قیاس استثنائی در منطق

در منطق در باب استدلال می گویند قیاس بر دو قسم است: قیاس اقترانی و قیاس استثنایی. در قیاس استثنایی، میان دو چیز (مقدم و تالی) ملازمه قائل می شوند، می گویند اگر فلان چیز وجود داشته باشد (مقدم) فلان چیز هم وجود دارد (تالی). قیاس استثنایی چند شکل پیدا می کند که طبق بعضی از شکل های آن، استدلال صحیح است و طبق بعضی دیگر استدلال صحیح نیست.
یکی از شکل هایی که قیاس استثنایی نتیجه می دهد این است که از نفی تالی نفی مقدم را نتیجه بگیرند. مثلا طبیب می گوید اگر این بیماری حصبه باشد فلان علامت حتما باید وجود داشته باشد. ولی این علامت وجود ندارد (نفی تالی، پس نتیجه می دهد این بیماری حصبه نیست (نفی مقدم).
در قرآن نیز از چنین قیاسی استفاده شده است: «ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنوا الموت؛ شما اگر اولیاء الله هستید باید آرزوی مرگ داشته باشید.» (جمعه/ 6) «و لایتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم؛ ولی هرگز آرزوی مرگ ندارید، پس شما اولیاء الله نیستید.» (جمعه/ 7)
سوالی که در اینجا مطرح است در ملازمه میان مقدم و تالی است. در قیاس استثنایی عمده این است که این ملازمه محرز و ثابت باشد. مثلا آنجا که طبیب می گوید اگر این بیماری حصبه باشد باید فلان علامت را داشته باشد، باید حتما تایید شده باشد که بیماری حصبه آن علامت را دارد.
ما در اینجا از آیه چنین استنباط می کنیم که لازمه اینکه یک شخص از اولیاء الله باشد، آرزوی مرگ داشتن است. حال آیا اینکه "لازمه ولی الله بودن، آرزوی مرگ داشتن است" درست است یا درست نیست؟ این مطلب صد در صد درست است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 7- صفحه 64

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/22845