علایم حیات جوامع، همبستگی

یکی از علایم حیات یک جامعه این است که همبستگی میان افرادش بیشتر است. خاصیت مردگی، متلاشی شدن و متفرق شدن و جدا شدن اعضا از یکدیگر است، خاصیت زندگی یک اجتماع به همبستگی و پیوستگی بیشتر اعضا و جوارح آن اجتماع است. آیا جامعه اسلامی امروز یک جامعه زنده است یا یک جامعه مرده؟
به این دلیل که مسلمین بیشتر به جان یکدیگر می افتند و بیشتر مساعیشان صرف جنگ و دعوا با خودشان و اختلاف داخلی خودشان می شود و در نتیجه دشمن زیرک استفاده می کند، آنها مرده هستند.
چه تعبیر رسایی وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) دارد، می فرماید: «مثل المؤمنین فی تواددهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سایر الجسد بالسهر و الحمی؛ مثل مردم با ایمان، آنهایی که زنده به ایمانند، آنهایی که مصداق «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» (انفال/24) هستند، مثل مؤمنین در همدلی، در دوست داشتن یکدیگر، در عاطفه داشتن نسبت به یکدیگر، در همدردی نسبت به یکدیگر، در علاقه مند بودن به سرنوشت یکدیگر، مثل پیکر زنده است که اگر عضوی از آن به درد آید سایر اعضا با این عضو همدردی می کنند.» (جامع الصغیر، ج2، ص155)
اولش تب است، یک کانون چرک که در یک نقطه از بدن پیدا می شود، فورا یک حرارت غیر عادی در تمام بدن ایجاد می گردد مثلا یک ضایعه در گوشه ای از کبد یا روده پیدا شده که طبیب تشخیص نمی دهد، بسا هست که اگر عکسبرداری هم بکنند تشخیص داده نمی شود که چیست، اما این قدر معلوم می شود که تمام بدن از نوک سر گرفته تا ناخن پا غرق در تب می شود، درجه حرارتش بالا می رود، گلبول های خون به فعالیت می افتند، تمام بدن به فعالیت می افتد که چرا در فلان جای بدن فلان ضایعه پیدا شده، این علامت حیات است آیا ما مسلمین امروز همین جور هستیم؟ آیا اگر ضایعه ای، گرفتاری ای در نقطه ای از نقاط اسلامی رخ بدهد، ما اینجور هستیم؟
حدود پانصد سال پیش وقتی که اندلس را که یکی از شریف ترین اعضای پیکر اسلامی بود از مسلمانان گرفتند که این هم تاریخچه (کتاب تاریخ اندلس مرحوم دکتر آیتی (ره) را حتما بگیرید و بخوانید، دانشگاه تهران چاپ کرده است) عجیبی دارد، اساسا مسلمین دیگر، هیچ متوجه نشدند و گویا اصلا خبردار نشدند که عضو شریفی را، یکی از مهدهای بزرگ تمدن اسلامی و جهانی را از آنها گرفتند در آن وقت گرفتار جنگ شیعه و سنی بودند، اصلا فکر نمی کردند که چنین موضوعی هم در دنیا مطرح است و چنین فاجعه ای هم برای دنیای اسلام رخ داده است.
اقبال مدعی است که از تاریخ مردن تفکر اسلامی پانصد سال می گذرد. او مدعی است که پانصد سال است که طرز تفکر مسلمین درباره اسلام به صورت مرده ای در آمده و صورت زندگی خودش را از دست داده است.
در گرفتاری هایی که امروز برای اسلام هست، مثلا در همین گرفتاری فلسطین، ما و شما چقدر همدردی داریم؟ واقعا احساس همدردی ما چیست؟ اگر نباشد، به قول پیغمبر اکرم (ص) ما مسلمان نیستیم.
«مثل المؤمنین فی تواددهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سایر الجسد بالسهر و الحمی»؛ می فرماید: «تمام این پیکر بی خوابی به سرش می زند، استراحت و آسایش از او گرفته می شود، یعنی آنقدر به تکاپو می افتد که دیگر خوابش نمی برد.» (جامع الصغیر، جلد2، صفحه 155)
این جمله از پیغمبر اکرم (ص) بود که نشانه ای از حیات را به دست می دهد و باز پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»؛ «هر کسی که بشنود مردی استغاثه می کند و مسلمانان را به کمک می طلبد و او را اجابت نکند و جواب ندهد، در منطق من، او مسلمان نیست،» (وسائل الشیعه، جلد11، صفحه 108 و 560، اصول کافی، جلد3، صفحه 239) کسی هم که بستگی و پیوستگی او با برادران مسلمانش این قدر نباشد، او مسلمان نیست، این هم یک علامت دیگر.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 82-85

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/24281