خداشناسی خدایان در فرهنگ یونان باستان (انواع خدایان)
فارسی 9719 نمایش |2- خدایان زمین
بیشتر خدایان یونانی به جای آسمان در زمین سکونت داشتند. زمین خود نیز در آغاز خدایی بود به نام «گه » یا «گایا». این خدا، که مادری شکیبا و بخشنده به شمار می رفت، بر اثر هم آغوشی با اورانوس (آسمان) حامله شد. در زمین، یعنی در خاک و آب و هوایی که اطراف زمین را فرا گرفته بود، خدایان فراوانی که از لحاظ اهمیت به پایه ی گایا نمی رسیدند مستقر بودند، ارواح گوناگون مانند روح درخت بلوط، خدایان رودها و دریاچه ها و دریاها مانند نرئیدها و نایاس ها و اوکئانیدها، خدایان چشمه ها و نهرها و چاهها مانند مایاندروس و سپرخئوس، خدایان بادها مانند بورئاس و زفوروس و نوئوس و ائوروس و مخصوصا آیولوس، و خدایان روزی رسان مانند پان بزرگ پان، خدای متبسم چوپانان و گله ها و بیشه ها و وحوش بود؛ دو شاخ داشت، و آواز نی او از رودها و نهرها شنیده می شد. هر گله ای که با بی اعتنایی یا نهیب سهمناک پان مواجه می گشت، به پریشانی و جنون دچار می آمد. دیوان بیشه ها و جنگل ها، که سیلنوس نام داشتند و پیکر آنان نیمی انسان و نیمی بز بود، او را خدمت می کردند. دمتر رب النوع خرمن بود و کوره دختر دمتر رب النوع گل و گیاه بهار و سیلن خداوند مستى و، ساتیر و پان خداوندان مراتع و شبانان.صرف نظر از این خدایان، بر هر یک از مظاهر طبیعت خدایی سلطه می ورزید، و به قول شاعری گمنام، به اندازه ای ارواح پاک و ناپاک در هوا موج می زد که پر کاهی نمی توانست از میان این خدایان بگذرد.
3- خدایان زاد و ولد
عجیب ترین و نیرومندترین قوای طبیعی، نیروی تولید مثل است. پس یونانیان نیز، مانند سایر اقوام باستانی، در برابر مظاهر عمده ی تولید مثل انسانی نیایش می کردند. همچنان که حاصلخیزی خاک را می پرستیدند. به این جهت، در مراسم دینی مربوط به دمتر و دیونوسوس و هرمس، صورت عضو تناسل مرد را به عنوان مفتاح تناسل به نمایش می گذاشتند. حتی مراسم آرتمیس پاکدامن از این نمایش برکنار نبود. کرارا مجسمه سازی و نقاشی یونانی به ساختن این صورت می پرداخت، و جشن بزرگ دیونوسوس با نمایش این صورت آغاز می شد. معمولا مهاجران آتنی که در کوچگاه ها می زیستند، به عنوان گواهی صلاح و تقوای خویش، صورتهای گوناگون از دستگاه جنسی نرینه تهیه و به شهر خود تقدیم می کردند. به طوری که از نمایشنامه های آریستوفان مستفاد می شود، جشن هایی که برای نیایش نیروی تولید مثل برپا می شد، در آخرین ساعات خود، به فعالیت های مضحک شرم آور آلوده می گشت. اما، در مواردی، کار جشن به رسوایی نمی کشید و فقط غریزه ی جنسی زن و مرد را تحریک و به تولید مثل کمک می کرد.
پرستش خدای پریاپوس
جنبه ی ناخوشایند پرستش دستگاه تناسلی، در دوره ی یونان گرایی (هلنیسم) و دوره ی تسلط رومیان، به صورت پرستش پریاپوس، که از آمیزش دیونوسوس و آفرودیته زاده شد، در آمد، پریاپوس خدایی بود با عضو جنسی کلان. صورت آن روی گلدانها و دیوارهایی که در شهر مدفون پومپئی از زیرخاک بیرون آمده اند، فراوان است. یونانیان برای پرستش او به فعالیتهای جنسی شنیع می پرداختند. اما برای خدایانی که رمز مادری به شمار می رفتند، مراسم خوشایندتری برگزار می کردند.
پرستش خدایان مونث
در آرکادیا، آرگوس، الئوسیس، آتن، افسوس، و جاهای دیگر، بیشتر خدایان مؤنث را مورد تجلیل قرار می دادند. این خدایان مؤنث که عموما همسر نداشتند، ظاهرا متعلق به دورانی بودند که اختیار خانواده در دست مادر بود و نسب فرزند از طرف مادر تعیین می شد. با ظهور زئوس، پدرخدایان، و تفوق او بر سایر خدایان، دوران اقتدار مادران و مادر خدایان به سرآمد. به نظر محققان، چون کشاورزی به وسیله ی زنان ابداع شد، خدای کشاورزی (دمتر) مؤنث است. دمتر مهم ترین خدای ماده است. مطابق مفاد سرود کهنسالی که سابقا آن را به هومر نسبت می دادند، پلوتون خدای زیر زمین، پرسفونه دختر دمتر را دزدید و به زیرزمین برد. دمتر پس از جست و جوی فراوان، محل او را دانست و پلوتون را راضی کرد که پرسفونه بتواندن سالی نه ماه روی زمین زندگی کند. مضمون این داستان کنایه ی زیبایی است از مرگ و تجدید حیات سالیانه ی نباتات و تغییر فصول. هنگامی که دمتر در غم دختر گمشده زاری می کرد، مردم الئوسیس، با آنکه او را نشناختند، مورد محبتش قرار دادند. از این رو دمتر راز کشاورزی را به آنان و مردم آتن آموخت و تریپتولموس، شاهزاده ی الئوسیس، را فرستاد تا آن را میان آدمیان رواج دهد. این افسانه با افسانه ی ایسیس و اوزیریس مصری و افسانه ی تموز و عشتر بابلی و افسانه ی آستارته و آدونیس سریانی و افسانه ی کوبله و آتیس فروگیایی، از لحاظ مفهوم، یکسان است. پرستش مادر خدا، که در یونان کلاسیک باقی ماند، سرانجام به صورت نیایش مریم، مادر خدا، احیا شد.
پرستش خدایان حیوانی
یونانیان در آغاز تاریخ خود، برخی از حیوانات را محترم می داشتند و آنها را نیمه خدا می شمردند، ولی البته، مانند مصریان و هندیان، به خدایان انسانی بیشتر توجه داشتند. آثار مربوط به این دوران نشان می دهد که برخی از حیوانات در زمره خدایان بوده اند. گاو را به دلیل زورمندی و شیررسانی حیوانی مقدس می شمردند و، در مواردی، نماینده ی زئوس یا دیونوسوس یا تجسم هر دوی آنها می دانستند. شاید بتوان گفت که گاو حتی قبل از این دو در شمار خدایان آمده. و الاهه هرا، که چشمانی مانند گاو دارد. در ابتدا گاوی مقدس بوده است. خوک را هم که حیوانی کثیرالنسل است مقدس، و با الاهه ی نجیب، دمتر، قرین می پنداشتند. در یکی از اعیاد دمتر به نام تسموفوریا خوک قربانی می شد. در جشن دیاسیا، در ظاهر برای زئوس، و در باطن برای ماری که در دل زمین سکنا داشت، قربانی می کردند. مار جانوری مقدس بود، زیرا از طرفی جاویدان، و از طرف دیگر رمز تولید مثل به شمار می رفت. مارپرستی از کرت به آتن رسید. در معبد آتنه در آکروپولیس، ماری مقدس لانه داشت، و مؤمنان در هر ماه، با تقدیم نان عسلی، بدو تقرب می جستند. در بسیاری از آثار هنری یونان در پیرامون پیکرهای هرمس و آپولون و آسکلپیوس، صورت مار دیده می شود. در مجسمه «آتنه پارتنون»، اثر فیدیاس، مار بزرگی زیر سپر آتنه چنبره زده است. در تصویر «آتنه فارنزه»، مارهای متعدد به چشم می خورد. در نظر یونانیان، مار خدای نگهبان معبدها و خانه ها بود. چون ماران در گورستانها فراوان بودند، یونانیان آنها را ارواح مردگان می انگاشتند. اژدهایی به نام پوتون، که آپولون بر آن غلبه کرد، موجد یکی از بزرگ ترین عیدهای یونانی شد.
4- خدایان زیر زمین
موحش ترین خدایان یونانی، در زیرزمین یا در غارها و شکاف های زمین می زیستند. روزها یونانیان توجهی به این خدایان نداشتند، ولی شب ها، برای رفع وحشت خود، آنها را می پرستیدند. این خدایان از سایر معبودها و حتی معبودهای موکنایی قدیم تر بودند و ظاهرا به وسیله ی مردم موکنای به یونانیان انتقال یافتند. یونانیان آنها را ارواح کینه توز حیواناتی که بر اثر پیشرفت انسان، به جنگل ها و اعماق زمین رانده شده بودند، می دانستند. مهم ترین آنها خدایی بود به شکل یک افعی مخوف به نام «زئوس ختونیوس» یعنی خدای تباهکار، گاهی او را «زئوس میلیخیوس»، یعنی خدای نیکوکار می نامیدند، و البته استعمال این نام تعارف آمیز تنها به منظور جلب لطف آن خبیث بود؛ هادس، خدای موجودات زیرزمینی، برادر زئوس بود، و یونانیان پیوسته می کوشیدند تا خشم او را فرونشانند، زیرا این خدا می توانست ریشه های روییدنی ها را بپرورد یا بپوساند. از این رو برای خوش آمد او، بدو «پرمایه» نام داده بودند. هکاته، روح شرور دنیای اسفل، ازهادس مخوف تر بود و به هر که برمی خورد، او را با نگاه شوم خود تیره روز می کرد. عوام یونان برای دفع نحوست این موجود مؤنث، چاره ای جز قربانی کردن نداشتند.
پرستش ارواح مردگان نزد یونانیان باستان
یونانیان پیش از عصر کلاسیک، مردگان را ارواحی می دانستند قادر به کارهای نیک و بد. پس، برای جلب رضایت آنان قربانی می کردند و دعا می خواندند. با آنکه ارواح، خدایانی کامل محسوب نمی شدند، یونانیان ابتدایی، مانند چینیان، اموات خود را بیش از خدایان گرامی می داشتند. در عصر کلاسیک، ارواح مردگان بیشتر مایه ی ترس بودند تا موضوع ستایش. از این رو برای طرد آنان به دعا و قربانی و مراسمی مانند مراسم آنتستریا متوسل می شدند. قهرمان پرستی جلوه ای از مرده پرستی بود. برای خدایان امکان داشت که بزرگان قوم و مردان و زنان زیبا را زندگی جاودانی بخشند و حتی در زمره ی خودآورند. بدین ترتیب، در اولمپیا، هیپودامیا جزو خدایان درآمد. مردم لئوکترا، کاساندرا را مانند خدایان پرستیدند. در کولونوس، قهرمانی با نام اودیپ به مقام خدایی رسید. در اسپارت، هلنه پایگاه خدایی یافت. گاهی خدایی در کالبد انسانی حلول، و آن انسان را خدا می کرد، و گاهی میان یکی از خدایان و زنی از آدمیان، پیوندی جنسی برقرار می شد و از این آمیزش قهرمان خدایی به وجود می آمد. چنان که ثمره آمیزش زئوس با آلکمنه، هراکلس بود. بسیاری از شهرها و اصناف و جماعات، تبار خود را به یکی از قهرمانان خدا زاد می رساندند. مثلا پزشکان، خود را از نسل آسکلپیوس الاهه ی پزشکی محسوب می کردند. در آغاز، خدایان از میان نیاکان یا قهرمانان یا مردگان برگزیده می شدند، و گورهای مردگان مقدس به صورت معابد در می آمد. به طور کلی، می توان گفت که یونانیان به قدر ما میان آدمیان و خدایان تفاوت یا فاصله نمی گذاشتند، و بسیاری از خدایان ایشان، مانند قدیسان ما، از آدمها برتر نبودند. همان طور که قدیسان ما انسانند و به ما نزدیک، خدایان یونانی نیز از جنس پرستندگان خود بودند. با آنکه مردم خدایان را جاویدان می انگاشتند،برخی از خدایان، و از آن جمله دیونوسوس مانند زمینیان، شکار مرگ نیز می شدند. (ادامه دارد...)
منـابـع
ویل دورانت- تاریخ تمدن، جلد دوم- یونان باستان- تهران انتشارات علمی و فرهنگی- 1359
پایگاه اطلاع رسانی کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت- بخش فلسفه یونانیان
همایون مهمنش- سایت باشگاه اندیشه- مقاله خدایان یونان
عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش ادیان و مذاهب یونان باستان
حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- بخش ادیان ملل گذشته- یونان
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها