نفخ صور و حکمرانی خداوند در عرصه قیامت

در تفسیر علی بن ابراهیم در ذیل آیه صعق آیه 68 سوره زمر از حضرت سجاد (ع) روایت کرده است که از آن حضرت سؤال شد: فاصله زمانی مابین دو نفخه صور (نفخه اماته و نفخه احیا) چقدر است؟ حضرت فرمود: به قدری که خداوند اراده کند. به آن حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا! به ما خبر ده چگونه در صور دمیده می شود؟ فرمود: اما در نفخ اول، خداوند به اسرافیل امر می کند که به دنیا فرود آید، و با اسرافیل صوری است، و آن صور یک سر و دو طرف دارد؛ و فاصله بین هر طرفی از سر آن صور تا طرف دیگر به اندازه دوری آسمان و زمین است. ملائکه آسمان چون ببینند که اسرافیل به دنیا فرود آمده است و با او صور است می گویند: اینک خداوند در مرگ و هلاکت و فنای اهل آسمان ها و اهل زمین اذن و اجازه داده است. اسرافیل از آسمان به زمین فرود می آید، و در حظیره القدس بیت المقدس رو به کعبه می ایستد. و چون مردم روی زمین نظرشان به اسرافیل افتد با خود می گویند: خداوند همین اکنون اجازه فنا و هلاکت اهل دنیا را داده است. در این حال اسرافیل در صور می دمد، و از آن طرفی که به سوی زمین است صدایی خارج می شود که هیچ زنده و ذی روحی در زمین نمی ماند مگر آنکه هلاک می شوند و می میرند و از آن طرفی که به سوی آسمان هاست صدایی خارج می شود به طوری که هیچ زنده و ذی روحی نمی ماند مگر آنکه هلاک می شوند و می میرند؛ مگر اسرافیل. آن وقت به قدری که خداوند اراده کند، مکث و درنگ می کنند. در این حال خداوند به اسرافیل خطاب می کند: «مت؛ بمیر» اسرافیل هم می میرد.
آن وقت به قدری که خداوند اراده کند مکث و درنگ می کنند. سپس خداوند به آسمان ها امر می کند و آنها به تموج و اضطراب می افتند، و به کوهها فرمان می دهد و آنها به حرکت در می آیند؛ و این است مفاد کریمه شریفه: «یوم تمور السمآء مورا* و تسیر الجبال سیرا؛ روزی که آسمان سخت در تب و تاب افتد* و کوه ها به حرکت در آیند» (طور/ 9-10) و مفاد کریمه شریفه: «تبدل الارض غیر الارض؛ زمین تبدیل می شود به زمین دیگری.» (ابراهیم/ 48) یعنی زمینی که بر روی آن گناه نشده است، زمینی مسطح و یکپارچه که در آن نه کوهی است و نه گیاهی، همانطور که خداوند در اولین مرحله زمین را آفرید و گستراند. در این حال عرش خدا بر آب عودت می کند و عالم مشیت و اراده خدا بر وجود منبسط و مجرد که از هر لون و شکلی منزه است برمی گردد و پروردگار در کاخ عظمت و قدرت مستقر خواهد شد.
در این هنگام خداوند جبار جل جلاله با صدای بلند جهوری به طوری که تمام اقطار آسمان ها و زمین ها بشنوند ندا می کند: «لمن الملک الیوم؛ امروز سلطنت و فرمانروایی حقه مطلقه برای کیست؟» (غافر/ 16) هیچ کس نیست که در پاسخ خدا چیزی گوید. خداوند جبار جل جلاله در این وقت خود به خود پاسخ می دهد: «لله الواحد القهار؛ سلطنت و حکومت اختصاص به خداوند واحد قهار دارد.» (غافر/ 16) منم که با قدرت قهریه و با اسم قهار خود بر جمیع مخلوقات چیره شدم و همه را می راندم: «إنی أنا الله، لاإله إلا أنا وحدی؛ لاشریک لی و لاوزیر لی. أنا خلقت خلقی بیدی، و أنا أمتهم بمشیتی، و أنا أحییهم بقدرتی؛ به درستی که حقا منم خدا، هیچ معبودی در هیچ یک از عوالم جز من نیست. من در کار خود و در اسم و صفت خود و در ذات خود شریک و معاونی ندارم و من مخلوقات را تنها به دست قدرت خود آفریدم، و من تنها آنها را به مشیت و اراده خود می راندم، و من تنها به قدرت خودم آنانرا زنده می گردانم.»
خداوند جبار، خود در صور یک نفخه می دمد، و از آن طرفی که به سمت آسمان هاست صدایی خارج می شود که هیچکس در آسمان ها نمی ماند مگر آنکه زنده می شود و برپا می ایستد و مانند وهلات اولین قیام می کند، و فرشتگان حاملین عرش همه برمی گردند، و بهشت و دوزخ حاضر می شوند، و جمیع خلایق برای حساب محشور می شوند. راوی این روایت ثویربن ابی فاخته می گوید: چون سخن حضرت علی بن الحسین (ص) به این جا رسید، گریه شدیدی نمودند.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی- ج 4 صفحه 143-146

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/25568