در زمان انوشیروان، دولت حبشه به یمن حمله کرد و حکومت این منطقه را برانداخت. سیف بن ذی یزن پادشاه یمن از دربار ایران برای رفع تجاوز استمداد طلبید. پادشاه ایران پس از مشورت گروهی از زندانیان محکوم به اعدام را به امداد پادشاه یمن گسیل داشت و آنان به فرماندهی «وهرز» توانستند سپاه سی هزار نفری حبشیان را شکست دهند. پس از مردن سیف بن ذی یزن همین فرمانده به حکومت یمن رسید و از دولت ایران متابعت کرد. در آغاز بعثت حکومت یمن در دست ایرانیان بود.
چگونگی اسلام آوردن حکمران یمن در زمان دعوت اسلام
در هنگام ارسال پیام دعوت اسلام به خسرو پرویز و رد کردن نامه پیامبر اکرم (ص) توسط وی، پادشاه ایران نامه ای به «باذان» حکمران یمن نوشت و از او خواست در خصوص پیامبر جدید تحقیق کرده و او را به نزد پادشاه اعزام نماید. پیامبر به فرستادگان باذان اعلام داشت که خسرو پرویز به دست پسرش «شیرویه» به هلاکت رسیده و بزودی مملکت ایران به تصرف مسلمین در خواهد آمد و به ایشان گفت که به باذان خبر دهید که اسلام آورد. باذان پس از اطلاع از صحت خبر، اسلام آورد و با مسلمان شدن وی گروهی از ایرانیان که آنها را «ابناء» و «احرار» می گفتند نیز مسلمان شدند و اینان نخستین ایرانیانی هستند که به شریعت مقدس اسلام گرویدند. باذان از سوی رسول اکرم (ص) همچنان بر حکومت یمن ابقا شد و پس از مرگ وی نیز فرزندش شهر بن باذان از طرف پیامبر به جای پدرش به حکومت منصوب شد و همانند روش پدرش به ترویج اسلام و مبارزه با مخالفین و معاندین پرداخت.
جریان ادعای نبوت کردن أسود عنسی
پس از مراجعت نبی اکرم از حجة الوداع (آخرین حج ایشان)، «اسود عنسی» که شنید پیامبر (ص) کسالت دارند و پنداشت که نبی اکرم از این ناخوشی رهائی پیدا نخواهد کرد، در یمن ادعای نبوت کرده و گروهی کثیری از اعراب یمن پیرامون وی جمع شدند. ارتداد وی نخستین ارتداد تاریخ اسلام محسوب می شود. عنسی با قبایل عرب به صنعا (پایتخت یمن) حمله کرده و شهر بن باذان حاکم یمن برای دفع فتنه به جنگ با او پرداخت ولی در این جنگ کشته شد و او نخستین فرد ایرانی بود که در راه اسلام به شهادت رسید. «اسود عنسی» پس از کشتن شهر بن باذان با زن وی ازدواج کرد و بر همه یمن تا حضرموت، بحرین، احساء و بیابان های بین نجد و طائف تسلط پیدا کرد و همه قبایل یمن را مطیع خود ساخت و تنها تنی چند از اعراب تسلیم او نشده و به طرف مدینه مراجعت نمودند.
دستور پیامبر به امیران یمن برای دفع فتنه أسود عنسی
پس از شنیدن خبر ارتداد أسود عنسی، پیامبر اکرم (ص) برای فیروز و داودیه که بعد از مرگ شهر بن باذان ریاست ایرانی ها را در دست داشتند، نامه نوشت که آشکار و پنهان بر علیه اسود بجنگند. پیامبر به دیگر جماعات نامه نوشته و فرمان دادند که از فیروز و داودیه پشتیبانی کنند. ایرانیان به همراه «آزاد» زن شهر بن باذان که در تصرف أسود بود، توانستند که با کشیدن نقشه وارد اطاق أسود شده و او را به قتل برسانند. قتل او به دست فیروز انجام شد. اصحاب أسود پس از کشته شدن وی به بیابان های بین صفا و نجران پناه بردند و از مداخله در امور ممنوع شدند و دوباره اوضاع و احوال یمن به حالت عادی قبل از ارتداد بازگشت. خبر کشته شدن أسود به سرعت به اطلاع مسلمانان رسید. عبدالله بن عمر روایت می کند که در شبی که أسود کذاب کشته شد، از طریق وحی خبر کشته شدن وی به اطلاع نبی اکرم (ص) رسید و حضرت فرمودند: عنسی کشته شد و قتل وی به دست مبارک که از یک خانواده مبارک می باشد واقع گردیده است. مسلمانان از حضرت رسول پرسیدند: کدام مرد وی را کشت؟ فرمود: فیروز.
مرتد شدن قیس بن عبد یغوث در یمن
قیس بن عبد یغوث که با فیروز و سایر ایرانیان مقیم یمن با أسود کذاب مبارزه می کردند، پس از درگذشت حضرت رسول (ص)، مرتد شده و با فیروز به جنگ پرداخت. قیس با حیله و مکر و نقشه های شیطانی فیروز را مستأصل کرد و بار دیگر اوضاع یمن بخصوص اوضاع مسلمانان ایرانی پریشان شد. ابوبکر که تازه به خلافت رسید به چند نفر نامه نوشت که از فیروز و مسلمانان ایرانی که موجب هلاکت أسود کذاب شدند پشتیبانی کنند. قیس برای مقابله با مسلمانان برای اصحاب أسود که در کوه ها پراکنده بودند نامه نوشت و در اثر این دعوت جماعتی از اصحاب أسود عنسی در صنعا اجتماع نمودند و خود را برای جنگ با ایرانیان آماده کردند.
در این حین رؤسای قبایل عرب از یاری فیروز و ایرانیان مسلمان دست برداشتند و دوباره راه أسود کذاب در پیش گرفتند. قیس دستور اخراج همه ایرانیان را از یمن داد. هنگامی که فیروز از این جریان اطلاع پیدا کرد تصمیم گرفت که با قیس بن عبد یغوث جنگ کند. برای این منظور فیروز برای چند قبیله از اعراب نوشت که وی را در جنگ با مرتدین یاری کنند. قبایل عک و عقیل متفقا مردان خود را به یاری فیروز فرستادند و همگان بر مرتدین که در رأس آنها قیس قرار داشت حمله کردند و در نتیجه قیس بن عبد یغوث شکست خورد و از میدان جنگ فرار کرد و یاران أسود عنسی نیز از هم پاشیدند. وی را دستگیر کرده و به مدینه آوردند ولی خلیفه اول او را عفو کرد و او تبرئه شد ولی همه می دانستند که قیس مرتد شده و نیز دستش به قتل آلوده است. پس به طور کلی ایرانیان یمن اولین گروه ایرانی بودند که قبل از ورود اسلام به سرزمین ایران، در یمن اسلام آورده و در زمره مبلغان اسلام درآمدند.