نقش زن در تاریخ اسلام

قرآن راجع به حضرت صدیقه طاهره می فرماید: «انا اعطیناک الکوثر» (کوثر/ 1) دیگر کلمه ای بالاتر از کوثر نیست. در دنیائی که زن را شر مطلق، و عنصر فریب و گناه می دانستند، قرآن می گوید نه تنها خیر است بلکه کوثر است، یعنی خیر وسیع، یک دنیا خیر. می آئیم در متن تاریخ اسلام. از همان روز اول دو نفر مسلمان می شوند: امام علی (ع) و خدیجه که ایندو نقش مؤثری در ساختن تاریخ اسلام دارند. اگر فداکاری های این زن که از پیغمبر 15 سال بزرگتر بود نبود، از نظر علل ظاهری مگر پیغمبر می توانست کاری از پیش ببرد؟
تاریخ ابن اسحاق یک قرن و نیم بعد از هجرت راجع به مقام خدیجه و نقش او در پشتیبانی از پیغمبر اکرم (ص) و مخصوصا در تسلی بخشی به پیغمبر اکرم، می نویسد بعد از مرگ خدیجه که ابوطالب هم در آن سال از دنیا رفت، واقعا عرصه بر پیغمبر اکرم تنگ شد به طوری که نتوانست... بماند.
تا آخر عمر پیغمبر هر گاه اسم خدیجه را می بردند، اشک مقدسشان جاری می شد. عایشه می گفت یک پیرزن که دیگر این قدر ارزش نداشت، چه خبر است؟ می فرمود تو خیال می کنی من به خاطر شکل خدیجه می گریم؟ خدیجه کجا شما و دیگران کجا؟ اگر به تاریخ اسلام نگاه بکنید می بینید که تاریخ اسلام یک تاریخ مذکر مؤنث است ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. پیغمبر (ص) و سلم یاران مذکری دارد و یاران مؤنثی، هم راوی زن دارد و هم راوی مرد که در کتبی که در هزارسال پیش نوشته شده است، شاید اسم همه آنها هست و ما روایات زیادی داریم که راوی آنها زن بوده است.
کتابی است که به نام بلاغات النساء یعنی خطبه ها و خطابه های بلیغی که توسط زن ها ایراد شده است. این کتاب از... بغدادی است که در حدود سال 250 هجری یعنی در زمان امام عسکری (ع) می زیسته است (چنانکه می دانید حضرت امام عسکری (ع) در سنه 260 وفات کردند). از جمله خطبه هایی که بغدادی در کتابش ذکر کرده است، خطبه حضرت زینب در مسجد یزید و خطبه ایشان در مجلس ابن زیاد و خطبه حضرت فاطمه زهرا در اوائل خلافت ابوبکر  است.
در این ضریح جدیدی که اخیرا برای حضرت معصومه ساخته اند، روایتی را انتخاب کرده اند که راویها همه زن هستند تا می رسد به پیغمبر اکرم. در ضمن، اسم همه آنها فاطمه است (حدود چهل فاطمه). روایت کرده فاطمه دختر... از فاطمه دختر... تا می رسد به فاطمه دختر موسی بن جعفر. بعد ادامه پیدا می کند تا فاطمه دختر امام حسین (ع) و در آخر می رسد به فاطمه دختر پیغمبر. یعنی شرکت اینها اینقدر رایج بوده، ولی هیچوقت اختلاط نبوده. بسیاری از راویان بودند که می آمدند روایت حدیث می کردند. زنها می آمدند استماع می کردند. اما زنها در کناری می نشستند و مردها در کناری.
مردها در اطاقی بودند و زنها در اطاقی. دیگر نمی آمدند صندلی بگذارند که یک مرد بنشیند و یک زن، زن مینی ژوب بپوشد و تا بالای رانش پیدا باشد که بله، خانم می خواهند تحصیل علم بکنند. این، معلوم است که ظاهرش یک چیز است و باطنش چیز دیگر. اسلام می گوید علم، اما نه شهوترانی، نه مسخره بازی، نه حقه بازی، می گوید شخصیت.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حماسه حسینی 1- صفحه 330-327

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/24584