شعر عاشقانه از نظر ویل دورانت

ویل دورانت موزخ مشهور انگلیسی درباره شعر عاشقانه می گوید:
یونانیان شعر عاشقانه را اگر چه در مورد غیر طبیعی آن (عشق مرد به مرد) می شناختند، داستان های هزار و یک شب نشان می دهد که سروده های عاشقانه از قرون وسطی جلوتر بوده، ولی ترغیب عفت و پاکدامنی از طرف کلیسا که او را به علت دور از دسترس بودن جذابیت بخشید مایه نضج غزل عاشقانه گردید، حتی لارشکوفو نویسنده "نیش زن" می گوید: «چنین عشقی برای روح عاشق مانند جان برای بدن است...»
این استحاله میل جسمانی را به عشق معنوی چگونه توجیه کنیم؟ چه موجب می شود که این گرسنگی حیوانی چنان صفا و لطف بپذیرد که اضطراب جسمانی به رقت روحی تبدیل شود...
آیا رشد تمدن است که به علت تأخیر انداختن ازدواج موجب می شود تا امیال جسمانی برآورده نشود و به درون نگری و تخیل سوق داده شود و محبوب را در لباس رنگارنگی از تخیلات امیال نا برآورده جلوه گر سازد؟
آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می گردد، زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضاء ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می گردد. (لذات فلسفه، صفحه 130)


منابع :

  1. مرتضی مطهری- اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب- صفحه 60

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/22996