ابوالعباس مروزی

ابوالعباس مروزی یا عباس مروزی، از شاعران خراسان که به گفته عوفی نخستین شاعر پارسی گوی بوده و در سده 2 ق 8 م در مرو می زیسته است. وی از بزرگ زادگان و دانشمندان آن دیار به شمار می رفته با ادب فارسی و عربی آشنایی کامل داشته است. سیوطی از نخستین شاعران از او با عنوان ابوالعباس بن خرد مروزی یاد می کند و خوانساری او را ابوالعباس بن جبود مروزی می خواند. منبع سخن سیوطی مشارب التجارب «ابوالحسن بستی» است و برخی از محققان احتمال داده اند که ابوالحسن بستی از مؤلفان نزدیک به زمان ابوالعباس بوده باشد، اما تحقیقات محمد قزوینی نشان می دهد که مشارب التجارب و غوارب الغرائب، از «ابوالحسن علی بن زید بیهقی» و ذیلی بر تاریخ یمینی بوده است.
دهخدا، بعید نمی داند که ابوالعباس مروزی و ابوالعباس عباسی یکی باشند. بارتولد، ابوالینبغی عباس بن طرخان را همان ابوالعباس مروزی دانسته و ریپکا نظر او را تأیید می کند، اما صادقی پذیرفتن نظر بارتولد را با توجه به اینکه عباس بن طرخان از اطرافیان برمکیان بوده و در بغداد می زیسته است، مشکل می داند. سیوطی از دو ابوالعباس مروزی یاد کرده است: یکی را (با همان عنوان که ذکر شد) نخستین شاعر پارسی سرای دانسته و دیگری را (با عنوان ابوالعباس قاسم بن مهدی مروزی سیاری) فقیه، محدث، صوفی خوانده و اولین کسی دانسته که در مرو در احوال صوفیه سخن گفته است. برخی از محققان معاصر مانند صفا و نفیسی، این دو را یک تن پنداشته اند، در حالی که ابوالعباس فقیه و صوفی، همان ابوالعباس سیاری است که در 342ق/ 953 م، در مرو درگذشته است. عوفی 4 بیت از قصیده ابوالعباس در مدح مأمون عباسی را ثبت کرده است.
ای رسانیده به دولت فرق خود تا فرقدین *** گسترانیده به جود و فضل در عالم بدین
مر خلافت را تو شایسته چو مردم دیده را *** دین یزدان را تو بایسته چو رخ را هر دو عین
کس براین منول پیش از من چنین شعری نگفت *** مر زبان پارسی را هست با این نوع بین
لیک زان گفتم من این مدحت ترا تا این لغت *** گیرد از مدح و ثنای حضرت تو زیب و زین
اندکی تأمل در سبک و سیاق بیان این ابیات، صحت قول عوفی را در انتساب این اشعار به شاعری از سده 2 ق مورد تردید قرار می دهد، زیرا واژگان و ترکیب کلام این ابیات به هیچ روی با اشعار بازمانده از سده های 2 و 3 ق همخوانی ندارد و بیشتر به قصاید دوره های بعد می ماند.
انتساب این اشعار به شاعری در اواخر سده 2 ق نظرهای مختلفی را در میان محققان معاصر برانگیخته است. از یک سو، کازیمیرسکی کثرت واژگان عربی و آوردن مترادف را دلیلی بر آن می داند که این ابیات به سده 7 یا 8 ق تعلق دارد؛ از سوی دیگر، همایی فراوان کلمات عربی را با توجه به اینکه شاعر ذواللسانین بوده و شعر را برای ممدوحی عرب زبان سروده است، طبیعی می شمارد. ریپکا معتقد است که اصل این اشعار متعلق به سده 2 ق بوده و با دگرگونی زبان و موازین شعر فارسی در دوره های بعد تغییر یافته و به این صورت درآمده است، اما به نظر صادقی نمی توان پذیرفت که دستکاری و اصلاح کاتبان، شعری را تا این اندازه دگرگون سازد و قبول این ابیات به عنوان اثری بازمانده از سده 2 ق نیز مشکل به نظر می رسد، اگر هم شاعری به نام ابوالعباس یا عباس مروزی در هنگام ورود مأمون عباسی به مرو برای او قصیده ای سروده باشد، شعر او از میان رفته است. از منابع موجود، تنها هدایت به زمان مرگ ابوالعباس اشاره دارد و آن را در 200 ق/ 816 م، دانسته است.


منابع :

  1. دایرةالمعارف بزرگ اسلامی

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/27961