اثبات وجود امام از راه قاعده لطف

متکلمان امامیه برای اثبات ضرورت امام عصر علیه السلام به قاعدعه لطف استناد جسته اند.

معنای لطف
لطف الهی در لغت به مفهوم توفیق یا عصمتی است که خداوند به انسان عطا می فرماید، و لطف در اصطلاح متکلمان به مفهوم موهبتی الهی است که مردم را به اطاعت از پروردگار نزدیک می کند و آنان را از نافرمانی و ارتکاب گناه دور می سازد. بسیاری از متکلمان، این لطف را بر خداوند واجب می دانند، بدین معنی که بر خداوند متعال واجب است که موهبتی به انسان عطا فرماید که او را در مسیر اطاعت قرار دهد و از معصیت و گناه دور سازد، و متکلمان شیعه و معتزله به وجوب عقلی این لطف بر خداوند سبحانه و تعالی اعتقاد دارند. خواجه نصیر الدین طوسی رحمه الله در کتاب «تجرید الاعتقاد» می نویسد: «لطف واجب است تا غرض از خلقت  حاصل آید». علامه حلی در شرح عبارت محقق طوسی، می نویسد: «لطف چیزی است که انسان را به اطاعت خداوند نزدیک و از نافرمانی و گناه ورزی دور می گرداند.»

برحسب آنچه گفته شد بر خداوند واجب است هرچیزی که موجب نزدیک شدن بندگان به اطاعت از خداوند و دور شدن آنان از نافرمانی او گردد را فراهم آورد. علامه حلی در توضیح این نظریه می نویسد: «دلیل بر وجوب لطف آن است که با لطف، مقصد تکلیف و مقصود آفرینش انسان حاصل شود و اگر خداوند از این لطف دریغ ورزد، برخلاف غرض و هدف خود عمل کرده است، همچون کسی که دیگری را به میهمانی خواند و بداند که آن میهمان دعوت او را جز با رعایت نوعی آداب نخواهد پذیرفت، و در این حال اگر آن آداب را رعایت نکند نقض غَرَض خواهد کرد و میهمان دعوت او را نخواهد پذیرفت، بنابراین وجوب لطف مستلزم دستیابی به غرض است».

چگونگی دلالت قاعده لطف بر ضرورت وجود امام زمان
برحسب دیدگاه متکلمان نامدار شیعه، همچون شیخ مفید، و خواجه نصیرالدین طوسی، شکل دادن هدایت عمومی بشر در قالب امامت  یکی از نمایان ترین و برجسته ترین مصداق های لطف الهی است، و برخداوند متعال بایسته است که  اوصیاء و جانشینانی  برای پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله وسلم برگزیند تا هدف از خلقت انسان بر دست آنان حاصل آید، زیرا اوصیاء وظیفه راهنمایی و رساندن مردم به رستگاری و فوز و سعادت را بر عهده دارند. خواجه نصیر الدین طوسی درباره وجوب امامت می نویسد: «الإمام لطف فیجب نَصبه علی الله تعالی تحصیلاً الغرض» (از آنجا که وجود امام یک لطف است پس نصب او بر خداند واجب است تا غرض از خلقت تحقق یابد)، و علامه حلی رحمه الله عبارت نصیر الدین طوسی را در شکل قیاس و برهان چنین بیان می کند:
1. (وجود) امام «لطف» است.

2. «لطف» برخدای متعال واجب است.

3. پس نصب امام بر خدا واجب است.

بند 1 در علم منطق «صغری » گفته می شود و بند 2 را «کبری» می نامند و بند 3 را «نتیجه» می دانند و مجموع آنها را برهان می خوانند و برهان موجب علم و یقین آور است و عقل فطری بر آن گواه است زیرا هدف از آفرینش کمال انسان است و نقش امام معصوم در تربیت علمی و اخلاقی روشن است.


منابع :

  1. خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 295 تا 297

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/401097