انتقال آتشکده از ایران به هندوستان

ابراهیم پور داود درباره آتشکده شهر نوساری هندوستان که به نام ایرانشاه معروف است و از نوع آتش های بهرام است که تفصیلش را خواندید می گوید: در سنت پارسیان است که آتش بهرام را مهاجرین از ایران با خود آوردند، شاید هم درست باشد چه غالبا در تاریخ طبری و مسعودی می خوانیم که ایرانیان از بیم آنکه آتش به دست دشمنی افتد و خاموش شود در وقت شکست آن را با خود برداشته به جای دورتر فرو می گذاشتند، هر چند که به تدریج آتشکده های باشکوه ایران خاموش و به مسجد تبدیل یافت، ولی تا حدی که ممکن بود در نگهداری آن کوتاهی نکردند، یزدگرد سوم پس از شکست نهاوند، خود بشخصه آتش مقدس ری را که مخصوصا محترم شمرده می شد برگرفته به مرو برد.
اگر هم "ایرانشاه" پس از ورود مهاجرین در "سنجان" در سال 716 بر پا شده باشد باز 1230 سال از عمرش می گذرد و هماره پریشانی و سرگشتگی خواستارانش را در کشور بیگانه نگران بود، ولی در کشاکش روزگار رنگ سرخ خویش نباخته، یاران را با زبان گرم به پایداری و دلگرمی پند همی داد. پس از شکست سنجان در جایی که بیشتر اقامت نموده نوساری است که مدت 235 سال در آنجا بود، فقط دو سال، از سال 1733 تا 1736 در سورت (خاموشی و سردی) به سر برد. اینک 204 سال است که در این ده استقرار یافته است.
هزاران تن زردشتی از دستور و موبد و هیربد و بهدین دور آن را گرفته اند. زرتشتیان ایران و پارسیان هندوستان نیز به زیارت آن می روند مخصوصا ماه های اردیبهشت و آذر ماه اوقات زیارت آنجاست، از سرای این "ایران خدیو" (یعنی آتشکده ایرانشاه)، در بامداد و نیمروز و شام سرود اوستا از موبدان سفید پوش بلند است.
ایرانشاه با صدها خدام خود یادآور آتشکده های شیز و ری و استخر با فر و شکوه ساسانیان است (به نقل مزدیسنا و ادب پارسی، صفحه 358 - 359). و در واقع خدا و "پناه جهان" را همچنانکه در بندهش آمده و در صفحات پیشین نقل کردیم از ترس ازحائی، به جای می برده اند!


منابع :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل اسلام و ایران- ص 236-235

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/23499