تبیین معنای لغوی حشر در بحث معاد

در کتاب أقرب الموارد آمده است که: حشر به معنای جمع است، «و یوم الحشر یوم البعث و المعاد و هو مأخوذ من حشر القوم إذا جمعهم؛ روز حشر یعنی روز بعث و بازگشت؛ و از حشر القوم گرفته شده است، یعنی آنها را جمع کرد».
و در صحاح اللغة گفته است: «حشرت الناس أحشرهم و أحشرهم حشرا: جمعتهم؛ و منه یوم الحشر؛ مردم را محشور کردم آنان را محشور می سازم نوعی از محشور ساختن، حشر یعنی جمع کردن، و به همین مناسبت روز قیامت را یوم حشر گویند».
و در لسان العرب پس از اینکه آنچه را که از صحاح نقل کردیم آورده است، گفته است: «و الحشر جمع الناس یوم القیمة؛ حشر به معنای جمع کردن مردم در روز قیامت است ».
البته حشر معنای دیگری هم دارد و آن اجتماع مردم همه با هم در روز قیامت است؛ چنانکه وارد است: «ذ'لک یوم مجموع له الناس و ذ'لک یوم مشهود؛ آن روز، روزی است که مردم برای آن روز گرد آورده می شوند و آنروز، روز مشهود است » (هود/ 103).
از باب مثال فرض کنید شما در وقتی افکار پریشانی دارید، و خاطرات ذهنی، شما را از هر سو تهدید میکند، و هر چه میخواهید ذهن خود را از این اوهام و افکار پاک سازید، نمی توانید! با تمام وسائل تسکین، خود را رو به آرامش می برید! در خلوت می نشینید، برای زیارت اهل قبور میروید، عیادت از مریض های بینوا می کنید، به فکر آخرت و مرگ می افتید، زوال و فنای دنیا را به خود تلقین می کنید؛ تا کم کم ذهنتان آرام میگیرد! و خاطرات پریشان میروند و شما در فکر خود و در خود فرو میروید و آرامش و طمأنینه و سکینه خاطر پیدا می شود، و دیگر در ذهنتان هیچ نمی نگرید، نه همی و نه غمی، نه خنده ای و نه گریه ای، و نه فکری و نه خیالی. ما باید برویم به جائی که ذهن از همه چیز غیر از خدا پاک شود و وجود ما و هستی ما در ذات اقدس او فانی شود و معنای «إنآ إلیه راجعون؛ به سوی او باز میگردیم» (بقره/ 156) این است. در آنجا که ظلمت نیست، معصیت نیست، اوهام و افکار مشوش نیست؛ آنجا عالم جمع است، آنجا مقام تجرد علی الإطلاق است .


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 6- صفحه 204-206

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/25823