روایات وارده در عمومیت سؤال و حساب

روایاتی که دلالت دارد بر آنکه حساب و سؤال برای جمیع افراد است، شیخ طوسی در «أمالی» خود روایت می کند «از رسول خدا که درود خدا بر او و بر آل او باد شنیدم که می گفت: قدم هیچ بنده ای در روز قیامت حرکت نمی کند تا اینکه از چهار چیز از او پرسش گردد: از بدنش که آن را در چه چیز کهنه کرده است؟ و از عمرش که آن را در چه چیز به پایان رسانیده است؟ و از مالش که از کجا بدست آورده و در کجا مصرف نموده است؟ و از محبّت ما اهل بیت.»
در «امالی» طوسی از شیخ مفید از سفیان بن عُیَینه گفت من از حضرت صادق (ع) شنیدم که می گفت: «هیچ بنده ای نیست مگر آنکه برای خدا بر عهدۀ او حجّتی است، یا در گناهی که مرتکب شده است و یا در نعمتی که از اداء شکر آن کوتاهی کرده است.» و نیز در «امالی» طوسی از عطاء بن یسار روایت کرده است که: «امیرالمؤمنین (ع) فرمود: در روز قیامت، بنده را در پیشگاه خداوند وقوف می دهند، خداوند می فرماید: ای فرشتگان! بین نعمت هایی که من به او عنایت کرده ام و بین عمل او مقایسه کنید! چون مقایسه می کنند، نعمت های خدا اعمال را در خود فرا می گیرد و فزونی می یابد. خداوند خطاب می کند تمام نعمت های خود را که به او داده ام، به او ببخشید و پس از آن بین اعمال خیر و اعمال شرّ او مقایسه نمایید! پس اگر هر دو عمل، با هم مساوی بودند، خداوند به سبب اعمال خیر، اعمال شرّ او را از بین می برد و او را داخل بهشت می کند، و اگر اعمال خیر او بر اعمال شرّ او فزونی داشت، خداوند علاوه بر دخول در بهشت، آن فزونی و زیادی را نیز به او عنایت می فرماید، و اگر اعمال خیر او از اعمال شرّ او کمی و نقیصه داشت و او از اهل تقوی بود که به خداوند تعالی شرک نیاورده بود و از شرک آوردن به خدا پرهیز می کرد، پس او از اهل مغفرت است؛ خداوند اگر بخواهد به رحمت خود او را می آمرزد و با عفو خود بر او تفضّل میکند.»
در «عدّة الدّاعی» در خبر نبوی روایت است که: از برای بندۀ خدا، در روز قیامت در ازاء هر روز از ایّام عمرش، بیست و چهار خزانه باز می کنند (به عدد ساعتهای شبانه روز) پس از آن، بندۀ خدا یک خزانه را چنین می یابد که از نور و سُرور پر شده است. در این هنگام از مشاهدۀ آن چنان فرح و سروری پیدا می کند که اگر هر آینه آن سرور بر اهل جهنّم تقسیم گردد فکر آنان را از احساس رنج و عذاب جهنّم باز دارد و آن ساعتی است که خداوند را در آن ساعت اطاعت کرده است، و سپس خزانه دیگری را باز می کند، و آن را تاریک و متعفّن و دهشت زا می نگرد و چون آنرا می بیند، چنان فزع و جزعی به او رخ می دهد که اگر آن را بر اهل بهشت قسمت کنند موجب می شود که نعمت را بر آنان منغّص کند و آن ساعتی است که خداوند را در آن ساعت معصیت کرده است، و پس از آن خزانه دیگری را باز می کند که آنرا خالی و فارغ مینگرد؛ نه در آن چیزی است که او را خوشحال کند و نه در آن چیزی است که او را غمگین سازد و آن ساعتی است که یا خوابیده است و یا به بعضی از کارهای مباح و جایز دنیا مشغول بوده است، و در این صورت حالت غَبن و أسف او را می گیرد که با وجود آنکه من متمکّن بودم آن را از حسنات پر کنم، حسناتی که به وصف در نمی آید، چرا من آن را از دست دادم و این است گفتار خداوند متعال: «ذَالِکَ یَوْمُ التَّغَابُن؛ آن روز، روز حسرت و زیان است.» (تغابن/ 9)


منابع :

  1. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 8- صفحه 292 تا 296

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/26083