بررسی شبهه استغفار حضرت ابراهیم (ع) برای عموی مشرکش در سوره توبه

خداوند متعال در آیه 113-114 سوره مبارکه توبه می فرماید:

113- «ما کان للنبی و الذین ء امنوا یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبین هم انهم اصحب الجحیم»

114- «و ماکان استغفار ابراهیم لابیه الاعن موعده وعدها ایاه فلما تبین له انه عدو لله تبرا منه ان ابراهیم لاوه حلیم»

ترجمه:

«برای پیامبر و مومنان، شایسته نیست که برای مشرکان از خدا طلب آمرزش کنند؛ هرچند از نزدیکان باشند. پس از آنکه بر آنها روشن شد که آنان اصحاب دوزخند و استغفار ابراهیم برای پدرش ]عمویش آزر[ به خاطر وعده ای بود که به او داده بود تا او را به راه توحید و ایمان بیاورد[؛ اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست. چرا که ابراهیم مهربان و بردبار بود».

در شأن نزول این آیات آمده است که مسلمان ها از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم تقاضا می کردند که شما درباره ی آبا و اجداد ما که در زمان جاهلیت و قبل از اسلام با شرک و کفر از دنیا رفته اند استغفار کنید و از خدا بخواهید که آنها را بیامرزد در آن موقع این آیه نازل شده است:
«ما کان للنبی و الذین ء امنوا یستغفروا للمشرکین»، «پیامبر و دیگر مسلمانان این حق را ندارد که درباره ی مشرکین استغفار کنند».

«و لو کانوا اولی قربی»، «هرچند آن مشرکان از ارحام و اقارب و از خویشان نزدیک مسلمانان بوده اند»

«من بعد ما تبین هم انهم اصحب الجحیم»، «پس از اینکه برای مسلمانان روشن شد که آنان اصحاب جهنمند».

آزر پدر ابراهیم علیه السلام بود؟

بعد از نزول این آیه گویی این سوال در ذهن مسلمانان آمده که پس چرا حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام برای آزر که مشرک بود استغفار کرده است. قبلا این مطلب را بدانیم که شخصی به نام آزر نه تنها  مشرک و بت پرست بوده بلکه بت تراش هم بوده و بازار بت پرستی را رواج می داده است و از این مرد در قرآن تنها یک جا اسم برده شده است و آن در سوره ی انعام در آیه ی 74 است که از وی به عنوان پدر ابراهیم تعبیر شده است: «و إذ قال ابراهیم لابیه آزر أتتخذ اصناما الهه انی اراک و قومک فی ظلال مبین»، «ابراهیم به پدر خود، آزر گفت: آیا تو بتهای مرده و بیجان را معبود خود دانسته ای؟ من تو و قوم تو را در گمراهی آشکار می بینم».

از آزر در این آیه به پدر ابراهیم تعبیر شده است ولی بر حسب استفاده ی از روایات، او عموی ابراهیم بوده است و کلمه ی «اب» در استعمالات عرب منحصر در معنای پدر نیست. بلکه به هرکسی که حق تربیت درباره ی کسی داشته باشد اطلاق اب می شود. این جمله مشهور است: «پدران تو سه تا هستند»، «آن که تو را از صلب خود تولید کرده است و آن که دختر خود را به تو تزویج کرده و آنکه علم به تو آموخته و معلمت بوده است». در این جمله می بینیم که از معلم تعبیر به «اب» یعنی «پدر» شده است و نشان می دهد که کلمه ی «اب» منحصر در معنای «پدر صلبی» نیست و موبید این مطلب، آیه ی شریفه است که از «عمو» نیز تعبیر به «اب» فرموده است. در سوره ی بقره آیه ی 133 می فرماید: 
«ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت إذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی»،
«وقتی موقع مرگ یعقوب ]پیامبر[ رسید، به فرزندانش فرمود: بعد از من چه کسی را خواهید پرستید»؟

«قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم واسماعیل و اسحاق الها واحدا و نحن له مسلمون»، «گفتند: ما بعد از تو همان خدایی را می پرستیم که معبود تو و معبود آباء تو می باشد. آن آباء تو که عبارتند از: ابراهیم، اسماعیل و اسحق».

و ما می دانیم که اسماعیل، عموی یعقوب بوده نه پدرش! پدر یعقوب علیه السلام اسحاق است و ابراهیم جد یعقوب و اسماعیل عمویش بوده و می بینیم که آیه ی شریفه هر سه را آباء گفته و از «عمو» هم تعبیر به «اب» فرموده است. پس معلوم می شود در لسان قرآن نیز «اب» منحصر به «پدر» نیست بلکه به عمو هم اب گفته می شود و آزر پدر ابراهیم نبوده بلکه عموی او بوده است. حالا علت این که ما اصرار بر این داریم که آزر پدر ابراهیم نبوده این است که ابراهیم در سلسله ی اجداد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم قرار گرفته و آن حضرت از ذریه ابراهیم علیه السلام است و قهرا از صلب او و از اصلاب آباء و اجداد ابراهیم تا برسد به صلب حضرت آدم علیه السلام عبور کرده است و از طرفی هم مستفاد از روایات این است که تمام آباء و اجداد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از حضرت عبدالله تا حضرت آدم علیه السلام موحد بوده اند و غیر موحد اصلا در سلسله ی آباء و اجداد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وجود نداشته است خودش هم فرموده است: «همواره خداوند مرا از صلب های پاک به رحم های پاک منتقل می کرد تا سرانجام ]از صلب عبدالله[ پا به این عالم نهادم و در طول این سیر هیچگاه به آلودگی جاهلیت آلوده نگشته ام و بدیهی است که بارزترین آلودگیها و قذارت ها، قذارت شرک است». خدا فرموده است: «انما المشرکون نجس» (توبه /28)، «مشرکان نجس و پلیدند».

در سلسله ی آبای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شرک راه ندارد

بنابراین اگر آزر مشرک، پدر ابراهیم باشد، لازمه اش این می شود که در سلسله ی آبای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مشرکی وجود داشته باشد و حال آن که این خلاف واقعیت است و با روایات فراوان ناسازگار است و در نتیجه این شد که آزر پدر صلبی ابراهیم علیه السلام نبوده است. حالا به هر حال آنچه که مطلب اصلی از بحث دو آیه ی کریمه بود اینکه از طرفی قرآن نهی صریح از استغفار پیامبر و مومنان درباره ی مشرکان دارد.

«ما کان للنبی و الذین ء امنوا یستغفروا للمشرکین»، و از طرف دیگر خود قرآن نشان داده که ابراهیم علیه السلام، پیامبر بزرگوار خدا برای آزر بت تراش استغفار کرده است. در سوره ی مریم آمده که ابراهیم به آزر وعده استغفار داد و گفت: «ساستعفر لک ربی» (مریم/47«من برای تو از خدا استغفار خواهم کرد»، و در سوره ی شعرا آمده که ابراهیم به وعده ی خود در مورد استغفار برای آزر وفا کرد و گفت: «واغفرلابی انه کان من الضالین» ( شعرا/86«خدایا پدرم ]عمویم[ را بیامرز چه آن او از گمراهان است».

استغفار برای آزر به امید هدایت
پس ابراهیم علیه السلام به آدم مشرک هم وعده استغفار داده و هم برای او استغفار کرده و این شبهه است. آیه ی مورد بحث به همین شبهه جواب می دهد و می فرماید استغفاری که ابراهیم به آن مرد مشرک وعده داده و وفای به وعده هم کرده است به خاطر این بود که امیدوار بود او را هدایت کند و ما قبلا گفتیم: این وظیفه ی انسان مومن است که آدم گمراه را هدایت کند و ابراهیم علیه السلام به امید هدایت او وعده ی استغفار داد. وقتی فهمید مومن نخواهد شد از او تبری جست چنانکه می فرماید: «ما کان استغفار ابراهیم لابیه الاعن موعده وعدها ایاه»، «اگر می بینیم ابراهیم برای پدرش ]عمویش[ استغفار کرده است آن به خاطر این بود که به امید هدایت او به او وعده ی استغفار داده بود».

اما: «فلما تبین له انه عدو لله تبرا منه»، «وقتی فهمید و برایش روشن شد که او دشمن خداست از او تبری جست و از خود طردش نمود».

«ان ابراهیم لاوه حلیم»، «چه آن که ابراهیم مردی اواه و حلیم بود».

حلیم یعنی «بردبار»، او همه گونه اذیت و آزر از بت پرست ها می دید و تحمل می کرد تا آنجا که میان آتشش انداختند. اواه یعنی «مهربان و رحیم» بود، دلش می خواست تمام گمراه ها را به راه آورد و مشرک ها را موحد سازد. درباره ی آزر این امید را داشت و براساس این امید برای او استغفار کرد ولی همین که فهمید او دشمن خداست از او تبری جست.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره توبه(جلد دوم) – صفحه 401 و صفحه 412 -417

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/402309