نظر ویلیام جیمز در مورد حس دینداری بشر

حس دینداری بشر
"ویلیام جیمز" درباره عمومی بودن حس دینداری در همه افراد چنین می گوید: «احتمال دارد که مردمان از لحاظ درجه تأثیر پذیری از احساس یک ناظر درونی در وجودشان با یکدیگر اختلاف داشته باشند. برای بعضی از مردم بیش از بعضی دیگر، این توجه، اساسی ترین قسمت خود آگاهی را تشکیل می دهد. آنان که بیشتر چنین هستند، محتملا دینی ترند، ولی اطمینان دارم که حتی آن کسان هم که می گویند به کلی فاقد آنند خود را فریب می دهند و حقیقتا تا حدی دین دارند.»

حس معنوی و مذهبی
درباره حس معنوی و مذهبی، در شرق و غرب عالم بسیار سخن ها گفته شده است، از جمله ویلیام جیمز در این زمینه می گوید: «انگیزش نیایش نتیجه ضروری این امر است که در عین حال که درونی ترین قسمت از خودهای اختیاری و عملی هر کس، خودی از نوع اجتماعی است با وجود این، مصائب کامل خویش را تنها در جهان اندیشه می تواند پیدا کند. اغلب مردم، خواه به صورت پیوسته و خواه تصادفی در دل خود به آن رجوع می کنند. حقیر ترین فرد بر روی زمین با این توجه عالی، خود را واقعی و با ارزش احساس می کند. احتمال دارد که مردمان از لحاظ درجه تأثیر پذیری با یکدیگر اختلاف داشته باشند، برای بعضی از مردم بیش از بعضی دیگر این توجه، اساسی ترین قسمت خود آگاهی را تشکیل می دهد. آنان که بیشتر چنین هستند محتملا دینی ترین مردمانند. ولی من اطمینان دارم که حتی آن کسانی که می گویند به کلی فاقد آنند خود را فریب می دهند و حقیقتا تا حدی دین دارند.»

حقیقت طلبی انسان
ویلیام جیمز یک روانشناس تجربی و کسی است که روان شناسی را، مخصوصا روانشناسی دینی را، وارد مرحله تجربی و آزمایشی کرد. این مرد حدود چهل سال روی تجلیات روانی مذهبی روان ها آزمایش کرده؛ یعنی روان ها را از نظر مذهبی مورد معاینه و مطالعه قرار داده، آن هم نه به سبک استدلالی و قیاس بلکه به سبک تجربی و آزمایشی.
نتیجه ای که این روانشناس بزرگ جهان از حدود چهل سال آزمایش در روان انسان از نظر گرایش های معنوی گرفته، این است که می گوید: در وجود انسان همچنان که یک سلسله گرایش ها به طبیعت و ماده وجود دارد و اینها انسان را با طبیعت پیوند می زنند و ملاک پیوند و ارتباط انسان با طبیعت اند، یک سلسله گرایش های دیگر وجود دارد که با حساب های مادی جور در نمی آید بلکه ضد حساب های مربوط به پیوند انسان با طبیعت است، زیرا پیوند انسان با طبیعت برای این است که انسان از طبیعت و خارج وجود خودش بهره کشی کند و نفع ببرد، ولی این گرایش ها با این حرف ها جور در نمی آید.
انسان یک سلسله خواست ها در این عالم دارد که با جنبه طبیعی و مادی وجود او سازگار نیست. و می گوید: «اینها دلیلی است بر اینکه عالمی وجود دارد و این احساس ها ما را با عالم دیگر پیوند می دهد. الهام های معنوی و خدایی، خداجویی ها، نیکی جویی ها، خیرجویی ها، معنویت جویی ها همیشه در بشر وجود داشته و دارد و قابل مبارزه و جایگزینی نیست.»

ضرورت ایمان مذهبی در زندگی انسان
ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریکایی اوایل قرن بیستم می گوید: «دنیایی که یک فکر مذهبی به ما عرضه می کند نه تنها همان دنیای مادی است که قیافه آن عوض شده باشد بلکه در ساختمان آن عالم چیزهای بیشتری است از آنچه یک نفر مادی می تواند داشته باشد. هر قدر انگیزه و محرک میل های ما از این عالم سرچشمه گرفته باشد، غالب میل ها و آرزوهای ما از عالم ماوراء طبیعت سرچشمه گرفته، چرا که غالب آنها با حساب های مادی جور در نمی آید.»


منابع :

  1. مرتضی مطهری- انسان در قرآن- صفحه 22

  2. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 1 و 2- صفحة 38

  3. مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 160

  4. مرتضی مطهری- انسان و ایمان- صفحه 50

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/2998