اقسام نفس از نظر امام علی (ع)

عربی از امیرالمؤمنین (ع) در خصوص نفس سؤال نمود، حضرت در پاسخ گفتند: از کدام نفس پرسش می کنی؟ عرض کرد: ای مولای من! آیا نفس ها متعدد است؟ حضرت فرمود:«نفوس، به نفس نامیه نباتیه و حسیه حیوانیه و ناطقه قدسیه و الهیه کلیه ملکوتیه تقسیم می شوند.» سپس أعرابی از یکایک از نفس های نامیه نباتیه و حسیه حیوانیه و ناطقه قدسیه سؤال میکند و حضرت پاسخ می دهند. تا چون از الهیه کلیه ملکوتیه پرسش می نماید (فقال: ما النفس الاءلهیه الملکوتیه الکلیه؟) حضرت بدین طریق جواب می دهند: «نفس الهیه ملکوتیه کلیه، یک قوه لاهوتی است که از عالم لاهوت که از عوالم ربوبی است، آفریده شده است و یک جوهر بسیطی است که ذاتا زنده است. اصل این نفس، عقل است که از او پدید آمده است. به وسیله و به علت او می خواند و طلب می کند و به سوی او دلالت و اشارت می نماید و بازگشت او، در وقتی که به مقام کمال خود رسید و مشابهت با او پیدا کرد، به سوی عقل است. موجودات از این نفس الهیه ملکوتیه کلیه به وجود آمده اند و در هنگام کمال خود نیز بدان بازگشت می نمایند و این نفس کلیه دارای مقامی بس بلند و ارجمند است و او شجره طوبی و سدرة المنتهی و جنة المأوی است و کسی که به مقام معرفت او رسد هیچ گاه شقی و بدبخت نخواهد بود و کسی که او را نشناسد جاهل و گمراه می باشد.
أعرابی پرسید: عقل چیست؟ حضرت فرمود: جوهریست دراک و به تمام اشیا از جمیع الجهات احاطه و سیطره دارد، عارف و عالم است به اشیا قبل از پیدایش آن ها و او علت موجودات است و غایت و نهایت مطلب ها.»

در حدیثی دیگر آمده است که: «کمیل می گوید: من از مولای خودم، امیرالمؤمنین علی(ع) درباره نفس سؤال کردم و گفتم: من می خواهم که نفس مرا به من معرفی بنمایی! حضرت فرمود: ای کمیل! کدام یک از نفس ها را می خواهی که من برای تو بازگو کنم؟ عرض کردم: ای مولای من! مگر نفس، غیر از یک نفس واحد نفس دیگری هم هست؟ حضرت فرمود: ای کمیل! نفوس چهار عدد است: نامیه نباتیه و حسیه حیوانیه و ناطقه قدسیه و کلیه الهیه.»
سپس أمیرالمؤمنین (ع) قوای پنچ گانه و دو خاصیت هریک از این نفوس را بیان می فرمایند. تا می رسند به نفس کلیه الهیه و می فرمایند:«و یکی از نفوس، نفس کلیه الهیه است و دارای پنج قوه است: بقای در فنا و نعمت در عین رنج و زحمت و عزت در عین ذلت و بی نیازی در عین نیازمندی و صبر و پایداری در بلا و گرفتاری. و از برای این نفس دو خاصیت است: یکی رضا و دیگری تسلیم. و مبدأ آفرینش این نفس از خداست و بازگشتش نیز به سوی خود خدا خواهد بود. خداوند می فرماید:«من از روح خودم در او دمیدم» و نیز می فرماید: «ای نفس که به مقام آرامش و اطمینان رسیده ای و مطمئنه شده ای! بازگشت کن به سوی پروردگارت در حالی که تو از او راضی و او نیز از تو راضی می باشد.» این ها مراتب و درجات نفس است و عقل در وسط کل این نفوس قرار دارد.» یعنی قوام این نفوس به عقل است و مانند مرکز و محور دایره ای که پرگار در دور او دور می زند، موجودیت و هستی این نفوس به عقل ارتباط و بستگی دارد.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد9- صفحه 163-168

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/26251