دهم از گناهان کبیره ای که بر آن وعده عذاب داده شده، استمناء است و آن بیرون کردن منی خود است از راه غیرطبیعی، مانند مالیدن به دست یا سایر اعضاء خود یا به اعضای دیگری غیر همسر. در آخر کتاب حدود جواهر می نویسد: هرکس به دستش یا عضو دیگرش استمناء کند، باید تعزیر شود چون کار حرامی بلکه کبیره ای را مرتکب شده است. چنانچه از حضرت صادق علیه السلام از حکم آن می پرسند. آن حضرت می فرماید: «گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده است و استمناء کننده مثل این است که به خودش نکاح کرده و اگر کسی را که چنین کاری می کند، بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد.» راوی حدیث می پرسد: از کجای قرآن حکم آن فهمیده می شود؟ فرمود: از آیه «هرکس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را دفع کند، ایشان تجاوز کارانند». راوی پرسید: گناه زنا بزرگتر است یا استمناء؟ حضرت فرمود: استمناء گناه بزرگی است. از امام علیه السلام حکم استمناء را می پرسند، می فرماید: «از گناهان بزرگ و بسیار زشت است» و از حکم کسی که با حیوانی جمع شود، یا به وسیله مالیدن، شهوتش را دفع کند، پرسیدند. فرمود: «هرکس شهوت خود را به این وسیله و مانند آن دفع کند در حکم زنا کردن است. یعنی با گناه زنا برابر می باشد.»
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و به نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرمود و برایشان عذاب دردناکی است: کسی که موی سفیدش را بکند ( تا نمایش دهد که جوان است)، و کسی که به وسیله عضو خودش شهوتش را خارج کند، و کسی که با او لواط کرده شود.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «هرکس، که با دست شهوتش را بیرون کند ملعون است.»
صاحب جواهر الکلام می فرماید: مستفاد از ادله، جواز استمناء با زوجه و کنیز است لیکن اولی ترک آن است و در مسالک الافهام نیز قریب به همین را ذکر فرموده، لیکن طریق احتیاط ترک آن است.
شیوع استمناء: متأسفانه به واسطه مشکلات بی حد و حساب ازدواج و تجرد جوانان این مرض خانمان سوز و گناه کبیره شیوع فوق العاده پیدا کرده و دانسته یا ندانسته بسیاری از جوانان عزیز را به انواع و اقسام بیماری ها مبتلا می سازد. صرف نظر از عقوبت های اخروی که دارد، وظیفه پدرها و مادرها است که فرزندان خود را بیاگاهانند و مواظب جوانان خود باشند. و همچنین در مرتبه دوم، وظیفه دبیران و آموزگاران تعلیمات دینی و بهداشت است که جوانان را به عواقب و خیم روحی و جسمی این بلیه با خبر سازند. در این جا مقداری از مضرات استمناء را از کتاب «ناتوانی های جنسی» که مجموعه ای از نوشته های متخصصین فن است نقل می کنیم.
مضرات جسمی و روحی استمناء: این عمل، مبتلایان را به ضعف قوای شهوانی دچار می کند، جبون و بی حال بار می آیند، شهامت و درستی از آنان سلب می شود. چه بسا اشخاص هستند که در عنفوان جوانی در اثر مبتلا شدن به جلق، چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی می شوند که معتادین به تریاک و شیره، در مقابل آنان شیر نری به شمار می آیند. عمل غیرطبیعی جنسی یعنی استمناء یا جلق، از لحاظ روابط نزدیکی که به حواس پنجگانه دارد در درجه اول، در چشم و گوش اثر می گذارد. بدین معنی که «دید» چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازه قابل توجهی از کار می اندازد. مبتلایان به جلق مخصوصا آنهائی که از لحاظ جسمانی ضعیف می باشند، غالبا مگسی جلو چشم خود می بینند که به شدت آنها را ناراحت می کند. و حتی وقتی چشم های خود را می بیندند باز نمی توانند از آسیب مگس در امان باشند و چون این عمل هر بار چندین دقیقه ادامه پیدا می کند چشمشان سیاهی رفته و دچار سرگیجه می شوند و به زمین می افتند. همچنین به طور مداوم صدای ناهنجاری در گوش خود احسای می کنند که بسیار ناراحت کننده است. علاوه بر این ها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، نقصان قوای حافظه، لاغری، ضعف و سستی زیاده از حد، بی اشتهائی، کج خلقی، عصبانیت، دوران سر، و هزاران آفت دیگر، از بیماری هائی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت. البته آنهائی که از لحاظ جسمی قوی هستند، ممکن است قدری دیرتر به این بیماری ها دچار شوند. ولی به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه ناخواه همه باید به چنین مصائبی گرفتار شوند. از بدبختی های مبتلایان به جلق یکی این است که قوه اراده آنان به کلی مختل می گردد و لذا وقتی به عمل خود پی می برند، آن قدر اراده ندارند که به ترک کردن آن اقدام نمایند. پس اینکه می گوئیم استمناء از لحاظ روحی نیز قوی انسان را فرسوده می کند بی علت نیست.
عمل استمناء، علاوه بر مضار جسمی، از لحاظ جنسی نیز شخص را فرسوده می کند یعنی غدد مترشحه داخلی را از کار می اندازد. از جمله این غدد، غده سازنده منی است که بر اثر جلق رفته رفته کوچک شده و به صورت نخودی در می آید و چون در آن صورت قادر به فاعلیت و ساختن منی یا به قول عرب ها ( ماء الحیات) یعنی آب زندگانی نیست، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم می گردد و اگر به این صورت از مردی نیفتاد، به طور قطع به صورت دیگری مانند سرعت انزال، کندی انزال، سیلان منی، عدم نعوظ، بی دوام و امثال این ها به ناتوانی جنسی مبتلا خواهد شد. چه بسا دیده یا شنیده که جوانان معتاد به جلق، در اندک مدتی دچار چنان حالتی گردیدند که به جای ادرار، خون از آنها خارج می شد. باید دانست که اشخاصی که به این حالت دچار می شوند ولو در سنین جوانی باشند، خطر مرگ در انتظار آنها است. زیرا بدون احساس شهوانی و بدون اینکه لذتی ببرند بلاانقطاع منی از آنها دفع می گردد و همین امر باعث می شود که در حین راه رفتن یکدفعه به زمین بخورند و از هوش بروند. دنیای امروز می گوید: خوب بخور، در هیچ امری افراط نکن، قوی باش تا بیمار نشوی. ولی معتادین به جلق، چون اشتهای خوب خوردن ندارند و در امور جنسی آن هم از راه غیرطبیعی افراط می کنند، ناچار ضعیفند. «و چون ضعیف هستند برای ابتلاء به هر نوع بیماری مستعد می باشند.»
به کرات دیده شده که بعضی از مبتلایان به جلق، بر اثر افراط در این عمل به یک نوع بیماری به نام جنون استمناء که شباهت زیادی به سادیسم دارد، مبتلا می شوند و آن وقت حتی با دیدن سگ و گربه هم به فکر استمناء می افتند و بلافاصله مشغول عمل می شوند. و چون هیچ مردی حتی پرشهوت ترین اشخاص نمی توانند بیش از پنج یا شش ماه از نیروی جنسی خود آن هم به صورتی که مورد بحث ما است بهره برداری کنند، لذا قوای تناسلی آنان به کلی از کار می افتند و یا به وضع دلخراشی به آغوش مرگ پناه می برند. ممکن است بعضی از اشخاص مبتلای به جلق که به علت قوی الجثه بودن و یا از لحاظ مبتدی بودن در این امر، تاکنون بیمار نشده و به مضار عمل ناپسند خود پی نبرده باشند، مطالبی را که ما در مضرات جلق نوشتیم، اغراق پنداشته و با خود بگویند اگر این طور است چرا ما تا اکنون به این بیماری ها مبتلا نشده ایم؟ در جواب این عده باید گفت اگر امروز مضار جلق، گریبان شما را نگرفته علتش این است که قوی الجثه هستند و یا تازه شروع به کار کرده اید. والا چندی دیگر خواه ناخواه به سراغ شما نیز خواهد آمد. وانگهی ما ادعا نکرده ایم که هرکس یک هفته مبادرت به استمناء کرد، تمام بیماری ها یکباره او را احاطه خواهند کرد زیرا حالات اندرونی در اشخاص فرق می کند. مثلا ممکن است یک نفر که برای مدتی مبادرت به جلق کرد، در وهله اول فقط به سستی اعصاب، یا اختلال حس سامعه، یا ضعیف شدن حس باصره، یا سرگیجه مبتلا شود ولی بعدا سایر بیماری ها یک یک به سراغ او بیاند. پس جلق، هم از نظر شرعی و هم از نظر عرفی و به طور خلاصه از همه جهات، حرام و ناپسند است.