بررسی گناه کبیره گواهی دروغ

از گناهانی که کبیره بودنش تصریح شده شهادت دادن به چیزی است که دروغ و خلاف واقع است چنانکه در صحیحه حضرت عبدالعظیم از حضرت جواد (ع) و روایت فضل بن شاذان از حضرت رضا (ع) و روایت اعمش از حضرت صادق (ع) به کبیره بودنش تصریح شده است. دروغ از جمله گناه کبیره است و از موارد قطعی کبیره بودن دروغ، شهادت کذب است.

در صحیحه حضرت عبدالعظیم امام(ع) برای کبیره بودن شهادت دروغ به آیه 72 از سوره فرقان استشهاد می کند که می فرماید: «و الذین لا یشهدون الزور» و بندگان برگزیده خدا شهادت دروغ نمی دهند، و زور به معنی تمویه و باطل را به صورت حق جلوه دادن است چنانچه تزویر، به معنی وانمود کردن باطل به شکل حق است. در جای دیگر می فرماید «از پلیدی که پرستش بت ها است دوری کنید و از گفتار دروغ (زور) بپرهیزید.» (سوره حج/ آیه 30).

رسول خدا (ص) می فرماید: «گواهی به دروغ هم پایه شرک است یعنی مساوی با بت پرستی است» و این جمله را سه مرتبه روی منبر تکرار فرمود آنگاه آیه شریفه ای که ترجمه اش گذشت تذکر فرمود.

در مستدرک الوسائل است که حضرت باقر(ع) می فرماید: «خداوند در قرآن مجید گواهی دروغ را با شرک مساوی قرار داده است.» و این روایاتی که قول زور را گواهی دروغ دانسته با روایاتی که در باب غناء و کذب ذکر شد که قول زور را به غناء و کذب تفسیر نموده منافاتی ندارد زیرا ظاهرا برای بیان تطبیق و ذکر مصداق است به این بیان که ظاهر از معنی قول زور، قول باطل و گفتار نادرست است و دارای اقسامی است که بعضی گناه کبیره و برخی صغیره و پاره ای مکروه است و تعیین و نفصیل آنها باید به نص امام (ع) معلوم شود و به این روایات واضح می شود که غناء و دروغ و گواهی ناحق از قسم اول قول زور و گناه کبیره است. پس از تصریح به کبیره بودن گناه دروغ در روایات مزبور شکی در کبیره بودنش نیست و برای توضیح بیشتر و آثار وخیم و عقاب آن چند روایت ذکر می شود.

وعده آتش بر گواهی دروغ:
1- حضرت باقر(ع) می فرماید: «هیچ مردی نیست که به دروغ بر مرد مسلمانی گواهی دهد برای مالی که از او گرفته شود مگر اینکه خدای تعالی همان جا در عوض این گواهی آتش جهنم را برای او می نویسد.»  

 2- حضرت صادق (ع) می فرماید: «گواهی دهنده به دروغ از جای خود حرکت نمی کند مگر اینکه برایش آتش دوزخ واجب می شود.»

3-رسول خدا (ص) فرموده: «سخن گواهی دهنده به دروغ نزد حاکم تمام نمی شود مگر اینکه جایش در جهنم مهیا و ساخته می شود و همچنین کسی که کتمان شهادت کند یعنی گواهی خود را پنهان کند.»

4- و نیز فرمود: «کسی که بر ضرر یکی از مردمان گواهی دروغ بدهد در پائین ترین درکات آتش جهنم به زبانش آویزان و با منافقین محشور است و کسی که حق مسلمانی را نگهداشته و به او نپردازد خداوند برکت را از روزیش برمی دارد مگر آنکه توبه کند.»

5- کسی که گواهی خود را پنهان کند یا برای اینکه خون مسلمانی ریخته شود یا مالش کم شود، گواهی دهد روز قیامت تاریکیش بی نهایت است و در صورتش خراشی است و مردم او را به نام و نسبش می شناسند.

6- رسول خدا (ص) می فرماید آیا شما را از بزرگترین گناهان کبیره بیاگاهانم؟ گفتیم- آری- فرمود شریک قرار دادن برای خدا و به پدر و مادر جفا کردن، و آن حضرت تکیه کرده بود پس نشست و فرمود آگاه باشید گواهی دروغ از بزرگترین کبائر است و این جمله را تکرار  می فرمود- یعنی برای فهماندن بزرگی این گناه مکرر می فرمود «و قول الزور» یعنی گفتار نادرست به مقداری که گفتیم. کاش آن حضرت اکتفاء می فرمود و دیگر تکرار نمی کرد.

و سر اینکه در این روایت، رسول خدا (ص) گواهی ناحق را اکبر کبائر دانسته آن است که گواهی دهنده بناحق چند گناه کبیره مرتکب شده، یکی کذب، دیگر بهتان، دیگر ظلم درباره مظلومی که به ضرر او گواهی داده و بدینوسیله مال یا عرض یا جان او را در خطر انداخته و نیز ظلم کرده درباره ظالمی که به نفع او گواهی داده زیرا آن بدبخت را آلوده به تجاوز در مال یا عوض یا جان مظلوم نموده است و نیز حرام خدا را حلال کرده زیرا تصرف و تجاوز به مال یا عرض یا جان دیگری بناحق حرام کرده خدا است و این گواهی دهنده آن را حلال نموده است.

گواهی باید از روی علم باشد: در شهادت دروغ و کبیره بودنش فرقی نیست که گواهی دهنده بداند که به دروغ شهادت می دهد یا نداند، یعنی چیزی را که درستی و نادرستیش  را نمی داند بر آن گواهی دهد. بنابراین شخص تا چیزی را یقین نکند نمی تواند بر آن گواهی بدهد. حضرت صادق(ع) می فرماید: «به چیزی گواهی مده مگر اینکه یقین کنی و آن را مانند کف دستت بشناسی.»، و رسول اکرم (ص) هم در پاسخ کسی که از چگونگی  گواهی دادن پرسید فرمود آیا آفتاب را می بینی؟ عرض کرد بلی. فرمود هر چیزی که مانند آفتاب بر تو روشن و مسلم باشد بر آن گواهی بده و اگر چنین نباشد گواهی را ترک کن، و حضرت باقر(ع) می فرماید: «کسی که بر چیزی گواهی گرفته شد باید آنچه را دانسته گواهی دهد و از خدا بترسد که برخلاف دانشش گواهی دهد که از شهادت زور، گواهی دادن شخص است آنچه را نمی داند یا انکار آنچه را که می داند و بدرستی که خداوند می فرماید از قول زور بپرهیزید در حالیکه خالص باشید برای خدا و شریکی برایش قرار ندهید پس خداوند شهادت زور را همدوش شرک قرار داده است.

شاهد دروغ باید رسوا شود: اگر از غیر راه اقرار و بینه ( شهادت دو مرد عادل) ثابت شود که گواهی دهنده، شاهد زور بوده یعنی حاکم شرع یقین کند که گواهی دهنده تزویر کرده است حکمی را که بر طبق شهادتش کرده باطل است و آنچه زیان بر کسی که بر ضررش گواهی داده شد وارد آمده باید شاهد زور غرامت بدهد و حاکم شرع او را تعزیر  و تأدیب می کند یعنی هر مقداری که صلاح بداند تازیانه اش می زند و در شهر و اطراف آگهی می کند که این شخص شاهد زور است تا کسی به گواهیش مغرور نشود و فریب نخورده به شهادتش در هیچ موردی اعتناء نکند. این تأدیب و اشتهار سبب می شود که کسی از ترس رسوائی گواهی به دروغ ندهد تا نظام اجتماع گسیخته نشود. و فرقی در لزوم تعزیر و اشتهار نیست بین اینکه پیش از حکم کردن، دروغ شاهد آشکار شود یا پس از آن.

حضرت صادق(ع) می فرماید: «باید گواهی دهندگان به دروغ را تازیانه بزنند به مقداری  که امام صلاح بداند و باید او را در اطراف شهر گردانده به مردم نشان دهند تا او را بشناسند و دیگر به شهادت او اعتناء نکنند آن گاه این آیه شریفه را تلاوت فرمود که می فرماید: «هیچ وقت گواهی ایشان را نپذیرید و ایشان فاسقانند مگر آنهائی که توبه کنند» که پس از توبه گواهیشان قابل پذیرفتن است. 

سماعه از آن حضرت پرسید به چه چیز توبه زور شناخته می شود؟ فرمود به اینکه در حضور مردم در همان مکانی که تازیانه خورده اقرار کند که به دروغ شهادت دادم اینک از کرده خود پشیمانم و از پروردگارش پوزش بطلبد آنگاه معلوم می شود که راستی توبه کرده است.»

غرامت را باید بپردازد: اگر به واسطه گواهی دروغ ضرری به مال یا آبرو یا جان مسلمانی که بر ضررش گواهی داده شده رسیده باید از شاهد زور مطالبه غرامت و قصاص شود. حضرت صادق (ع) می فرماید: «اگر مالی که به سبب گواهی دروغ از دست صاحبش بیرون رفته موجود باشد، به صاحبش برگردانده شود و اگر  از بین رفته گواهی دهنده  ضامن است مثل یا قیمتش را بپردازد. برای مزید اطلاع به کتب فقهی مراجعه شود.

تو به از گناه: اولا سخت از کرده خود پشیمان باشد و هر چه پشیمان تر و خجل تر باشد به بخشایش و رحمت الهی نزدیک تر است. پس از ندامت از مخالفت امر پروردگار، استغفار و طلب آمرزش کند و پس از آن هر زیانی که به واسطه گواهی دروغش به مسلمانی رسیده تلافی نماید. آن گاه مطمئن باشد که خداوند توبه اش را خواهد پذیرفت چنانچه خودش وعده داده کسانی که پس از آن گناه، توبه کرده و گذشته ها را تلافی کنند خداوند زیاد آمرزنده و مهربان است.


منابع :

  1. شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 312 تا 317

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/401336