شبهه عدم امکان عمر طولانی نوح علیه السلام (عصر حاضر)

چگونگی امکان عمر طولانی در زندگی حاضر

به جز تجربه تاریخی و واقعیات گذشته و نقلهای مکرر، در روزگار معاصر نیز نمونه هایی از دراز عمری وقوع یافته است، دراز عمریی که بر خلاف میزان متعارف است. در همین 50 سال اخیر، در روزنامه ها و مجلات داخلی و خارجی، موارد فراوانی از عمرهای نسبتا طولانی، و معرفی اشخاص معمر و کهنسال دیده شده است.
حاج شیخ مهدی سراج انصاری در کتاب "شیعه چه می گوید" چنین آورده است: «لی چینک چینی، که گراور عکس او را بیشتر مجله ها و روزنامه های جهان و کشور چاپ و منتشر نمودند، همه نوشتند که این مرد 252 سال عمر دارد.»
به هر حال در پاسخ به این سئوال که آیا از نظر علمی، طول عمر فوق طبیعی آدمی، پدیده ای امکان پذیر است؟ باید گفت:
اولا ـ جواب علم به این سئوال مثبت است، شواهد و ارقام زیادی بر این مهم، صحه می گذارند، از جمله:
1 ـ تجارب و شواهد علمی در باب امکان پذیر بودن عمر طولانی و فوق طبیعی داشتن انسان، رو به ازدیاد است و این نمونه ها برای نقض قانون«پیری»، قاطع و جدی می نمایند.
در مجله مصری المقتطف، جزء دوم از مجلد 59، که به تاریخ آگوست 1921 میلادی مطابق با 26 ذی القعده الحرام سال 1339 هجری، منتشر گشته است، در صفحه 26 تحت عنوان «جاودانگی انسان بر روی کره زمین» مطلبی بدین صورت آمده است. استاد ریموند بول (یکی از اساتید دانشگاه جونز هبکینس امریکا) می گوید: «از خلال نتایج برخی آزمایش های علمی، چنین بر می آید که اجزای جسم انسان از امکان و قابلیت خاصی برای زنده ماندن دراز مدت برخوردارند. بر این اساس، کاملا ممکن است که عمر آدمی تا یکصد سال به درازا بیانجامد و اگر مانعی در کار نباشد، گاه تا هزار سال نیز، امکان ادامه حیات وجود دارد.»
همین مجله در شماره سوم از سال 59 خود، در صفحه 239 می نویسد: «دانشمندان می گویند: تدوام حیات آدمی تا هزاران سال، امری کاملا امکان پذیر است. مشروط بر این که مانعی بر روند طبیعی حیات او، تحمیل نشود که ریسمان زندگانی وی را از هم بگسلد و این سخن ایشان، صرف یک حدس و گمان نیست، بلکه دست آوردی علمی است که توسط آزمایش و تجربه تایید شده است. این مقدار در تایید امکان عملی حیات دراز مدت که دانشمندان سعی در اثبات آن دارند، کافی به نظر می رسد.»
2 ـ در جلد اول کتاب حقایقی شگفت تر از خیال که توسط «موسسه الایمان» در بیروت «دارالرشید» در دمشق انتشار یافته است، چنین می خوانیم: «بیرایر در سال 1955 در سرزمین مادرزادی خود «مونتریا» به سن 166 سالگی از دنیا رفت و تمام آشنایان وی و نیز دفاتر ثبت شهرداری، بر مدت عمر او شهادت دادند. بیریرا به روشنی توانست حادثه «کاراجینا» (که به سال 1815 میلادی رخ داده بود) را به یاد آورد! در پایان عمر خود، وی را به «نیویورک» انتقال دادند و عده ای از پزشکان متخصص او را معاینه کردند و فشار خون او چون فشار خون طبیعی یک مرد جوان و نبض وی را عادری و قلبش را در کمال صحت یافتند و در عین حال اعتراف کردند که او مرد کهنسالی است که بیش از 150 سال از عمرش می گذرد. و در صفحه 23 نیز ذکر شده که توماس بار، 152 سال زیسته است. افزون بر این ها، سجستانی نیز در کتاب خود «المعمرون» نام بسیاری از افراد دیرزی را ذکر کرده که سن برخی از 500 سال نیز فراتر رفته است!
3 ـ آزمایش ها و تحقیقات پزشکان درباره پیری و علل مرگ، گفتگوها و موفقیت های هر چند محدود آنان در راه تداوم بخشیدن به حیات آدمی و ازدیاد عمر متوسط او، می تواند دلیلی بر اصل امکان این پدیده به شمار آید، وگرنه این تلاش های طاقت فرسای اطبا، همگی بیهوده و غیر عقلایی خواهد بود.
در پرتو این حقایق، هیچ دلیل منطقی و عقل پسندی برای انکار و ناباوری نسبت به طول عمر نوح باقی نمی ماند و تنها یک احتمال وجود دارد که برخورداری از طول عمر فوق طبیعی، عملا و بالعیان در وجود حضرت نوح (ع) تحقق یافته باشد و بدین ترتیب وجود حضرت نوح بر«علم» پیشی گرفته است. بر این اساس، «امکان علمی» به «امکان عملی» تبدیل شده است. پیش از اینکه علم بتواند به سطح توانایی عملی برسد و این، مطلبی است که توجیه عقلی و منطقی برای انکار آن وجود ندارد؛ زیرا نظیر قضیه فردی است که، پیش از دانش پزشکی، بر کشف داروی سرطان توفیق یابد که چنین سبقت هایی در بستر تفکر اسلامی، بارها رخ داده است.
این قرآن کریم است که به حقایق علمی بسیاری درباره جهان طبیعت و انسان اشاره کرده است، که علوم تجربی معاصر پس از قرن ها گاهی به پرده برداری از چهره آن نایل می شوند. بنابر این کتاب آسمانی آخرین دین توحیدی؛ یعنی قرآن مجید با ذکر طول عمر حضرت نوح (ع) به امکان عملی آن تصریح می ورزد.
همچنین احادیث نبوی به وجود افرادی مانند خضر نبی (ع) عیسی (ع) و دجال که در طول قرون متمادی زنده بوده اند (طبق روایات جساسه که مسلم آن را در صحیح خود آورده است) تصریح می ورزد.
ثانیا ـ اگر «قانون پیری» را قانونی تخلف ناپذیر و از مسلمات علمی به شمار آورده و بیش از عمر طبیعی استقرایی و تجربی بدانیم، آن گاه مسئله درباره عمر نوح (ع) از سنخ «معجزه» خواهد بود که دارای نظایری در تاریخ دینی ماست. از طرفی این قضیه، برای فرد مسلمانی که ایده ها و اعتقادات خود را از قرآن کریم و سنت شریف دریافت می کند، نمی تواند به دور از باور و غیر قابل قبول باشد زیرا وی قوانین طبیعی مستحکم تر و تخلف ناپذیرتری را می یابد که طبق منطق وحی، در مواردی به اذن و مشیت الهی تعطیل شده اند؛ همان گونه که درباره حضرت ابراهیم (ع) و به آتش افکنده شدن او و عنایت خداوند در نجات یابی معجزه وار وی می فرماید: «ما گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش.» (انبیاء/ 69) و امثال این معجزه از انبیاء و کرامات اولیاء، امروزه در پرتو داده های نوین علمی و دست آوردهای عظیم و فن آوری پیشرفته و پیچیده کنونی، به یقین در چارچوب مفهوم دینی خود بهتر فهمیده می شوند.
اکنون ما با اکتشافات و اختراعاتی روبرو هستیم که اگر در اعصار پیشین از آنها سخن به میان می آمد، آن را شدیدا انکار می کردیم. در حالی که اکنون آن ها در پیش روی ماست و آن ها را به کار می گیریم، برای مثال درباره «تلویزیون» این نکته قابل توجه است که در روایات باب «ملاحم» «فتنه ها و حادثه ها» آمده است: «در آخرالزمان فردی که در مشرق به سر می برد، شخص مستقر در مغرب را می بیند و کلام وی را می شنود.»
چه بسا برخی چنین امری را به نوعی نامعقول تلقی می کردند، با آن که امروزه ما به رای العین آن را می بینیم و بدان شهادت می دهیم. بر این اساس انکار و عدم پذیرش یک پدیده به صرف عدم وجود نمونه و نظیر محسوس برای آن، به لحاظ منطقی و علمی کاملا نادرست است و امروزه شواهد گویایی برای تایید این سخن در دست است. مانند روایات موجود در میراث فرهنگی ما که از قرنها پیش، تحقق یافتن اختراعات علمی جدید را خبر داده اند.

چگونگی امکان عمر طولانی در تجربه تاریخی

واقعیت دیگری که در شناخت مسئله "طول عمر" و امکان آن، باید مورد نظر باشد، تجربه تاریخ طولانی بشریت در ادوار و اعصار است. اگر مسئله دراز عمری در تاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد، تکرار یافتن موارد، امری طبیعی و معقول خواهد بود. فلاسفه می گویند: «بهترین دلیل، برای امکان چیزی واقع شدن آن چیز است.»
نقل تاریخی، یکی از راههای حصول علم و یقین و یکی از مهمترین منابع اطلاعات بشر است. مثلا ما به استناد نقل تاریخی قبول می کنیم که قرنها پیش، در سرزمین ما، خاندانهایی به نام اشکانی و ساسانی وجود داشته اند. در منابع نقل و کتب تاریخ، نام بسیاری از کسانی که عمر طولانی داشته اند را ذکر کرده اند و شرح نسب و احوال زندگی و فرزندان و حوادث حیات آنان ثبت شده است. این افراد هم در میان مردم عادی هم در میان مشاهیر تاریخ و در میان پیامبران بوده اند. چنانکه در قرآن کریم نیز، عمر طولانی حضرت نوح (ع) به صراحت ذکر شده است.

معمرین

معمرین، جمع معمر است. یعنی انسان دراز عمر، کسی که عمر دراز کرده است. این لغت در کتابهای تاریخ و سیره و انساب، اصطلاح شده است. در مآخذ تاریخی و منابع معتبر، افراد بسیاری معرفی گشته اند که عمرهایی بس طولانی داشته اند. در اینجا نام تعدادی از مورخان مورد اعتبار را که در کتابهای خویش، برخی از معمرین را یاد کرده اند را معرفی می نماییم:
1- احمدبن یحیی بلاذری در کتاب انساب الاشراف.
2- محمد بن جریر طبری در کتاب تاریخ الامم و الملوک.
3- علی بن حسین مسعودی در کتاب مروج الذهب.
4- شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین.
5- شیخ طوسی در کتاب الغیبة.
6- علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، ج51.
همواره چنین به نظر می آید، که میان پیری و مرگ، ارتباطی حتمی و قطعی وجود دارد، به طوری که به محض رسیدن عمر به مراحل بالا، باید صد در صد، مرگ فرا برسد، این تصور، به دلیل وضع جاری و عرف و عادت است و کلیت ندارد.
میان "کلیت" و "عمومیت" فرق است. کلیت آن است که حتی یک مورد استثنا نداشته باشد. حال آنکه در گذشته و حال دیده شده که میان پیری متعارف و مرگ، رابطه ای کلی نبوده است، بلکه در مواردی استثنا پیش آمده است که پیری منجر به مرگ نشده است.

اسرار تغذیه

واقعیت این است که علل مرگ و اسرار پیری، مرموزتر از آن است که بتوان درباره همه عوامل و مقتضیات و همه موارد و مصداقهای آن، اطلاعی جزمی حاصل کرد. یکی از امور مهم، در مقابله با پیری و مرگ، تغذیه است. تغذیه دارای چگونگی ها و انواعی است. استفاده از انوار خورشید و کواکب در امر سلامت جسم و توانایی آن برای بقا، تاثیرهایی عظیم دارد. مسئله دیگر، استفاده از ادویه و ترکیبات آن است که از چه گیاهی، چه حیوانی و چه کانی استفاده شود. گاه ممکن است دراز عمری، مستند به رازها و چیزها و خوراکها و آبهای موجود در طبیعت باشد. البته اگر کسی علم آن را داشته باشد.

نظر ابوریحان بیرونی در مورد طول عمر

ابوریحان در باب طول عمر می گوید: «برخی از نادانان حشویه، و دهریان سبکسر، طول عمری را که درباره مردمان گذشته گفته می شود... انکار کرده اند. همچنین این امر را که گذشتگان دارای پیکرهایی عظیم بوده اند، نادرست پنداشته اند و به قیاس مردمی که در عصر خود می بینند، طول عمر و بزرگی جثه برخی از پیشینیان را، بیرون از دایره امکان و داخل در ممتنعات دانسته اند... اینان سخن منجمان را نفهمیده اند و بر خلاف مبانی صحیح تاثیر نجوم در عالم طبیعت، استدلال کرده اند.»
بیرونی، آنگاه به تشریح مبانی صحیح این مقوله می پردازد و عمر نهصد و شصت ساله و هزار ساله را ممکن می شمارد. بعد، این نظر علمی را مطرح می کند، که اتفاقات و حوادث عالم چندین گونه است. و به صرف اینکه ما گونه ای از آنها را می شناسیم، گونه های دیگر را نمی توانیم منکر شویم.

امکان عمر طولانی در قلمرو قدرت الهی

در قلمرو قدرت خدای سبحان، هیچ امری ناممکن نیست. همه کسانی که معتقد به خدا هستند، از هر مذهب و ملت، به قدرت مطلقه خدا قائلند و می دانند که همه چیز در ید قدرت الهی است از جمله میزان عمر انسان. عمر یک روزه، یک ماهه، یک ساله، تا عمرهای بسیار طولانی، همه و همه در برابر قدرت خداوند، یکسان است. برای خدا، کوچک و بزرگ، سخت و آسان، کم و بسیار، همه یکی است. در قدرت خدا، عجز و ناتوانی وجود ندارد.
خداوند، همانگونه که به کسی 70 سال عمر می دهد، و او را در این مدت زنده نگاه می دارد، می تواند 170 سال عمر دهد، و زنده نگاه دارد، و می تواند 1700 سال عمر دهد و اجل او را نرساند. خداوند بر همه چیز تواناست. تمام آثار و نتایج نجومی و ارضی و مادی با یک اراده خدا تولید می شود، حکمت کل عالم بر این قرار گرفته است که انسان دارای عمری محدود باشد، زیرا این جهان، سرای عبور و تالار بزرگ امتحان است.
ولیکن استثنا نیز وجود دارد. گاه همان حکمت کلی عالم، در مواردی، اقتضا می کند که به کسی یا کسانی، عمری درازتر داده شود، مانند عمر حضرت نوح (ع) در پیشینیان و عمر حضرت مهدی (ع) در آخرالزمان. هر چه که اراده الهی به آن تعلق گرفت، شدنی است.

دیدگاه علامه طباطبایی در مورد عمر طولانى نوح (ع)

علامه می فرماید: «قرآن کریم دلالت دارد بر اینکه نوح (ع) عمرى بس دراز داشته و (تنها قبل از حادثه طوفان و بعد از بعثتش) نهصد و پنجاه سال قوم خود را به سوى خداى سبحان دعوت مى کرده ولى بعضى از دانشمندان این معنا را بعید دانسته و گفته اند که عمر انسانها اغلب از صد سال، و حد اکثر از صد و بیست سال تجاوز نمى کند حتى بعضى از آنان گفته اند که در قدیم هر یک ماه را یک سال مى نامیدند و در نتیجه هزار سال منهاى پنجاه سال قرآن بر این حساب معادل هشتاد سال منهاى ده ماه مى شود لیکن توجیه این آقایان بسیار بعید است (زیرا سابقه ندارد که مردمى و قومى یک ماه را یک سال بنامند).»
بعضى دیگر گفته اند: طول عمر نوح (ع) روى جریان عادى و طبیعى نبوده بلکه (مانند سایر معجزات) جنبه خارق عادت داشته، ثعلبى در قصص الانبیاء در خصائص نوح گفته: «وى از همه انبیاء بیشتر عمر کرده و به همین جهت او را اکبر الانبیاء و شیخ المرسلین مى گفته اند و خداى تعالى معجزه او را همین طول عمر او قرار داده بود، چون آن جناب هزار سال عمر کرده بود در حالى که نه یک دندان از دست داده بود و نه هیچ یک از قواى بدنى خود را.»
لیکن حق مطلب این است که تا به امروز هیچ دلیلى اقامه نشده بر اینکه ممکن نیست انسان با عمر این چنین طولانى زندگى کند، بلکه آنچه به اعتبار عقلى نزدیکتر است این است که انسانهاى اولى عمرى بسیار زیادتر از عمر طبیعى انسانهاى امروز داشته اند براى اینکه زندگى آنان زندگانى ساده، و غم و اندوهشان بسیار کم و قهرا بیماریهایشان نیز محدود بوده، و این همه انواع بیمارى که امروز گریبانگیر بشر شده نداشتند و همچنین سایر عواملى که ویرانگر زندگى آدمى است در آنها وجود نداشته دلیل بر این هم که بساطت و سادگى زندگى و نداشتن اندوه فراوان عمر را طولانى مى کند این است که در همین زمان نیز هر کسى را که مى بینیم صد سال یا صد و بیست سال و یا صد و شصت سال عمر کرده وقتى زندگیش را بررسى مى کنیم مى بینیم زندگى ساده، و هم و غم اندک و ناچیزى داشته و اصولا فهمى ساده ولى فارغ داشته یعنى بسیارى از صحنه ها که دیگران را پریشان مى کند او را پریشان نمى کرده با این حساب چه بعدى دارد که عمر بعضى از افراد بسیار قدیمى به صدها سال بالغ شده باشد.
علاوه بر این، اعتراض کردن به کتاب خدا در خصوص عمر نوح با اینکه این کتاب مقدس معجزات و خارق العادات بسیارى براى انبیاء ذکر مى کند اعتراضى عجیب است.

 


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 10 صفحه 402

  2. سید نعمت اللّه جزایری‌- قصص الانبیأ یا سرگذشت پیامبران‌- ترجمه یوسف عزیزی‌- صفحه 138 و 32

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏16 صفحه 229- 230

  4. مقاله چگونگی طول عمر امام مهدی (عج)- نشریه معارف- آذر 1380- شماره 3

  5. مهدی سراج- شیعه چه می گوید- صفحه 343

  6. سایت تبیان- مقاله بررسی چگونگی امکان عمر طولانی

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/401111