زرتشتیان در زمان خلفای راشدین، معاویه و عباسیان

آقای دکتر معین در صفحه 22 کتاب "مزدیسنا" و ادب پارسی که می خواهند زرتشتیان را در دوره اسلامی خیلی مظلوم جلوه دهند چنین می گویند: "گروه دیگر که با حفظ آیین مزدیسنا در میهن خویش باقی ماندند، ناچار متحمل رفتارهای خشن و ناشایست ملت غالب و هم میهنان خود گردیده همواره مورد تحقیر و اهانت و مجبور به نهفتن عقاید و آیین اجدادی خویش بودند و در اجرای آداب و مراسم دین، آزادی نداشتند و روزگار به تلخی می گذرانیدند." مؤلف "تاریخ سیستان" گوید: "زیاد بن ابیه ربیع را معزول کرد از سیستان و عبدالله بن ابی بکره را به سیستان فرستاد (در سال 51 هجری) و او را فرمان داد که چون آنجا شوی شاپور (کذا) همه هربدان را بکش، و آتشهاء گبرکان بر افکن. پس او به سیستان شد بر این جمله و دهاقین و گبرکان سیستان قصد کردند که عاصی گردند بدین سبیل."
آقای دکتر معین داستان را تا همین جا نقل می کنند و تتمه اش را در اینجا نقل نمی کنند ایشان این شاهد تاریخی را برای این مدعا می آورند که زردشتیان در اجرای مراسم دینی آزادی نداشتند و مجبور بودند که عقاید و آیین اجدادی خویش را مخفی کنند.
تتمه این تاریخچه که خود ایشان در جای دیگر کتابشان (ص 463) نقل کرده اند این است که مسلمانان سیستان با این فرمان زیاد به مخالفت برخاستند و گفتند این فرمان بر خلاف سیرت پیغمبر و خلفای راشدین است و بر ضد تعلیمات اسلامی است مسئله به خود خلیفه که در شام بود ارجاع شد، جواب آمد که زردشتیان "معاهد" می باشند و خون و مال معاهد محترم است و کسی حق تعرض به آنها را ندارد.
نیز خود آقای دکتر معین در جای دیگر کتاب خود (ص 27) از همان تاریخ سیستان نقل می کنند که در سال 46 هجری (پنج سال قبل از این واقعه): "ربیع الحارثی بیامد به سیستان و سیرت های نیکو نهاد و مردمان را (یعنی مسلمانان را) جبر کردند تا علم و قرآن و تفسیر آموختند و داد و عدل فرو نهاد و بسیار گبرکان مسلمان گشتند از نیکویی سیرت او." آری این بوده حال زردشتیان در زمان خلفای راشدین و در زمان معاویه در وقتی که ربیع الحارثی حکومت می کرده است، هنگامی که زیاد ستمگر تصمیم ظالمانه ای می گیرد با عکس العمل شدید مسلمانان رو به رو می شود و خلیفه ستمگر وقت هم که خود را با مخالفت مسلمانان مواجه می بیند حکم عامل خود را نقض و نظر مسلمانان را تأیید می کند.

زرتشتیان در زمان عباسیان
زردشتیان در دوره عباسیان آزادی کامل به دست آوردند، با ائمه و علمای مسلمین در اطراف عقاید اسلامی و زردشتی به مباحثه و مجادله و مبارزه قلمی می پرداختند. گرایش عمده ایران از زردشتی گری به اسلام و ویرانی آتشکده ها و ساختن مساجد به جای آنها در قرونی واقع شده که ایران استقلال سیاسی داشته و نفوذ عرب قطع شده بود و افرادی ایرانی و آریا نژاد بر ایران حکومت می کردند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 246-247

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/23504