حفظ و جمع آوری قرآن در قبل و بعد از رحلت رسول اکرم

جمع قرآن مجید در یک مصحف (قرآن پیش از رحلت)
قرآن مجید که سوره سوره و آیه آیه نازل می شد، به سبب بلاغت و فصاحت خارق عادتی که داشت آوازه اش در میان اعراب که عنایت شگفت آوری به بلاغت و فصاحت کلام داشته و شیفته آن بودند روز به روز بلندتر می شد و برای شنیدن چند آیه از آن از راههای دور پیش پیغمبر اکرم (ص) آمده چند آیه ای می شنیدند و فرا می گرفتند. و همچنین بزرگان مکه و متنفذین قریش که بت پرست و دشمنان سرسخت دعوت اسلامی بودند و تا می توانستند مردم را از نزدیک شدن به پیغمبر اکرم (ص) منصرف می کردند و به عنوان اینکه قرآن سحر است اعراب را از گوش دادن و شنیدن آن ترسانیده کنار می زدند.
با اینهمه در شبهای تاریک از ظلمت شب استفاده نموده پنهان از همدیگر و از بستگان و زیردستان خود می آمدند و در نزدیکی خانه پیغمبر اکرم (ص) در جائی نشسته به قرآنی که آن حضرت تلاوت می کرد گوش م یدادند. (در المنثور ج 4 ص 187) البته مسلمانان نیز ازین روی که قرآن مجید را کلام خدا و یگانه مدرک دینی خود می دانستند و هم ازین روی که در فریضه نماز سوره حمد و مقداری از سایر قرآن می بایست بخوانند و هم ازین روی (سوره نحل آیه 44 و آیات بسیار دیگر) که پیغمبر اکرم (ص) مأموریت داشت که قرآن مجید و احکام اسلام را به آنان یاد دهد، در یاد گرفتن سور و آیات قرآنی و حفظ و ضبط آنها جدیت به خرج می دادند.
این روش پس از آنکه پیغمبر اکرم به مدینه هجرت فرمود و جامعه مستقل اسلامی تشکیل داد منظم تر و متشکل تر گردید و به دستور پیغمبر اکرم جمعیت قابل توجهی از یاران وی به قرائت قرآن و تعلیم و تعلم احکام اسلام که روز به روز نازل و تکمیل می شد موظف شدند و حتی طبق دستور صریح قرآن از شرکت در جنگ (سوره توبه آیه 122) و جهاد معذور شدند. و چون بیشتر یاران پیغمبر اکرم (ص) و مخصوصا صحابه که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند بیسواد بوده به خواندن و نوشتن آشنائی نداشتند به دستور پیغمبر اکرم (ص) از اسیران یهود برای یاد گرفتن خط که آن زمان بسیار ساده و آسان بود استفاده می شد و بدین ترتیب گروهی باسواد به وجود آمد.
ازین جماعت کسانی که به قرائت قرآن و حفظ و ضبط سور و آیات آن مشغول بودند قراء نامیده می شدند و ازین گروه بود که در واقعه بئر معونه چهل تن یا هفتاد تن یکجا شهید شدند (اتقان ج1 ص 72). و آنچه از قرآن مجید نازل شده بود و نیز تدریجا نازل می شد در الواح و استخوان شانه شتر و سعف خرما و نظایر آنها نوشته و ضبط می شد. آنچه هرگز قابل تردید نیست و نمی شود انکار کرد این است که اکثر سور قرآنی پیش از رحلت در میان مسلمانان دائر و معروف بوده اند، در دهها و صدها حدیث از طرق اهل سنت و شیعه در وصف تبلیغ پیغمبر اکرم (ص) یا یارانش پیش از رحلت و همچنین در وصف نمازهائی که خوانده و سیرتی که در تلاوت قرآن داشته نام این سوره ها آمده است. و همچنین (اتقان ج1ص 65) نامهائی که برای گروه گروه این سوره ها در صدر اسلام دائر بوده مانند سور طوال و مئین و مثانی و مفصلات در احادیثی که از زمان حیات پیغمبر اکرم حکایت می کند بسیار به چشم می خورد.

پس از رحلت
پس از رحلت پیغمبر اکرم (ص)، علی (ع) که به نص قطعی و تصدیق پیغمبر اکرم (ص) از همه مردم به قرآن مجید آشناتر بود در خانه خود به انزوا (اتقان ج1 ص 59) پرداخته قرآن مجید را به ترتیب نزول در یک مصحف جمع فرمود و هنوز شش ماه از رحلت نگذشته بود که فراغت یافت و مصحفی که نوشته بود به شتری بار کرده پیش مردم آورده نشان داد (مصحف سجستانی). و پس از یکسال (اتقان ج1 ص 59-60) و خورده ای که از رحلت گذشته بود جنگ یمامه درگرفت و در این جنگ هفتاد نفر از قراء کشته شدند مقام خلافت از ترس اینکه ممکن است جنگ دیگری برای مسلمانان پیش آمد کند و بقیه قراء کشته شوند و در اثر از بین رفتن حمله قرآن خود قرآن از بین برود به فکر افتاد که سور و آیات قرآنی را در یک مصحف جمع آوری کند.
به دستور مقام خلافت جماعتی از قراء صحابه با تصدی مستقیم زید بن ثابت صحابی سور و آیات قرآنی را از الواح و سعف ها و کتفها که در خانه پیغمبر اکرم (ص) به خط کتاب وحی یا پیش قراء صحابه بود جمع آوری کرده در یک مصحف قرار دادند و نسخه هائی از آن به اطراف و اکناف فرستاده شد. پس از چندی در زمان خلافت (اتقان ج1 ص 61) خلیفه سوم به اطلاع خلیفه رسانیدند که در اثر مساهله و مسامحه ای که مردم در استنساخ و قرائت قرآن کرده اند اختلافاتی به وجود آمده و ازین راه کتاب خدا با تحریف و تغییر به شدت تهدید می شود.
مقام خلافت برای جلوگیری ازین خطر دستور داد که مصحفی را که برای اولین بار به امر خلیفه اول نوشته شده بود و پیش حفصه زوجه پیغمبر اکرم (ص) و دختر خلیفه دوم بود به امانت گرفتند و پنج نفر از قراء صحابه را که یکی از ایشان باز زیدبن ثابت متصدی جمع آوری مصحف اول بود ماموریت داد که نسخه هائی از آن بردارند که اصل سایر نسخ قرار گیرد و دستور داد که قرآنهائی که در ولایات در دست مردم است جمع آوری شده به مدینه فرستاده شود، ازین قرآنها هر چه به مدینه می رسید به امر خلیفه می سوزانیدند (یا به قول برخی از مورخین می جوشانیدند). بالاخره نسخه چندی نوشته شد که یکی از آنها را در مدینه نگهداشتند و یکی از آنها را به مکه و یکی به شام و یکی به کوفه و یکی به بصره فرستادند و گفته می شود که غیر ازین پنج نسخه یک نسخه نیز به یمن و یک نسخه به بحرین فرستاده اند و این نسخه ها است که مصحف امام نامیده می شوند و اصل سایر نسخه ها می باشد. اختلافی (اتقان ج1 ص 62) که این نسخه ها با مصحف اولی در ترتیب دارند تنها این است که در مصحف اول سوره برائت در میان مئین گذاشته شده بود و سوره انفال نیز در میان مثانی جای داشت و در مصحف امام سوره انفال و برائت را یکجا در میان سوره اعراف و سوره یونس ثبت کردند.

اهتمام مسلمین در امر قرآن مجید
چنانکه پیشتر اشاره شد در زمان جمع آوری قرآن برای بار اول و بار دوم سور و آیات قرآنی در دست عامه مسلمانان بود و برای نگهداری آنچه داشتند کمال جدیت به خرج می دادند علاوه بر آن گروه زیادی از صحابه و تابعین قاری قرآن که کاری جز آن نداشتند و جمع آوری قرآن در یک مصحف جلو چشم همه انجام می گرفت و همگان مصحفی را که آماده نموده در دسترسشان گذاشتند پذیرفتند و نسخه هائی از آن برداشتند و رد و اعتراض نکردند. و حتی در جمع عثمانی (جمع دوم) می خواستند آیه کریمه «والذین یکنزون الذهب و الفضة؛ كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى‏ كنند.» سوره توبه آیه 34 را در مصحف بدون واو ثبت کنند مانع شدند و ابی بن کعب (در المنثور جزء3 ص 232) صحابی در مقام تهدید سوگند یاد کرد که اگر واو را اسقاط کنند شمشیر کشیده با ایشان خواهد جنگید و بالاخره واو را ثبت کردند.
خلیفه دوم (در المنثور جزء 3 ص 369) در زمان خلافت خود روزی جمله «والذین اتبعوهم باحسان » را در آیه «والسابقون الاولون من المهاجرین و الانصار والذین اتبعوهم باحسان؛ و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند.» (سوره توبه آیه 100) بدون واو عطف خواند با وی به مقام مخاصمه برآمدند تا بالاخره خلیفه را وادار کردند که با واو بخواند.
علی (ع) با اینکه خودش پیش از آن قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع آوری کرده بود و به جماعت نشان داده بود و مورد پذیرش نشده بود و در هیچ یک از جمع اول و دوم وی را شرکت نداده بودند با این حال هیچگونه مخالفت و مقاومت به خرج نداد و مصحف دائر را پذیرفت و تا زنده بود حتی در زمان خلافت خود دم از خلاف نزد. همچنین ائمه اهل بیت که جانشینان و فرزندان آن حضرتند هرگز در اعتبار قرآن مجید و حتی به خواص شیعیان خود حرفی نزده اند بلکه پیوسته در بیانات خود استناد به آن جسته اند و شیعیان خود را امر کرده اند که از قرائت مردم پیروی کنند (وافی ج5 ص 273 باب اختلاف القرآن) و به جرأت می توان گفت که سکوت علی (ع) با اینکه مصحف معمولی با مصحف او در ترتیب اختلاف داشت از این جهت بوده که در مذاق اهل بیت تفسیر قرآن به قرآن معتبر است و در این روش ترتیب سور و آیات مکی و مدنی نسبت به مقاصد عالیه قرآن تاثیری ندارد و در تفسیر هر آیه مجموع آیات قرآنی باید در نظر گرفته شود زیرا کلامی که جهانی و همیشگی باشد در کلیات مقاصد و مطالب آن خصوصیات زمان و مکان و حوادث وقت نزول که اسباب نزول نامیده می شوند نباید موثر باشد.
آری در دانستن این خصوصیات فوائدی را از قبیل روشن شدن تاریخ پیدایش معارف و احکام و قصص جزئی که مقارن نزول بوده اند و چگونگی پیشرفت دعوت اسلامی در مدت بیست و سه سال روزگار بعثت و نظایر آنها می توان به دست آورد. ولی حفظ وحدت اسلامی (چنانکه پیوسته منظور ائمه اهل بیت بوده) از این فوائد جزئیه مهمتر می باشد.


منابع :

  1. سيد محمدحسين طباطبائی- قرآن در اسلام- صفحه 111- 116

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/27031