گریستن حیوانات در شهادت امام حسین علیه السلام

مرحوم‌ مجلسی‌ نقل‌ میکند از حضرت‌ صادق‌ (ع) که‌ میفرمود: «سوگند بخدا در سوگ‌ جدم‌ حسین‌ آسمان‌ گریست‌، مرغها گریستند، حیوانات‌ گریستند، وحوش‌ بیابان‌ گریستند، فرشتگان‌ گریستند. در سوگ‌ جدم‌ حسین‌ تا چهل‌ روز آسمان‌ خون‌ گریست‌، زمین‌ گریست‌، خورشید گریست‌. و گریه آسمان‌ این‌ بود که‌ خورشید در سرخی‌ طلوع‌ میکرد و در سرخی‌ غروب‌ مینمود». محدث‌ قمی‌ از «تذکرة‌ سبط‌» نقل‌ میکند که‌ هلال‌ بن‌ ذکوان‌ گفت: «چون‌ حسین‌ (ع) شهید شد تا دو ماه‌ یا سه‌ ماه‌ خورشید که‌ طلوع‌ میکرد و به‌ دیوارها می‌افتاد، مثل‌ این‌ بود که‌ به‌ دیوارها خون‌ مالیده‌اند». این‌ روح‌ ولایت‌ است‌ که‌ در جمادات‌ اثر میکند.
در عزای‌ سید الشهداء ساکنین‌ آسمانها گریستند. سه‌ روز بدن‌ انورش‌ به‌ روی‌ زمین‌ افتاده‌، بدون‌ غسل‌ و بدون‌ کفن‌ انداختند و رفتند. اگر به‌ حضرت‌ سجاد (ع) اجازه‌ میدادند دفن‌ می‌نمود، ولی‌ اجازه‌ نمیدادند. حضرت‌ سجاد (ع) میفرماید: به‌ ما اجازه‌ نمیدادند به‌ قدر یک‌ وجب‌ به‌ آن‌ بدنها نزدیک‌ شویم‌. اگر کسی‌ نزدیک‌ میشد، پاداشش‌ تازیانه‌ بود؛ وانگهی‌ او را از روی‌ بدن‌ به‌ قوه قهریه‌ دور میکردند.
روایت‌ است‌ که‌ وحوش‌ می‌آمدند و دور آن‌ بدن‌ حلقه‌ میزدند، روی‌ پا ایستاده‌ و دستها را بلند میکردند و قطره‌ قطره‌ اشک‌ میریختند. و مرغان‌ آسمان‌ گرداگرد آن‌ ابدان‌ طیبه‌ به‌ پرواز در می‌آمدند، و بالهای‌ خود را روی‌ بدن‌ مطهر سید الشهداء (ع) پهن‌ میکردند که‌ آفتاب‌ بر آن‌ نتابد.
چون‌ صبا دید به‌ صحرا بدن‌ بی‌ کفنش*** خاک‌ میریخت‌ بجای‌ کفنش‌ بر بدنش‌
چونکه‌ از مرکب‌ خود شاه‌ به‌ گودال‌ افتاد *** عهد یزدان‌ به‌ لبش‌ بود و شفاعت‌ سخنش‌
آخرین‌ بار که‌ شه‌ جانب‌ میدان‌ میرفت‌*** خواهرش‌ داد به‌ او کهنه‌ترین‌ پیرهنش‌
تا که‌ دشمن‌ نکند خواهش‌ تن‌پوش حسین *** کهنه‌ پیراهن‌ او بود بجای‌ کفنش‌
گشت‌ آغشته‌ به‌ خون دل‌ او پیکر او *** از سم‌ اسب‌ سواران‌ به‌ بدن‌ تاختنش‌
و در این‌ باب‌ مرحوم‌ نیر تبریزی‌ چه‌ خوب‌ سروده‌ است:
شهید عشق‌ که‌ تنگست‌ پوست‌ بر بدنش‌ *** تو خصم‌ بین‌ که‌ به‌ یغما زره‌ برد ز تنش‌
زره‌ به‌ غارت‌ اگر برد خصم‌ خیره‌ چه‌ غم *** که‌ بود جوشن‌ تن‌ زلف‌های‌ پر شکنش‌
شهی‌ که‌ سندس‌ فردوس‌ بود پوشش‌ او *** روا ندید به‌ تن‌ خصم‌ جامه کهنش‌


منابع :

  1. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی- ج4 صفحه 192 و 195-196

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/25605