نسبت مالکیت فردی و ارث

ارث از توابع مالکیت فردی است، یعنی اگر مالکیت فردی را به هیچ نحو صحیح ندانیم و یا عملا وجود نداشته باشد، بحث از ارث بلا موضوع است. لهذا این دو بحث بهتر است توأم با یکدیگر تحت عنوان مالکیت و ارث ذکر شود.
لازمه نفی مالکیت فردی، نفی ارث هست، اما لازمه قبول مالکیت فردی، قبول ارث نیست، زیرا ممکن است کسی مالکیت را از نظر اولویت طبیعی میان کارگر و کار بپذیرد و غیر از کار، موجبی برای مالکیت قائل نباشد، و علیهذا ارث را از لحاظ قطع رابطه میان کار و مالکیت رد کند. سوسیالیسم ها مخالف مالکیت اموری که با کار شخصی تولید شده باشد نیستند، ولی اغلب مخالف ارث می باشند، کما این که ممکن است کسی طرفدار سرمایه داری، ولی مخالف ارث باشد، هر چند هنوز اطلاع نداریم همچون شخصی در دنیا وجود داشته است یا وجود دارد. اما ملازمه ای میان سرمایه داری، یعنی مالکیت ابزار تولید، و قبول ارث نیست، زیرا هر کدام از این دو سرمایه داری و ارث ملاک و مبنای جداگانه دارند.
سوسیالیسم ها مدعی هستند که ارث بزرگترین مظهر بی عدالتی و بزرگترین عامل وجود سرمایه داری است، بدون ارث، سرمایه داری امکان پذیر نیست.
این نظر البته صحیح نیست، به دلیل این که تاریخ نشان می دهد سرمایه داران زیادی را که از پدر و مادر فقیر به دنیا آمده اند و تدریجا ثروت کلانی که از نظر سرمایه دار مشروع است به چنگ آورده اند. به هر حال لازمه پذیرفتن سرمایه داری، پذیرفتن ارث نیست، کما این که لازمه پذیرفتن مالکیت و ارث، پذیرفتن سرمایه داری، یعنی مالکیت ابزار تولید، خواه وسائل طبیعی، یعنی زمین و آب، و خواه وسائل مصنوعی، یعنی ماشین های تولید، نیست.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام- صفحه 158-157

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/24412