ویژگی های حقوق اسلام

اسلام تنها مذهبی است که در کلیه شعب حقوق اعم از حقوق خصوصی داخلی (تجارت، مدنی، جزا، کیفر همگانی و غیره) و حقوق عمومی داخلی ( خط مشی اقتصادی و سیاسی دولت و....) و همچنین در حقوق بین المللی (خصوصی و عمومی) اظهار نظر کرده و قوانین عمیق و دقیق خود را بنیان نهاده است. با اندک تأملی پیرامون حقوق اسلام، معلوم می شود که حقوق اسلام از لحاظ استحکام و وسعت و دقت و ظرافت و از حیث مراعات شرف انسانی و اعتراف به حقوق بشر، بالاتر از هر سیستم حقوقی است و لذا سیستم حقوقی اسلام، ویژگی های دارد که به وسیله آن از سیستم های دیگر حقوقی شناخته می شود و متأسفانه تاکنون ناشناخته مانده است. برای شناخت ویژگی های حقوق اسلام، تذکر چند نکته لازم است:

اولا: حقوق اسلام، از مبدء و منشاء وحی سرچشمه گرفته و براساس واقع بینی استوار است مانند قوانین بشری، ساخته مغز و فکر محدود بشر نیست که دستخوش محدودیت زمانی و مکانی بوده باشد، لذا مانند اصل خود غیرقابل تغییر است، بر خلاف قوانینی که از مغز مادی بشر ترشح کند، طبعا مانند سایر پدیده های مادی حالت عموومی یک موجود مادی را می پذیرد و با گذشت زمان فرسوده شده و از بین می رود. بقول یکی از دانشمندان معاصر: «مادامی که قوانین از منبع زمین می جوشد، باید دستخوش چنین تحولات متضادی بوده و دستاویز افراد جاه طلب باشد.

ثانیا: حقوق و قوانین اسلام، تابع یک سلسله مصالح و مفاسد واقعی است و همین مصالح و مفاسد واقعی، معیار و ملاک حکم هستند، به این معنی آثار تغییرناپذیر و پیوسته ای که در طبیعت و واقعیت اشیاء نهاده شده با ذات آنهات ملازمه دارند، بالنتیجه احکامی که طبق  آن آثار و خواص و واقعیت آنها جعل شده است، تا روزی که آن آثار باقی است، احکام آنها نیز باقی خواهد بود و همین رابطه (علی و معلولی احکام اسلامی با مصالح و مفاسد واقعی) است که به آنها امکان جاوید ماندن می دهد. ولی حقوقی که نظام های جدید و قوانین بشری عرضه می کند، از آنجا که از اراده و میل یک فرد و یا گروهی از مردم ناشی می شود، دائما دستخوش تغییر و تبدیل شده، با میل یک فرد مستبد و یا اکثریت افراد، تغییر و تبدیل می یابد.

ثالثا:  قوانین اسلامی از آن جا که از ناحیه آفریدگار صادر شده است، قهرا متوجه کسانی است که به دین تعالیم الهی ایمان آورده باشند و این سبب می گردد که این نوع افراد در مقابل اوامر و تعالیم الهی سر تسلیم فرود آورند و از دستورات و قوانین دینی پیروی کامل نمایند، در حقیقت این نوع قانون بواسطه جنبه تقدیس آن حتی از طرف کسانی که تظاهری به اطاعت از آن ندارند، مورد احترام است، بر خلاف قوانینی که از مغز بشر صادر شده باشد، و انسان در خود، تمایلی که خود را مقید به مراعات چنین قوانین و دستوراتی بنماید و رفتار خود را با آن تطبیق دهد، احساس نمی کند، مگر اینکه زوری در کار باشد و به زور پلیس مجبور به مراعات این قوانین بشود برتری و فزونی قسم اول، بر قسم دوم بر هیچ عاقلی پوشیده نیست البته، گرچه این تقسیمات هشت گانه جدید حقوقی با این عناوین و خصوصیات در شریعت اسلامی بیان نشده است، ولی اصول و اساس آن ها، در حقوق اسلام نیز وجود دارد.


منابع :

  1. آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 519 تا 521

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/401490