معنای رضا به قضای الهی

در توضیح معنای مصلحت و رضا به قضای الهی باید گفت: اگر حادثه ای پیش بیاید و خدای متعال جلوی این حادثه را نگیرد که معنای جلوی حادثه را نگرفتن این است که به اذن اوست و اگر مصلحت اقتضا می کرد جلوی حادثه را می گرفت معلوم می شود که مصلحت کلی اقتضا نمی کرده است که خداوند جلوی آن را بگیرد. اگر انسان ایمان به این حقیقت داشته باشد، به دنبالش خلق توحیدی پیدا می شود، یعنی بعد از آن که حادثه ای واقع شد در انسان حالت رضا پیدا می شود، می گوید لابد مصلحت بوده است، اگر مصلحت نبود خدای متعال جلوی آن را می گرفت. حال که خدا جلوی این حادثه را نگرفته است پس مصلحتی هست ولو این که من آن مصلحت را ندانم.

رابطه بلاها با قضای الهی
با توجه به فواید ارزنده بلاهاست که صفت رضا به قضای الهی و خشنودی به آنچه خدا پیش می آورد ایجاد می گردد. سعدی می گوید:
کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند *** عارف، بلا، که راحت او در بلای او است
بگذار هرچه داری و بگذر که هیچ نیست *** این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست
هر آدمی که کشته شمشیر عشق شد *** گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
از دست دوست هر چه ستایی شکر بود *** سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
در برخی از دعاهای ماثوره آمده است: «اللهم انی اسئلک صبر الشاکرین لک؛ خدایا از تو می خواهم که صبر سپاسگزاران را به من عنایت کنی». صبر سپاسگزاران، صبر تلخ نیست، آن صبر، همچون شهد، شیرین است. آنان که می دانند بلاها تربیت کننده روان آدمی است، نه تنها در برابر آنها خشنودی دارند و با آغوش باز به استقبال آنها می روند، بلکه احیانا خود را در چنگ بلا می اندازند و برای خود حادثه می آفرینند، آنان دریا و گرداب ایجاد می کنند تا در آن شنا کنند و خود را ورزیده سازند. مولوی می گوید:
چون صفا بیند، بلا شیرین شود *** خوش شود دارو چو صحت بین شود
برد بیند خویش را در عین مات *** پس بگوید اقتلونی یا ثقات
سعدی می گوید:
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند *** آنکه او را غم جان است به دریا نرود


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- صفحه 166

  2. مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 206-205

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/22910