علت عذاب شدن قوم ثمود و عاد

گاهی قرآن قصص را که ذکر می کند کمی به تفصیل ذکر می کند مانند اینکه می خواهد قصه را بیان کرده باشد و گاهی به یک قصه اشاره ای می کند فقط برای آنکه انذاری شده باشد و تنبه و تذکری پیدا بشود. قرآن در آیات 4 تا 9 سوره الحاقه داستان ثمود و عاد و قوم فرعون و مؤتفکات را به طور اشاره ذکر می کند و رد می شود آنگاه می فرماید: «فاما ثمود فاهلکوا بالطاغیه» این حاقه که نام دیگرش قارعه (کوبنده) است، این اقوام او را تکذیب کردند. ثمود به وسیله یک طاغیه هلاک شد. طاغیه یعنی یک حقیقت سرکش، یک بلای سرکش تسخیرناپذیر. بدون اینکه قرآن اشاره کند آن بلای سرکش تسخیرناپذیر چیست، همین قدر اشاره می کند و رد می شود.
بعضی از مفسرین احتمال داده اند -ولی دیگران رد کرده اند و بحق هم رد کرده اند- که مقصود از طاغیه در اینجا خود طغیان است؛ مقصود این است که آنها به سبب طغیانشان هلاک شدند. البته این نظر فی حدذاته می تواند درست باشه ولی به چند دلیل درست نیست که دو دلیلش را مفسرین ذکر کرده اند، یکی هم من اضافه می کنم. یکی اینکه به قرینه آیه بعد که «و اما عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیه» قهرا بالطاغیه هم باید ردیف آن باشد یعنی باید عذابی باشد که موجب هلاکت آن قوم، آن عذاب باشد نه عمل آنها. دیگر اینکه اگر مقصود از طاغیه طغیان خود آنها می بود باید با «لام» ذکر می شد (للطاغیه) که این را هم بعضی مفسرین گفته اند. سوم -که من اضافه می کنم- این است که جلوتر خود قرآن مطلب را ذکر کرد که منشأ هلاکت آنها تکذیب قیامت بود. دیگر دلیل ندارد که بعد چیز دیگری ذکر بشود.
عرض کردیم اینجا چون در مقام نقل قصه و حکایت نیست فقط آن جنبه های تکان دهنده مطلب را ذکر می کند و به اجمال می گذرد. «و اما عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیه؛ و اما عاد با یک باد بسیار تند و سرکش، غیرقابل کنترل و غیرقابل تسخیر هلاک شدند». خدای متعال آن باد را هفت شب و هشت روز بر آنها مسلط کرد، یعنی از صبح یک روز که بعد هفت شب فاصله شد تا پایان روز آخر که می شود هشت روز و هفت شب پی در پی، «حسوما» یعنی آن باد مرتب -مثل اینکه شدت و ضعف پیدا می کرده- اینها را در هم می کوبید.
تو قوم را می دیدی در حالی که صرعی و افکنده شده بودند، یا مانند مصروعها و دیوانه ها اصلا نمی فهمیدند که در این بلای شدید چه بکنند. «کانهم اعجاز نخل خاویه»، برخی گفته اند اشاره است به هیکلها و اندامهای درشت اینها: در آخر که هیکلهای اینها را می دیدی مانند تنه های درخت خرما می دیدی که به زمین افکنده شده است. «فهل تری لهم من باقیه» آیا از اینها دیگر اثری می بینی؟ بقایی می بینی؟ یا آیا بقیه ای از اینها می بینی؟ چگونه اینها کن فیکون شدند!


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 9- صفحه 16-15

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/26000