نگاهی به محدوده علم پیامبران

بی شک پیامبران باید از تمام اصول و فروع شریعت و دین، و آنچه مربوط به معارف الهیه و احکام و اخلاق و اسباب سعادت و شقاوت انسانها، و وسائل نجات و هدایت آنها است، آگاه باشند، زیرا ابلاغ این امور و رسیدن به اهداف والای نبوت این علوم لازم است و مسلما بدون احاطه کامل به این امور قادر به انجام آن نخواهند بود، و به تعبیر معروف علمی این مسأله از قضایائی است که قیاساتها معها (دلیلش همراه آن است) در مسائل اجزائی و امور مربوط به مدیریت جامعه و تشکیل حکومت الهی و مسائل  از این قبیل نیز باید آگاهی کافی داشته باشند، چرا که انبیاء علاوه بر جنبه تعلیم و تربیت، مقام ولایت را دارا بوده اند و اگر نتوانیم این مسأله را درباره همه انبیاء ادعا کنیم حداقل انبیای بزرگ دارای چنین مقامی بوده اند ابراهیم امام و پیشوای مردم بود، و سلیمان و داود و موسی بن عمران و یوسف عملا در رأس حکومت قرار داشتند. نوح نیز بعد از مسأله طوفان در شرائطی شبیه رئیس حکومت بود، و از همه روشنتر مقام ولایت و حکومت پیامبر و حکومت پیامبر اسلام (ص) است که یک حکومت کامل الهی با تمام ابعادش را تشکیل داد. مسلما آنها باید آگاهی کافی برای اداره این حکومتها داشته باشند، چرا که هرگونه خطا و اشتباه آنها در امر حکومت تأثیر منفی در مسأله دعوت آنان به سوی خدا می گذارد، و به عکس، رهبری صحیح حکومت سبب پیروزی در رهبری مردم در مسیر الله خواهد بود. این دو بخش مهم از علوم و دانشها را با دلیل عقلی می توان اثبات نمود، چرا که اگر پیامبر آگاهی در این دو قسمت نداشته باشد هدف بعثت او تأمین نمی شود، ولی آیا با توجه به دلائل عقلی لزومی دارد که پیامبران و امامان معصوم از علوم دیگری که ارتباط مستقیم با اهداف آنها ندارد آگاه باشند؟ مثلا آیا لازم است که پیامبران در علم طب، ریاضی، گیاه شناسی، نجوم و هیئت و سایر علوم آگاهی داشته باشند؟ به تعبیر دیگر آیا لازم است آنها در تمام علوم، اطلاعاتی در حدود  تخصص و مافوق تخصص داشته باشند، نه فقط اطلاعات عمومی که برای هر پیشوائی ضرورت دارد؟ بعضی معتقدند که دلائل عقلی برای اثبات چنین علوم گسترده ای در مورد انبیاء نداریم، هرچند از آیات و روایات به عنوان ادله نقلی گسترش علوم آنها در زمینه های بسیاری استفاده می شود. به تعبیر دیگر: اگر سخن از دلائل عقلی به میان آید علوم واجب برای آنها همان است که در بالا اشاره شد، ولی هنگامی که به شراغ دلائل نقلی می رویم مسأله علم انبیاء گسترده تر خواهد شد، و مانعی ندارد عقل واجد بودن این علوم را برای آنها لازم نشمرد، ولی دلائل نقلی آن را برای انبیای الهی به عنوان فضل و کمال تثبیت کند، چرا که این علوم می تواند به آنها عظمت بیشتری بخشد و پذیرش مردم را  نسبت به دعوت نبوت بیشتر کند. 


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی - تفسیر سوره ابراهیم (ع) – از صفحه 207 تا 208

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/402537