودش همینجور بود که اکنون هست، و همچنین درختان دیگر. اینها را می گوییم "مرکبهای اعتباری".

مرکبهای حقیقی
ولی در مرکبهای حقیقی، اجزاء مرکب شخصیتشان در شخصیت "کل" مستحیل می شود؛ یعنی آن وضع سابق خودشان را ندارند. ماهیت و چیستی خودشان را در واقع از دست می دهند و ماهیت جدید پیدا می کنند که همان ماهیت کل است؛ مثل مرکبات شیمیایی یا مرکبات طبیعی.
در طبیعت هرچه مرکب داریم از این قبیل است. مثلا اگر آب را یک جسم مرکب می دانیم، آن را مرکب از دو عنصر مختلف می دانیم که آن دو عنصر در آن، در یک حالت تغییر یافته و تغییر ماهیت داده وجود دارند؛ یعنی دیگر اکسیژن به صورت اکسیژن در آب موجود نیست و خاصیت خودش را هم ندارد. هیدروژن هم به صورت هیدروژن وجود ندارد. اینها با یکدیگر ترکیب شده اند، در ماهیت شی ء سوم مستحیل شده اند و واقعا یک ماهیت جدید به وجود آمده است که ماهیت آب باشد.
بله آب را می شود بار دیگر تجزیه کرد و به همان عناصر اولیش برگرداند ولی اکنون اینطور نیست، و همچنین سایر مرکبات طبیعی.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- صفحه 132- 133

  2. مرتضی مطهری- فطرت- صفحه 221-220

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/22438