مقامات‌ و درجات‌ مختلف‌ بهشت‌ با توجه به احادیث و آیات قرآن

هر یک از سعادت و شقاوت درجات و مراتبی دارد، نه اهل سعادت در یک درجه و مرتبه اند و نه اهل شقاوت، این مراتب و تفاوتها درباره اهل بهشت به عنوان درجات و درباره اهل جهنم به عنوان درکات تعبیر می شود. چنین نیست که همه اهل بهشت از اول به بهشت بروند، هم چنان که همه اهل جهنم خالد نیستند، یعنی برای همیشه در جهنم باقی نمی مانند. بسیاری از بهشتیان آنگاه به بهشت خواهند رفت که دورانهای بسیار سختی از عذاب در برزخ یا آخرت تحمل کنند، یک نفر مسلمان و شیعه باید بداند که فرضا ایمان سالمی با خود ببرد، اگر خدای ناخواسته در دنیا مرتکب فسق ها و فجورها و ظلمها و جنایتها بشود مراحل بسیار سختی را در پیش دارد و بعضی از گناهان خطر بالاتری دارد و احیانا موجب خلود در آتش است.
در «مناقب» ابن شهرآشوب از امیرالمؤمنین (ع) روایت کرده است که: «إن للجنه إحدی و سبعین بابا، یدخل من سبعین منها شیعتی و أهل بیتی، و من باب واحد سآئر الناس؛ بهشت هفتاد و یک در دارد، از هفتاد در آن شیعیان من و اهل بیت من وارد می شوند، و از یک در آن سایر افراد مردم» («بحار الانوار» طبع حروفی، ج 8، ص 139). «هم چنان که در «کافی» از علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از منصور بن یونس از اسحاق بن عمار، از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که: «إن للجنه بابا یقال له المعروف، لا یدخله إلا أهل المعروف. و أهل المعروف فی الدنیا هم أهل المعروف فی ا لاخره؛ برای بهشت دری است که به آن معروف گویند، و در آن در داخل نمی شوند مگر اهل معروف و کارهای خیر و پسندیده و نیکوکاران. و اهل معروف در دنیا همان اهل معروف در آخرت هستند» («کافی» ج 4، ص 30).
و در «امالی» صدوق از وهب بن وهب قرشی، از حضرت صادق، از پدرش، از جدش علیهم السلام روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «للجنه باب یقال له باب المجاهدین، یمضون إلیه فإذا هو مفتوح، و هم متقلدون سیوفهم، والجمع فی الموقف. الملا´ئکه ترحب بهم. فمن ترک الجهاد، ألبسه الله ذلا فی نفسه، و فقرا فی معیشته، و محقا فی دینه. إن الله تبارک و تعالی أعز أمتی بسنابک خیلها و مراکز رماحها؛ بهشت دری دارد که به آن در مجاهدان گویند، که مردم مجاهد در راه خدا بسوی آن در روانه می شوند و آن در باز است، در حالیکه مجاهدان همگی شمشیرهای خود را به نیام بسته اند، و هنوز خلائق در موقف حساب هستند. فرشتگان به آنها تهنیت و خیر مقدم میگویند» («أمالی» صدوق، مجلس 85، طبع سنگی، ص 344).
کسی که جهاد را ترک کند، خداوند در نفس او لباس ذلت را می پوشاند، و در معیشت او فقر و فاقه را می آورد، و در دین او نابودی و هلاکت را پدید میکند. خداوند تبارک و تعالی امت مرا به سم های اسبانشان، و محل کوبیدن و فرو کردن نیزه هایشان عزت بخشیده است». البته بهشت دارای درجات و مقاماتی است که بعضی از بعضی برتر و بالاتر است. و همین طور خود بهشت های هشتگانه متفاوت هستند. درهای ورود به آنها نیز مختلف است. به همین جهت میتوان برای بهشت درجات و ابواب بسیاری دانست.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «درجات متفاضلات، و منازل متفاوتات. لا ینقطع نعیمها، و لا یظعن مقیمها، و لا یهرم خالدها، و لا یبأس ساکنها؛ بهشت دارای درجات مختلف و متفاوتی است که برخی بر برخی فضیلت دارد، و دارای منزل های متفاوتی است. نعیمش ابدا منقطع نمی شود، و ساکن در آن هیچگاه کوچ نمی کند، و شخص مخلد در آن پیر نمی شود، و ساکن در آن نیازمند و محتاج نمی گردد» (نهج البلاغه/ خطبه 85).
و در آیات شریفه قرآن داریم که پیامبران هر یک با دیگری در فضیلت مختلف اند. «تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض؛ (ای پیغمبر) ما این پیامبران را، بعضی را بر بعضی فضیلت و برتری بخشیده ایم!» (بقره/ 253).
«و لقد فضلنا بعض النبیـن علی بعض؛ و به تحقیق که ما بعضی از پیغمبران را بر بعضی دیگر تفضیل و رجحان داده ایم» (اسراء/ 55).
«و ما منآ إلا له مقام معلوم؛ و هیچ یک از ما نیست مگر آنکه برای او مقام و درجه معلومی است» (صافات/ 164).
«و بر همین اساس هر یک از پیامبران و امامان و اولیای خدا، با همه تقرب و خلوص، و با وجود مقام توحید و عرفان الهی، هر یک دارای منزلتی خاص و محل و مقامی مختص به خود اوست. و چقدر این گفتار حکماء شیرین و دلپسند است که گفته اند: «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلا´ئق؛ راههای به سوی خداوند، به تعداد نفوس مخلوقات است». یعنی هر کس از راه نفسانی مختص به خود میرود بسوی خداوند، و بنابراین منازل بهشت نیز مختلف و متفاوت می شود، و هر کس دارای منزلگهی مختص به خود خواهد بود. و بر همین اصل در روایت داریم که رسول الله (ص) فرموده اند: ما در بهشت عدن هستیم، و آن در وسط بهشت هاست، و سائر انبیاء در بهشت های اطراف ما هستند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- عدل الهی- ص 424

  2. سید محمد حسینی تهرانی- معاد شناسی- ج دهم- قسمت دهم- ص 217-215

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/28368