کتاب انساب الاشراف

کتابی در نسب شناسی و تاریخ قوم عرب و تاریخ قرن اول اسلام به زبان عربی! این کتاب را شاید بتوان بزرگترین اثر تاریخی برجای مانده از قرن سوم هجری قمری دانست، زیرا نویسنده تاریخ دوران اسلامی را در قالب «تبارشناسی» آورده و در عین حال، در خلال سرگذشت هر خلیفه تاریخ پیوسته ای از زمان او را نقل و یک دوره تاریخ قرن اول هجری بر مبنای «انساب» عرب را ذکر کرده است. از این رو، باید آن را از جهتی نسب شناسی و از دیدگاه دیگر، اثر تاریخی به شمار آورد. هرگز چنین روشی در تاریخ نگاری مسلمانان در قرن سوم هـ ق. تکرار نشد.
نویسنده آن احمدبن یحیی بن جابر، معروف به «بلاذری» مترجم، ادیب، از برجسته ترین تاریخ نگاران و نسب شناس بزرگ اسلامی و اخباری قرن سوم هـ ق است. انساب الاشراف، مجموعه ای بزرگ از روایات تاریخی درباره انساب و تاریخ قبایل و تیره ها و خاندان های عرب قبل از اسلام و به ویژه زمان اسلام، اخبار و وقایع و اتفاقاتی که در اطراف یا به مشارکت قوم عرب، رخ داده است.

معرفی اجمالی نویسنده:
احمدبن یحیی بن جابربن داود، تاریخ نگار برجسته و نسب شناس اخباری، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم در قرن سوم هجری قمری. کنیه او را ابوالحسن، ابوجعفر و ابوبکر گویند. تاریخ تولد و مرگ او به درستی روشن نیست و احوال و اخبار روشنی از او در دست نیست. نسب او فقط تا داود، گفته شده است. تاریخ تولد او را در بغداد به طور احتمالی بین سالهای 170 تا 180 هـ ق و به قولی بین سالهای 190 تا 200 هـ ق گفته اند. جدش جابر، کاتب "خطیب" مصر در زمان هارون الرشید عباسی بود. شهرتش به بلاذری، ظاهرا به علت مصرف زیاد محلو حب بلاذر، به خاطر تقویت ذهن و حافظه اش بود که آنرا نوشید و همین امر، در عقلش خلل پدید آورد و در اواخر عمر، جنون به او دست داد و در بیمارستان دربند شد و بعد هم از دنیا رفت. البته بعضی از اقوال، این موضوع را برای جد او "جابر" گفته اند. بلاذری، در حمص و انطاکیه، علم آموخت، در عراق از مجالس درس بزرگانی چون، محمدبن سعد کاتب واقدی، استفاده ها کرد و بیشتر زندگیش را در عراق گذراند. بعضی او را از نژاد ایرانی می دانند. وی در جوانی به دربار مأمون عباسی راه پیدا کرد. اشعاری در مدح او سرود، بعد از او در سال 218 هـ ق، در دوره "معتصم" و "واثق بالله" گمنام بود ولی در زمان متوکل عباسی، با او مجالست داشته و بعد از او، از سالهای 247 تا 255 هـ ق، موقعیت خود را در دستگاه عباسی حفظ کرد و سرانجام در اواخر دوره خلیفه معتمد یا در اوایل خلافت معتضد عباسی، حدود سال 279 هـ ق، درگذشت. آثار متعددی در زمینه تاریخ و انساب دارد، بنظر می رسد که وی بیشتر به گردآوری روایت های تاریخی اهتمام داشته است.

ساختار و تقسیم بندی کتاب:
هر چند که لفظ «اشراف» و «شریف» اصطلاحا بر خاندان رسول اکرم (ص) و اعضای قبیله قریش اطلاق می شود ولی در این کتاب نظر نویسنده به گروه خاصی از اعراب نیست؛ بلکه به گفته محققان اشراف در اینجا بطور مطلق، بزرگان عرب و احتمالا کسانی که از نژاد خالص عرب بوده اند، می باشند. کتاب انساب الاشراف، با شرح مختصری از شجره عربهای نسل حضرت اسماعیل، از حضرت نوح پیغمبر تا قبایل اجداد قریش (خاصه عدنان) نیاکان حضرت رسول اکرم و فرزندان عدنان. سیره پیامبر اکرم، شرح احوال صحابه، خاندان بنی هاشم مانند "عباسیان، علویان" تا فرزندان عبدمناف و اخبار و انساب فرزندان "عبد شمس"، (جد پیغمبر، عبدالمطلب و فرزندان او و اخبار مربوط به آنها) از بزرگترین فصل های کتاب بعد از سیره پیامبر اکرم، اخبار مربوط به دوره خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) است. فصلی راجع به «سقیفه» است. بخشی درباره دیگر عشیره های قریش، از جمله شرح احوال ابوبکر و عمر. (در شرح احوال عمر، تفاوت فاحشی با بخش های دیگر کتاب دیده می شود و زندگی وی را در مراحل بالایی توضیح می دهد). فصلی از مطالب راجع به امویان است که از آنها به خوبی یاد شده است. قسمت پایانی کتاب، اخبار و انساب قبایل الیاس بن مضر و فرزندان آنها، شامل: قیس بن ذبیان، فرازه، عبس، سلیم تا قبیله ثقیف. مطالبی راجع به خلیفه "مهدی عباسی" و ذکر مختصری از خلیفه "هارون الرشید" و "معتصم عباسی" نقل است. در طول کتاب، گاهی روایاتی مربوط به دوران خودش (بلاذری) نقل کرده است. مؤلف، به مناسبت هائی از افراد غیر عرب، مانند ابومسلم خراسانی، ابن مصفع و سنباد، مفصلا موضوعاتی مطرح کرده است. غیر از موضوعاتی درباره رویدادهای شام، عراق، عربستان، رخدادهای ایران از جمله: سیاست های حاکمان سرزمین های شرقی مانند زیادبن ابیه و ویرانگری های خوارج در ایران و اخبار مربوط به آنان مطرح شده است که بخشی مهم از کتاب است. بعضی از این اخبار، در هیچ مأخذ دیگری به این تفصیل، ذکر نشده است. مولف قبل از پایان کتاب، از دنیا رفته است.

مأخذ و منابع کتاب:
بلاذری، در نوشتن این اثر از منابع ارزشمندی استفاده کرده از جمله: مهمترین مأخذ او، "تاریخ الاشراف" هیثم بن عدی طائی و ابومخنف، از طبقه اخباریان، طبقات ابن سعد، کتاب هشام بن محمد کلبی، محمدبن عمر واقدی، ابن اسحاق و بعضی روایت های منفرد از اشخاص گوناگون.

نامهای مختلف کتاب:
نام این کتاب به گونه های مختلفی است، شاید مهم ترین علت آن، تلفیق میان اخبار و انساب در این اثر بزرگ باشد.
مسعودی: تاریخ
ذهبی: ضمن شرح احوال نویسنده او را صاحب التاریخ الکبیر گفته است.
ابن ندیم: الاخبار و الانساب
یاقوت حموی: جمل نسب الاشراف.
اکنون این کتاب تحت عناوین «انساب الاشراف» و «جمل من انساب الاشراف» در دست است.

شرح و چاپ:
از این اثر، نسخه های کامل در دست نیست یا هنوز شناسایی نشده است. تمام کتاب در 13 مجلد و 20 جلد و 40 جلد چاپ شده، این اختلاف ناشی از تجدیدهای متفاوت در چاپ است. مجلدات این کتاب به اینصورتها چاپ شده است: ج 1، در قاهره، محمد حمید الله. ج 2 و مقداری از ج 3: محمدباقر محمودی در بیروت. مطالب مربوط به امام حسین و السنه، در قم، قسمت دوم ج 3، در بیروت. ج 4: در اورشلیم، چاپ "ماکس شلو سینگر". ج 5: در بیت المقدس با ویرایش و کوشش (س-د-گوستاین) و چاپ مجدد آن توسط "احسان عباس" در بیت المقدس، بیروت. ج 11: تاریخ یک مؤلف مجهول، توسط "گرایفسوالد، آلمان". افراد دیگری چون "عبدالعزیز الدوری"، "احسان صدقی العمدا" همچنین "سهیل زکار" و "ریاض زرکلی" در 13 جلد چاپ و نشر آن در سال 1996 میلادی= 1375 شمسی، کوشش زیادی کردند. این کتاب، موضوع بعضی پژوهش های مستقل قرار گرفته و لازم به ذکر است که تحقیق و چاپ کامل انساب الاشراف، جزو برنامه های انتشارات جمعیت خاورشناسان آلمان قرار دارد.


منابع :

  1. احمد سمیعی- فرهنگ آثار ایرانی اسلامی

  2. یاقوت حموی- معجم الادباء (یاقوت حموی)

  3. دائرة المعارف بزرگ اسلامی به نقل از چند مأخذ

  4. دانشنامه جهان اسلام

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/29428