ایمان اولیای الهی و بشارت خداوند به ایشان

هدایای خداوند به صالحین و اطاعت کنندگان امرش
در حدیث قدسی آمده است: «عددت لعبادی الصالحین ما لا عین رأت و لا أذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر، فله ما أطلعتکم علیه، اقرؤوا إن شئتم: فلا تعلم نفس مآ أخفی لهم من قرة أعین؛ خدا می فرماید: من برای بندگان صالح خود چیزهائی را مهیا کرده ام که هیچ چشمی ندیده است و هیچ گوشی نشنیده است و بر اندیشه هیچ انسانی خطور ننموده است، من برای بنده صالح خود آنچه شما را بر آن سر مخفی آگاه می کنم قرار داده ام؛ اگر می خواهید (این آیه قرآن را) بخوانید: پس هیچ نفسی نمی داند چه اسرار و ذخائری برای آنها پنهان شده است، ذخائری که موجب تری و تازگی چشمها گردد.» اشاره به آیه 17 سوره سجده دارد.
و نیز در حدیث قدسی آمده است: «عبدی أطعنی أجعلک مثلی؛ أنا حی لا أموت أجعلک حیا لا تموت، أنا غنی لا أفتقر أجعلک غنیا لا تفتقر، أنا مهما أشآء یکون أجعلک مهما تشآء یکون؛ ای بنده من! مرا اطاعت کن تا من تو را همانند خودم قرار دهم؛ من زنده ای هستم که هیچوقت نمی میرم، تو را زنده ای قرار می دهم که هیچ گاه نخواهی مرد؛ من بی نیازی هستم که هیچ وقت نیازمند نمی شوم، تو را بی نیازی قرار می دهم که هیچ گاه نیازمند نمی شوی؛ من هر وقت بخواهم چیزی را، تحقق می یابد، تو را طوری قرار می دهم که هر وقت چیزی را بخواهی تحقق یابد.»
اولیاء خدا کیستند؟ «الذین ءامنوا و کانوا یتقون؛ همانان که ایمان آوردند و همواره پرهیزگاری دارند.» (یونس/ 63)

مراتب ایمان
آن کسانی که ایمان آوردند و سابقا تقوا پیشه داشتند؛ یعنی ایمان آورده و دائما بر اساس آن ایمان رفتار کرده و متقی شده اند، و آن ایمان و تقوا موجب ایمان و تقوای بهتری شده است، و دائما هریک از درجات ایمان و تقوا موجب شدت و قوت دیگری شدند تا اینکه فعلا ایمان به درجه اعلا رسید و مراتب تقوای سابق موجب پیدایش چنین ایمانی گردید. در سوره صف وارد است که: «یا أیها الذین امنوا هل أدلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب ألیم* تؤمنون بالله و رسوله؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید.» (صف/ 10 و 11) و در سوره نساء آمده است که: «یا أیها الذین امنوا امنوا بالله و رسوله؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید به خدا و پیامبر وی.» (نساء/ 136) معلوم می شود که ایمان مراتب و درجاتی دارد و باید از مراتب اولیه آن گذشت و به درجات عالیه آن پیوست. این ایمان غیر از ایمان سابق است، ایمانی است که شرک خدا را به کلی از زوایای دل برداشته و طلوع نور توحید به تمام معنی کلمه در قلب و وجدان نمایان شده است، و بر این مبنی می فرماید: «الذین امنوا و کانوا یتقون» و نمی فرماید: «الذین امنوا و اتقوا؛ آن کسانی که ایمان آورده و با تقوی بوده اند.» «لهم البشری فی الحیوة الدنیا و فی الاخرة؛ فرشتگان رحمت خدا به اینها بشارت می دهند در همین زندگانی دنیا و در آخرت.» «لا تبدیل لکلمـات الله ذالک هو الفوز العظیم؛ وعده های خدا را تغییری نیست این است آن کامیابی بزرگ.» (یونس/ 64)
در این دنیا بشارت می دهند به امور واقعیه؛ به سکینه خاطر، و طمأنینه، و آرامش دل، و تمتع از مواهب الهیه، و استفاده حقه از سرمایه های خدادادی، بشارت می دهند به رضوان، به ملاقات و انس با ارواح پیامبران و ائمه و ملائکه، و بشارت به وصول به اسماء و صفات کلیه پروردگار، بشارت به لقای حضرت احدیت و فناء در ذات مقدس او، و طلوع مقام توحید با تمام مراتب و درجاتش. و در آخرت بشارت می دهند به جنت و خلود و مغفرت و عبور از صراط و نعیم و کوثر و شفاعت و لحوق به ارواح پیامبران و معیت با پاکان و پیش تاختگان و مقام أمن و سلام و جمال حضرت باری تعالی شأنه.
از طرف دیگر در سوره فصلت، که همان سوره حم سجده است، می فرماید: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا و لاتحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون؛ آن کسانی که می گویند آفریدگار و پروردگار ما خداست و سپس بر این اصل استقامت نموده و پایداری می نمایند، فرشتگان رحمت بر آنها فرود می آیند و می گویند که خوفی و حزنی نداشته باشید و بشارت باد شما را به بهشتی که سابقا به آن وعده داده شده اید.» (فصلت/ 30) این مژده در دنیا برای افرادی که در ایمان پافشاری می کنند داده نمی شود، بلکه این بشارت در حال مرگ به آنها داده می شود؛ بنابراین مانند آیه 62 سوره یونس: «ألا إن أولیآء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ آگاه باش که اولیای خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین می شوند.» نیست. برای آنکه بشارت به یک امر حتمی الوقوع تعلق می گیرد، و به امری که احتمال می رود تحقق پیدا کند یا نکند نمی گویند بشارت باد؛ مثلا اگر زن شما در شکم فرزندی داشته باشد که ممکن است پسر باشد یا دختر، نمی گویند: بشارت باد بر شما به پسری که خدا به شما عنایت فرموده است؛ ولی وقتی پسر متولد شد می گویند: بشارت باد بر شما که حضرت پروردگار اولاد ذکوری مرحمت کرده است.

ولایت و اختیار
انسان تا به مرحله ولایت یا به مرحله مرگ نرسد راهش یک طرفه نیست بلکه پیوسته در کشمکش اختیار خوب و بد، و سعادت و شقاوت، و بهشت و دوزخ خواهد بود؛ و بنابراین، بشارت به ورود در بهشت یا بشارت به برداشته شدن بیم و هراس و غصه و اندوه نسبت به او معنی ندارد. نسبت به اولیاء خدا که در حرم آرامش خدا آرمیده اند و خوف و غصه از کانون وجود آنها رخت بر بسته است، بشارت صحیح است چه بشارت در دنیا و چه در آخرت؛ چون کار آنها یکسره شده و بعد از ورود در عالم خلوص، شیطان را بر آنها طمعی نیست. اما نسبت به غیر اولیاء خدا گرچه دارای ایمان باشند و در ایمان پای مردی فشرده و با قدم راستین در این میدان گام نهاده باشند، ولی در عین حال چون به مقام خلوص نرسیده اند و هنوز کار آنها به سعادت محض تبدیل نشده و از اختیار خیر و شر بیرون نیامده اند، هنوز احتمال سعادت و شقاوت در آینده و ورود به بهشت و دوزخ هست. بنابراین، بشارت به بهشت در دنیا به آنها معنای محصلی ندارد و بدین قرینه باید گفت که بشارت ملائکه بدانها در حال مرگ است، که از اختیار بیرون رفته و دو راهی آنان به یک راهی تبدیل شده است.
و شاهد دیگر بر آنکه این بشارت برای آنها در حال مرگست آنکه در آیه شریفه هست: «و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون؛ بشارت باد به شما به آن بهشت هائی که سابقا به آنها وعده داده شده اید.» یعنی بهشت هائی که در دنیا به شما وعده داده اند. و چون در حال موت یا قریب به موت، دنیا گذشته است لذا می گویند: کنتم توعدون. ولی نسبت به اولیای خدا، در دنیا به آنها بشارت داده می شود؛ چون در دنیا به مقام ولایت رسیده اند و خوف و حزن از آنها برداشته شده است و آنها بندگان خاصی هستند جدا از سایر بندگان، مهر ولایت خدا بر آنها خورده شده و به آنها می گویند: ولی الله.


منابع :

  1. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی- جلد 2 صفحه 68-64

  2. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی- صفحه 30-32

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/25259