تقویت باورهای مثبت، یک قانون برگشت پذیر در روان شناسی

قانون برگشت پذیری در رواشناسی می گوید «راحت تر است با تغییر عملکرد، احساسات خود را تغییر داد تا اینکه با تغییر احساسات بخواهید عملکرد خود را تغییر دهید»، یعنی وقتی شما کاری را شروع می کنید، ممکن است احساس  کنید به موفقیت نمی رسید. شما اعتماد بنفس لازم برای چنین موفقیتی را ندارید و حتی به توانایی های خود برای رسیدن به چنین موفقیتی شک می کنید و از شکست می ترسید. اما اگر شما به عنوان یک انسان علاقه مند که می خواهد از همه قابلیتها و استعدادهای خود در این زمینه کمک بگیرد وارد عمل شوید، در آن زمان، عمل شما احساسی را بوجود می آورد که با آن مجموعه  همخوانی داشته باشد. این قانون برگشت پذیری است. اگر شما می خواهید یکی از افراد موفق رده بالا باشید، مانند آنان لباس بپوشید. مانند آنها کارهای خود را سامان دهید. افراد موفق زمینه مورد علاقه خود را انتخاب کنید و مانند آنان عمل کنید. آنها را به عنوان الگوی خود بپذیرید. اگر ممکن باشد از آنها نظر و توصیه بخواهید که چگونه به این مقامات رسیدند و سفارشهای آنها را جدی بگیرید و بر مبنای آن عمل کنید. وقتی شما، مانتد آنها راه رفتید، حرف زدید، لباس پوشیدید و رفتار کردید، شما بزودی مانند آنها احساس می کنید و مانند آنها با مردم رفتار می کنید و مانند آنان عمل می کنید و در آن زمان است که نتایجی همانند آنان بدست می آورید و در کوتاه مدت شما یکی از آنان می شوید. یکی از افراد مدیر بسیار موفقی است. وقتی فردی را به عنوان فروشنده می پذیرفت او را به نمایشگاه کادیلاک می برد و از او می خواست که یک کادیلاک مدل بالا بخرد. مرد جوان از میزانی که باید پرداخت کند، می ترسید. ولی مدیر به او می گفت که این شرط  استخدام اوست. فکر می کنید بعد چه اتفاقی می افتاد؟ وقتی که مرد جوان به خانه می رفت، همسرش با مشاهده اتومبیل تازه، نزدیک بود سکته کند. وقتی دیگران، همسایکان و دوستان او را در کادیلاک جدید می دیدند، به او تبریک می گفتند کم کم به طور نامحسوسی در ضمیر ناخودآگاه او تغییراتی شروع می شد. او خود را انسانی می دید که ماشین جدید سوار می شود. کسی که به اندازه کافی پول دارد و از توان بالایی در کار خود برخوردار است. رفته رفته او در محل کار به عنوان یک انسان موفق و بالا شناخته می شد و کارایی بالایی از خود نشان می داد. به طوری که دیگر پرداخت قسط های ماشین تازه، نگرانی برای او نداشت. امت فاکس، استاد مسایل روحی و معنوی می گوید: «وظیفه اصلی شما در زندگی این است که معادل ذهنی آنچه را که در زندگی بیرونی خود می خواهید، ایجاد کنید». تمزکز شما باید این باشد که باورهایی را در درون خود ایجاد کنید که مملو از موفقیتهای بیرونی شما باشد. شما با رد باورهای بازدارنده و محدود کننده می توانید به گونه ای دیگر عمل کنید. شما با افزایش مهارتها و معلومات و دانش می توانید باورهای جدیدی را برای خود بوجود آورید. با تعیین هدفهای بزرگتر و مهیج تر می توانید باورهای مثبت خود را تقویت کنید. نهایتا شما مانند انسانی عمل می کنید که می خواهید و علاقه مند هستید که باشید. مقصد شما باید این باشد که با معادل سازی ذهنی برای هر آنچه که می گویید و انجام می دهید، ضمیر ناخودآگاهتان را برای کسب موفقیت دوباره برنامه ریزی  کنید. آنگاه بر مبنای این باورهای جدید عمل کنید. به گونه ای عمل کنید که باور دارید شما دارای استعدادها و قابلیتهای فراوانی هستند. مانند یک انسان خوش بین، مثبت و با نشاط کار کنید. مانند کسی که گویی همه موفقیت هایش را بدست آورده است. به گونه ای رفتار کنید که گویی شما تنها کسی هستید که راز موفقیت را می داند. شما درمی یابید با هر عملی که انجام می دهید و هر حرفی که می زنید شخصیت ویژگیهای خود را می سازید و تقویت می کنید. از آنجا که شما چیزی می شوید که به آن فکر می کنید، در نتیجه شما باید فقط چیزهایی را بگویید که برای شما الهام بخش، مطلوب و ایده ال است. باید راجع به چیزهایی فکر کنید و حرف بزنید که شما را به سمتی که می خواهید و به جهتی که به اهدافتان دست می یابید حرکت می دهد.


منابع :

  1. برایان تریسی – هدف – از صفحه 99 تا 102

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/402678