نقش شکرگزارى در افزایش نعمت‏

شکر عبارت است از قدردانی، اندازه شناسی و حق شناسی. به همین جهت شکر هم درباره بنده نسبت به خدا و هم درباره خدا نسبت به بنده به کار می رود: «والله شکور حلیم؛ و خدا سپاس پذیر بردبار است» (تغابن/ 17). خدا شکور است یعنی از عمل بنده قدردانی می کند، آن را از بین نمی برد. بنده اگر بخواهد قدرشناس و شاکر باشد باید قدر نعمتهای خدا را بداند، یعنی هر نعمتی را بداند برای چه هدف و منظوری است و در همان مورد مصرف کند.
خداوند می فرماید: «لئن شکرتم‏ لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید؛ همچنین بخاطر بیاورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکر گزارى کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید مجازاتم شدید است» (ابراهیم/ 7). اگر بشر در مقابل‏ نعمتها و انعامهای الهی حالت سپاسگزاری و حق شناسی و قدردانی داشته باشد، سنت الهی بر این است که آن نعمتها و انعامها را افزایش بدهد، و اگر به جای آنکه عکس ‏العمل سپاسگزارانه داشته باشد و قدرشناس و حق شناس آن‏ نعمتها باشد کفران و ناسپاسی و قدرناشناسی و حق ناشناسی کند نه تنها موجب زوال آن نعمت‏ است بلکه موجب پیدایش یک نقمت هم به جای آن هست.
نعمتها متفاوت است. قهرا وقتی که نعمتها متفاوت باشد شکرها و کفر نعمتها متفاوت می‏شود و عکس ‏العمل‏های الهی یعنی افزون کردن در یک جا و زایل کردن نعمت و بالاتر نقمت به جای آن آوردن هم متفاوت می‏شود، تا نعمت چگونه نعمتی باشد. یک وقت خدا به انسان نعمت سلامتی بدن داده، نعمت وسعت رزق داده، همه اینها نعمت است و اقتضای شکر و سپاس دارد. ولی یک وقت نعمت الهی نعمتی است فوق العاده باارزش، نعمتی است‏ که حیات معنوی جاودانی انسان بستگی به آن دارد. اگر کفری در این‏ زمینه‏ ها رخ بدهد عقوبتی که انسان به آن دچار می‏شود صد درجه شدیدتر است. شکر مایه فزونى نعمت و کفر موجب فنا است. بدون شک خداوند در برابر نعمتهائى که به ما مى بخشد نیازى به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزارى داده آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالى تربیتى است.
امام علی (ع) در یکى از کلمات حکمت آمیز خود در نهج البلاغه مى فرماید: «اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاها بقلة الشکر؛ هنگامى که مقدمات نعمتهاى خداوند به شما میرسد سعى کنید با شکرگزارى بقیه را به سوى خود جلب کنید، نه آنکه با کمى شکرگزارى آن را از خود برانید». و از آن امام همام نقل شده که فرمود: «ما أنعم الله على‏ عبد نعمة فشکرها بقلبه، إلا استوجب المزید فیها قبل أن یظهر شکرها على‏ لسانه؛ چون خداوند به بنده ‏اى نعمتى دهد و بنده در دل شکر آن نعمت را بگزارد، پیش از آن که سپاسگزارى از آن را به زبان آورد مستوجب افزایش آن نعمت گردد». پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ما فتح الله على‏ عبد باب شکر فخزن عنه باب الزیادة؛ خداوند درى از شکر را بر روى بنده‏ اى نگشود، که درى از فزونى (نعمت) را بر روى او ببندد».
البته این موضوع نیز قابل توجه است که تنها تشکر و سپاسگزارى از خداوند در برابر نعمتهاى کافى نیست، بلکه باید از کسانى که وسیله آن موهبت بوده اند نیز تشکر و سپاسگزارى نمود و حق زحمات آنها را از این طریق ادا کرد، و آنها را از این راه به خدمات بیشتر تشویق نمود. در حدیثى از امام سجاد (ع) مى خوانیم که فرمود: «روز قیامت که مى شود خداوند به بعضى از بندگانش مى فرماید: آیا فلان شخص را شکرگزارى کردى؟ عرض مى کند: پروردگارا من شکر تو را بجا آوردم، مى فرماید: چون شکر او را بجا نیاوردى شکر مرا هم ادا نکردى!» سپس امام فرمود: «اشکرکم لله اشکرکم للناس؛ شکرگزارترین شما براى خدا آنها هستند که از همه بیشتر شکر مردم را بجا مى آورند».


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 5- صفحه 215-214

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج 10 صفحه 278-282

  3. محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمه- صفحه 2814

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/26925