معنی حقیقی امام مبین و ثبت اعمال

در قیامت مؤمنین صالحُ العمل ملحق می شوند به ائمه خود در عالم نور، و نامه عمل از جانب راست به سبب امام حق به آنها داده میشود؛ یعنی از عالم کون که کتاب تکوین است نسخه برداشته میشود، و آن جلوه ملکوت و واقعیت عمل است. آنها را بر اعمال خود سیطره و هَیمنه میدهند، و هر کسی از اعمال خود اشباع میشود، و در کتاب مبین و امام مبین جملگی وجود دارد؛ هم اعمال افراد خوب و هم اعمال افراد بد. «وَ کُل شَیْءٍ أَحْصَیْـانَهُ فِی إِمَامٍ مبِینٍ؛ و تمام اشیاء را فرداً فرداً ما در امام مبین احصاء و شمارش می کنیم» (یس/ 12)
و برای توضیح این مطلب می گوئیم: ما یک بدن داریم و یک جان، بدن ما از جان ما جدا نیست؛ به بدن ما و جان ما مجموعاً گفته می شود: ما. اگر گفتیم رختخواب را بگستر چون حسن آقا می خوابد این رختخواب مال بدن اوست و بنابراین مال اوست و مال سلامت و استراحت بدن اوست. بعد می گوئیم: قرآن بخوان تا حسن آقا استفاده کند، البته روح او فقط استراحت کرده ولی معذلک او استفاده میکند؛ و ما از نقطه نظر روابط بین روح و جسم به او هم حسن آقا می گوئیم؛ یعنی به هریک از مراتب نفس و درجات نازله از آن از قُوی و بدن، انسان اطلاق میشود.
کتاب مبین برداشت از عالم کون است و نسخه حقیقی و واقعی از آن، اما این نسخه واقعیت و حقیقت آن را نشان می دهد. پیکره این کتاب همین موجودات خارجی است و روحش همان امام مبین است که مقام ولایت است؛ یعنی جان و روح و حقیقت جمله موجودات به نحو انبساط و تجرد. مثل اینکه ما یک جانی داریم، این عالم کون هم یک جانی دارد؛ فرق ما با امام اینست که حقیقت ما، جان این بدن ماست و امام حقیقت و جان تمامی عوالمی است که خداوند ایجاد کرده است. معنای اسماءِ حُسنای کلیه الهیه اینست؛ پس این عالم تکوین آن جان و نفسی را که دارد ولایت است و امام است؛ و معنای «و کُل شَیْءٍ أحْصَیْنَـاهُ و فِی إِمَامٍ مبِینٍ» است.
ما تمام موجودات را در امام مبین احصاء می کنیم؛ امام مبین روح و جان تمام موجودات است. شما هر کاری که بکنید زمین می گیرد! هر عملی که انجام دهید زمین برایتان ضبط می کند! چون روح زمین و نفس زمین در تحت سیطره امام مبین است، و کتاب مبین است. و بالجمله این سلسله موجوداتی که در کائنات این کتاب را تشکیل داده است، انسان را مجزی و مستثنی نگذارده است، انسان و افعال انسان جزء این کتابند؛ پس انسان باید گناه صغیره را هم نکند، روزی می آید که این گناهان صغیره که به آنها اعتنا نمی شده است چون تلی در مقابل انسان در آن کتاب مبین قرار می گیرد؛ «وَ إِنا کُنا نَسْتَنْسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ همانا ما از آنچه می کردید نسخه بر می داشتیم» (جاثیه/ 29)
در «کافی» روایت شده است که: «امام صادق (ع) فرمودند: روزی پیامبر اکرم (ص) با اصحابشان در زمین زراعتی که زراعت آن را برداشته بودند و هیچ باقی نمانده بود وارد شدند و به اصحاب خود گفتند: هیزم بیاورید! عرض کردند: ای رسول خدا ما در زمینی هستیم که گیاهش چریده شده و چیزی باقی نمانده است! حضرت فرمودند: هر کدام از شما به مقدار توانایی خود سعی کند و هر چه به دست می آورد بیاورد! اصحاب در آن زمین به تفحص پرداختند و هیزم آوردند و همه را روی هم در برابر رسول الله ریختند. رسول خدا (ص) فرمودند: اینطور گناهان نیز اجتماع پیدا می کنند! شما ای اصحاب من از مُحقرات ذنوب (گناهان کوچکی که به آنها اعتنا ندارید) بپرهیزید! چون برای هر چیزی پی کننده و جوینده ای متناسب با او وجود دارد؛ آگاه باشید که طالب و جوینده گناهان کوچک شمرده شده، می نویسد آنچه را مردم پیش فرستاده اند و آثار آنان را نیز می نویسد و هر چیز را ما در امام مبین احصاء و شمارش می کنیم.»


منابع :

  1. سید محمد حسین حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 7- صفحه 33-36

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/25701