رحمن و رحیم هر دو از یک ماده؛ یعنی از ماده «رحمت» است. آن جود و بخششی که در مورد کسی میشود که کأنه یک موجود ضعیف ناتوان عاجزی استحقاق این را دارد که به او تفضلی بشود، این جود را «رحمت» می گویند. حال فرق «رحمن» و «رحیم» چیست؟ چرا ما به خدا می گوییم «رحمن»، چرا به خدا می گوییم «رحیم»؟ این را ائمه معصومین (ع) برای ما بیان فرموده اند؛ گفته اند پروردگار دو نوع رحمت دارد: رحمت عام و رحمت خاص.
مقصود از رحمت عام همان رحمتی است که شامل همه موجودات می شود که هر موجودی همین قدر که قابلیت برای موجود شدن داشته باشد خدا او را موجود می کند و هر کمال وجودی ای که امکان آن را داشته باشد که به او داده شود، خداوند به او می دهد. وجود مساوی با رحمت است. رحمانیت پروردگار به سراسر عالم گسترده است، یعنی اصلا سراسر عالم نیست مگر مظهر رحمانیت پروردگار، آن کافر کافر هم از رحمت رحمانیه پروردگار بهره مند است. ولی یک نوع رحمت ها هست که مقدماتش را انسان باید اکتساب کند. این رحمت جز از طریق اکتساب، نازل شدنی نیست. این رحمت را باید به کسب (یعنی با کسب لیاقت) نازل کرد. آن کدام رحمت است؟ آن رحمت هایی که در قرآن کریم از آنها زیاد یاد می شود که نقطه مقابلش نقمت است. در آنجا نقطه مقابل نقمت نیست، ولی در اینجا نقطه مقابل حتما نقمت است، یعنی انسان های مؤمن، فرد مؤمن یا جامعه ای که به لوازم ایمانش یعنی به وظیفه خودش عمل می کند، در اثر عمل صالح، خداوند عالم یک نوع تفضلاتی به بندگان می کند، آن تفضلاتی را که نتیجه اعمال شایسته است "رحمت رحیمه" می گویند.
رحمت رحمانیه هیچ به عمل و صلاح بنده ارتباط ندارد، ولی رحمت رحیمیه فقط و فقط بستگی دارد به صلاحیت و اعمال صالح بنده و به لیاقتی که بنده برای خود کسب می کند، و لهذا قرآن در مواردی این مطلب را بیان می کند که گاهی مردم میان رحمت رحیمیه و رحمت رحمانیه اشتباه می کنند. مثلا در بعضی آیات قرآن می بینیم که خداوند به یک نفر آدم کافر یا فاسق ثروت زیادی داد. تعجب می کنیم. خیال می کنیم ثروت زیاد از نوع رحمت رحیمیه است؛ یعنی از نوع آن رحمت هایی است که انسان را به خدا نزدیک می کند، از نوع رحمت هایی که واقعا سعادت است. می گوییم خدا چرا چنین می کند؟ فکر نمی کنیم که آن رحمتی که تفضل الهی و مربوط به شایستگی انسان است، غیر از این حرف هاست. آن گاهی ممکن است به صورت فقر برای انسان نازل شود. این دیگر بستگی دارد به حال بنده.
خدای متعال گاهی بنده ای را که لیاقت اینکه عنایت خاص الهی به او برسد و او را دستگیری کند دارد و راهش منحصر است به اینکه او را در یک سختی و رنج قرار بدهد، رنجی از نوع فقر، رنجی از نوع مصیبت، رنجی از نوع فراق، رنجی از نوع دیگر برای او نازل می کند. (رحمت رحیمیه آن است که در نهایت امر برای انسان سعادت است) و بر عکس گاهی بنده ای را به دلیل اینکه مستحق رحمت رحیمیه نیست و مستحق نقمت است یعنی اعمالش او را مستحق کرده که در همین دنیا معاقب شود به صورت فراهم کردن نعمت ها برای او، عقاب می کند. عقاب ها فرق می کند. بدترین عقاب ها این است که خدا او را از اینکه به طرف خودش بیاید طرد کند، یعنی موجبات غفلت را به او بدهد. در مواردی که البته کلیت ندارد، خدا می خواهد به بنده ای بگوید برو گم شو، دیگر اینجا نیا، همه چیز را برایش فراهم می کند؛ یعنی برو گم شو.
پس رحمت رحمانیه یک مطلب است و رحمت رحیمیه مطلب دیگر. رحمت رحیمیه آن است که در نهایت امر انسان را به سعادت نزدیک کند، حال می خواهد به حسب صورت و ظاهر و با مقیاس های کوچک خیر و نیکی شمرده نشود. پس این، فرق میان رحمن و رحیم است. همه مشمول رحمت رحمانیه هستند. خوشا به حال آن بنده ای که مشمول رحمت رحیمیه پروردگار هم باشد. اوست خدای رحمان و اوست خدای رحیم. به تعبیر دیگری می گویند رحمانیت یعنی بسط و نزول وجود از ناحیه پروردگار، رحیمیت یعنی کشاندن این موجودات به سوی خودش، به سوی جوار قرب پروردگار.