عید فطیر یا پسح در یهود

فارسی 7773 نمایش |

عید فطیر یا پسح

پسح یکی از اعیاد سه گانه یهودیان است که به نام پیامبر بزرگوار بنی اسرائیل حضرت موسی مزین شده و نتیجه رسالت او از سوی خداوند متعال برای آزادی بنی اسرائیل و همه انسانها از بردگی است. عید فطیر، که به پسح مشهور است، اگرچه جشنى کشاورزى و مرتبط با دروى محصول جو بوده است اما به شکرانه واقعه خروج از مصر برگزار مى شود. داستان خروج از مصر، و پس از آن تجلى خدا در کوه سینا، و سرگردانى فرزندان اسرائیل در صحرا پیش از ورود به سرزمین موعود، مضامین اصلى احساس دینى یهودیان را تشکیل مى دهند. هرگونه آوارگى پدید آمده، به گونه اى نمادین دنباله یا نمونه اى از گرفتارى هاى مصر و هر آزادى و رهایى دنباله یا همانندى براى واقعه خروج به شمار مى آید.

تاریخچه مختصر خروج بنی اسرائیل از مصر
برابر آیات تورات، خداوند خطاب به اوراهام (حضرت ابراهیم) فرمود: «بدان که فرزندان تو به مدت 400 سال در سرزمینی که به آنها تعلق ندارد (مصر) غریب خواهند بود و در آنجا در بندگی و عذاب قرار خواهند گرفت. پس از 400 سال، من ایشان را نجات داده و قومی که آنها را به بندگی وادار نموده، مورد محاکمه قرار خواهم داد و سپس با ثروت عظیمی آن سرزمین را ترک خواهند نمود.» اوراهام در این آزمایش سخت نیز سربلند بیرون آمد، زیرا بی ایمانی و ناسپاسی نکرد و این بار نیز خود را به طور کامل، تسلیم خواست و رضای الهی نمود.
با تولد ییصحاق (حضرت اسحق) این 400 سال غربت شروع شد، چرا که وی در سرزمین کنعان به حالت غربت به سر می برد و 60 سال داشت که یعقوو (حضرت یعقوب) متولد شد و او نیز در کنعان غریب بود. یعقوو در 130 سالگی به علت وقوع خشکسالی، همراه خانواده اش (جمعا 70 نفر) عازم مصر شد، زیرا که حضرت یوسف به صدارت کشور مصر رسیده بود و با انباشتن غله فراوان، آن سرزمین را در برابر قحطی مقاوم کرده بود. خاندان یعقوو در مصر بسیار بارور و کثیر شدند، تا آنجا که فرعون از نیروی چنین جمعیت عظیمی هراسان شد و با نادیده گرفتن خدمات حضرت یوسف، آنها را به کار سخت وادار کرد و بنی اسرائیل را به بردگانی برای بیگاری نزد مصریان مبدل ساخت. به علت پیشگویی منجمان دربار مبنی بر ظهور منجی برای این قوم، فرعون دستور داد که همه نوزادان ذکور بنی اسرائیل را در رود نیل غرق سازند.
اما یک مادر و دختر یهودی به نامهای «یوخود» و «میریام» (مریم) که ماماهای عبرانیان بودند، با فداکاری ناشی از ترس الهی، نوزادان عبری را زنده نگاه می داشتند. از این رو مشیت خداوند بر آن قرار گرفت تا پسری را که بعدها نقش منجی این قوم را بر عهده می گرفت، سه ماه زودتر از موعد طبیعی زایمان به «یوخود» عطا نماید. یوخود پس از این سه ماه به ناچار فرزندش را درون سبدی نهاده، در نیزار رود نیل رها نمود. دختر فرعون، وی را از آب گرفت و چون آن پسر که بر او «مشه» (موسی) نام نهاده بودند، حاضر به خوردن شیر هیچ زنی نشد، با راهنمایی میریام برای شیردادن به دست «یوخود» سپرده شد. پس از این، مشه در دربار فرعون بزرگ شد و بر اثر حوادثی که برای وی پیش آمد، از مصر گریخت. سپس در سرزمین «میدیان» نزد شخصی به نام «ییترو» ساکن شد و دخترش «صیپورا» را به همسری گرفت.
سرانجام پس از گذشت 210 سال از ورود یعقوو و بنی اسرائیل به مصر، خداوند به ناله و استغاثه ایشان بر اثر شدت ظلم مصریان توجه نموده، مشه ربنو را مأمور نجات آنان فرمود. او به سبب تواضع بی مانندی که داشت، در ابتدا خود را شایسته چنین مسوؤلیت عظیمی نمی دانست؛ اما سرانجام عازم مصر شد. مشه و «اهرون» (هارون) برادرش، مأموریت خود را برای بنی اسرائیل شرح دادند و پس از ایمان آوردن مردم به آنها، برای ابلاغ فرمان خدا راهی قصر فرعون شدند که این رفت و آمد چندین بار تکرار شد. خداوند بر اساس حکمت خود و جهت نشان دادن قدرت عظیمش به همگان، ابتدا 10 ضربت معجزه آسا را بر فرعون و مصریان که مایل به آزاد نمودن این قوم نبودند، وارد ساخت. پس از آن بنی اسرائیل در 15 ماه نیسان 2448 عبری، باشکوه بسیار از تمام بندگیهای مصر (بندگی جسمانی مصر و نیز بندگی اخلاقی و فساد فرهنگی مصریان) نجات یافتند و خداوند با اعطای کتاب تورات به آنها (که شامل 613 فرمان مدون عبادی، اجتماعی، قضایی و اخلاقی است) ایشان را برای همیشه از هر نوع بندگی رها ساخت.
بنا به دستور خداوند، این واقعه عظیم، هر سال در همان ایام طی مراسمی مقدس باید یادآوری شود و یهودیان موظف به رعایت و اجرای احکام خاص این عید هستند. پس از ضربات دهگانه که به فرمان خداوند بر مصریان وارد آمد، صدای بلند شیون و ناله مصریان در مصر برخاست و فرعون در نیمه شب، خودش در پی مشه و هارون رفت و از آنها خواست تا از مصر خارج شوند. سرپیچی و نافرمانی فرعون در آزاد ساختن عبرانیان، از دلایل اصلی وارد آمدن ده ضربت الهی بود. وی پس از هر ضربه، به ظاهر در برابر خداوند تسلیم می شد و تقاضای رفع مشکلات را می کرد، اما پس از مشاهده گشایش و رفع خطر، دوباره کبر و غرور او را فرا می گرفت و از اجرای فرمان خداوند خودداری می کرد. حضرت موسی، وقوع برخی از ضربات را پیشتر به فرعون اطلاع می داد تا شاید با شنیدن خبر، دست از نافرمانی بردارد و پس از وقوع نیز، همواره (باوجود توهین های فرعون) آماده بود تا با درخواست فرعون فورا دست به دعا بلند کند و خواستار رفع بلا شود. این امر نشان می دهد که پروردگار حتی به عذاب شریران و گناهکاران راضی نیست و مایل است که هر چه سریعتر بازگشت و توبه آنها را بپذیرد. بنابراین، ده ضربت مذکور نشانه لطف خدا هستند که وی به جای رها کردن بیشتر ظالمان به حال خود و شاهد نابودی و فنای آنها بودن، با وارد ساختن ضرباتی به نام تأدیب، قصد هدایت و اصلاح آنان را دارد.

خروج از مصر

پیش از آخرین ضربت، پروردگار به بنی اسرائیل دستور داد که خانواده ها گوسفندی را اختیار و قربانی «پسح» را ذبح کنند. لازم بود که خون این قربانی را به نشانه ایمان به خدا از داخل بر سر در و چهارچوبهای درون خانه خود بمالند و تا صبح از آن خارج نشوند. خداوند هنگام ضربت آخر به این خون توجه کرده، از ضربت زدن به این قوم صرف نظر می نمود. سپس بنی اسرائیل با عجله بسیار خارج شدند و به دلیل شتاب زیاد فرصتی نیافتند که خمیرهایشان را ورآمده کنند. پس آن را به صورت فطیر (مصا) پختند و رهسپار شدند. جمعیتی که از مصر خارج شد به غیر از زنان و اطفال، شامل 600 هزار مرد پیاده و گروهی از دیگر اقوام غیر یهودی بود. این واقعه در سال 2448 عبری (3317 سال پیش یا 1312 پیش از میلاد) روی داد.
خداوند بار دیگر برای نمایان ساختن قدرت خود از یک سو، مصریان را وسوسه نمود که این قوم را تعقیب کنند و از سوی دیگر، به بنی اسرائیل فرمان داد تا در برابر دریا اردو زنند. در این حال که یهودیان، خود را از دو سو در تنگنا می دیدند، خدا به حضرت موسی دستور حرکت به سمت آب را صادر نمود. پس از آنکه شماری از یهودیان با ایمان قوی خود داخل آب شدند، یکی از بزرگترین معجزات تاریخ به وقوع پیوست. دریا شکافته شد و تمام آن جمعیت عظیم، از میان آن گذر کردند. نیز هنگامی که مصریان به امید دستگیر نمودن آنها وارد مسیر شکافته شده گشتند، به امر پروردگار آبها به جای خود بازگشتند و لشگریان فرعون را به سزای اعمال خویش رساندند. مشه و یهودیان پس از دیدن این صحنه عظیم، یکی از مجللترین سرودها را در وصف قدرت خداوند سرودند که در تورات ذکر شده است و «سرود دریا» نام داشته، هر روز در تفیلای صبح خوانده می شود.

نامگذاری این عیـد

نـام پسح از معجزه و لطف الهی در آخرین ضربت وارد شده به مصریان گرفته شده است. در ضربت دهم که منجر به مرگ اول زادهای مصریان شد، خداوند از آسیب رساندن به فرزندان اول زاد عبری چشم پوشی کرد. این لطف الهی در تورات با لفظ «پاسح» به معنی گذر کردن، جستن و رحم نمودن بیان شده است. پس این عید را «پسح» نامیده اند و به نامهای دیگری نیز خوانده می شود که عبارتند از:

الف: عید فطیر یا عید مصاها (حگ همصوت)
از آنجا که یهودیان هنگام خروج از مصر فرصت کافی برای تهیه خمیر مناسب جهت پخت نان نداشتند، ناگزیر از خمیر ترش نشده (فطیر) استفاده کرده، نان فطیر ساختند که در زبان عبری «مصـا» نام دارد و یهودیان در این عید تنها مجاز به استفاده از آن (و نه هیچ نان دیگری) هستند. از این رو، «عید مصاها» نامیده شد.

ب: جشن بهار (حگ هاآویو)
این عید همواره در اوایل فصل بهار واقع می شود، و بنابراین، آن را جشن بهار نامیده اند.

ج: جشن آزادی (حگ حروت)
این عید، جشن آزادی بنی اسرائیل از یوغ بندگی مصریان است. کلمه پسح، یادآور «چشم پوشی خداوند از وارد آوردن ضربه بر جان یهودیان مصر» است. اما خداوند در معرفی خود در ده فرمان، خود را خدای نجات دهنده «جان» یهودیان لقب نمی دهد، بلکه «خارج کردن و رهایی بخشیدن از بردگی و بندگی» را لقب شایسته ای می داند که انسانها باید خدای خود را با آن به یاد آورند. این امر نشانگر ارجحیت آزادی بر زندگی بدون آن است. و نکته جالب این که حتی در حصول این نوع آزادی نیز اختیار و «آزادی» حاکم است، چنانکه در روند وقایع قبل از خروج از مصر مشاهده می شود که موسی و هارون با قوم بنی اسرائیل به صحبت پرداختند و موافقت (اکثر) آنان را برای کسب این آزادی جلب کردند. اما در نهایت (طبق روایات تلمودی) فقط حدود 20 درصد یهودیان از مصر خارج شدند، و مابقی حاضر به تغییر در وضعیت زندگی خود نشدند. و البته این آزادی منحصر به یهودیان نبود، بلکه طبق گفته تورات، در خروج از مصر، جمعی از دیگر اقوام غیر بنی اسرائیل نیز از آن سرزمین فرار کردند.

آیین مربوط به این عید در گذشته و حال

اعیاد سه گانه یهود (شالوش رگالیم). در تورات درباره اعیاد سه گانه چنین آمده است: «سه بار در سال برای من جشن بگیر... سه بار در سال هر مذکری از (جامعه) تو در پیشگاه خداوند حضور یابد.» این سه عید که هر یک «رگل» (در اینجا به معنی بار و دفعه) خوانده شده اند، به ترتیب ذکر شده در متن تورات عبارتند از: جشن پسح، جشن شاووعوت و جشن سوکوت.
1- جشن پسح در 15 ماه نیسان (به مناسبت خروج بنی اسرائیل از مصر)
2- جشن شاووعوت در 6 ماه سیوان (به مناسبت دریافت ده فرمان اساسی تورات در کوه سینای)
3- جشن سوکوت در 15 ماه تیشری (به مناسبت چهل سال زندگی بنی اسرائیل در بیابان با حمایت خداوند و تأمین رفاه ایشان توسط خداوند). طبق فرمان پروردگار در هر یک از این اعیاد، هر فرد یهودی موظف بود که به زیارت معبد خداوند (بت همیقداش) رفته، مراسم عبادی خاصی را در آن برگزار نماید و نیز به همراه خانواده اش، ایام جشن و سرور را با حضور در خانه خدا سپری نموده، قربانیهایی تقدیم کند. همچنین افزون بر قربانی های دایمی روزانه، قربانیهای ویژه این ایام در «بت همیقداش» تقدیم می شد. امروزه این مناسبتها به صورت تعطیلات مذهبی، اجرای مراسم خاص و خواندن تفیلاهای ویژه برگزار می شوند. متن تفیلا ( نماز) در این ایام تغییر می کند و دو روز اول و آخر هر یک از این اعیاد، تعطیل مذهبی بوده و هرگونه عزاداری یا تعنیت (روزه) در آن ممنوع است.
در تورات (سفر شموت فصل 12) چنین آمده است: «و خداوند موسی و هارون را در سرزمین مصر مخاطب ساخته و گفت: این ماه (نیسان) برای شما اول ماهها باشد، این اول از ماههای سال برای شماست. به بنی اسرائیل بگویید که در دهم این ماه هر یک از ایشان بره ای برای هر خانواده بگیرند... و آن را تا چهاردهم این ماه نگه دارید و تمامی بنی اسرائیل آن را در عصر ذبح کنند... و گوشتش را در آن شب با آتش بریان کرده با نان فطیر و سبزیهای تلخ بخورند... و خون بر سر در خانه هایی که در آن می باشید علامتی برای شما خواهد بود و چون آن را مشاهده کنم از شما خواهم گذشت.»
این آیات، سه اصل مراسم عید پسح یعنی خوردن گوشت بریان شده بره (قربانی پسح)، خوردن فطیر (مصا) و خوردن سبزیجات تلخ (مارور) را عنوان می کنند. اسم قربانی ذکر شده در آیه ششم از فصل مذکور را «قربانی پسح» می گویند، زیرا به یادبود این واقعه تاریخی و شکرگزاری، در طول سالیانی که بیت همیقداش (معبد بیت المقدس) اول و دوم برقرار بودند ملت اسرائیل رسم این قربانی را به جای می آورد و حتی در دوره ای از تاریخ یهود با وجود برقرار نبودن بیت همیقداش، بعضی از علمای یهود به خاطر زنده ماندن این خاطره تاریخی در میان ملت یهود به خود اجازه می دادند تا این مراسم اجرا شود. مراسم دو شب پسح طبق مندرجات کتابی به نام «هگادا» که مجموعه ای از آیین و احکام مراسم، تاریخ و ادبیات دینی یهود است اجرا می شود. معنی هگادا در زبان عبری «نقل یا تعریف کردن» است که از آیه 8 فصل 13 سفر شموت تورات اقتباس شده است: «در آن روز برای پسرت نقل کن و بگو...» از آنجا که در این عید، خوردن هرگونه نان و فراورده تخمیر شده گندم و جو حرام است، در ایام قبل از فرا رسیدن این عید، نوعی خانه تکانی دینی به جهت پاک کردن محیط زندگی از این مواد که «حامص» ( به معنای تخمیر شده) نام دارند انجام می شود. روز قبل از عید، مردان اول زاد روزه می گیرند، به یادبود مجازات اول زادهای مصری و مصون ماندن اول زادهای یهودی، که ریشه نام «پسح» است. در دو شب اول عید با ترتیب دادن سفره ای شامل خوراکی هایی مانند مصا (نان فطیر)، حلق یا حروست، بال مرغ یا دست گوسفند، کاهو، کرفس، یایین (آب انگور)، تخم مرغ، و... مراسمی مفصل با قرائت متن هگادا و دنبال کردن بندهای اجرایی آن، برگزار می شود.

پسح در اسرائیل و در سرزمین هاى غربت
پسح در اسرائیل هفت روز و در سرزمین هاى غربت هشت روز به طول مى انجامد. در اسرائیل روز اول و روز آخر این ایام و در بیرون اسرائیل دو روز اول و دو روز آخر یوم طوو به شمار مى آیند. روزهاى دیگر، همانند روزهاى میانى عید سوکوت از روزهاى کارى و غیر تعطیل این عید، یا حول هموعد به حساب می آیند و کارهای غیر مقدس در خلال این ایام مجاز ولی محدود به حدود خاصی است.

روزه نخست زادگان ذکور در عید پسح
روز پیش از پسح که شروع آن از پانزدهم نیسان است، روزی است که باید فرزندان نخست زادگان مذکر روزه بگیرند. اگر نخست زادگان ذکور هنوز کوچکند و نمی توانند روزه بگیرند، پدرانشان برای آنها تا رسیدن آنان به بلوغ روزه خواهند گرفت. حتی دیدگاههایی در هلاخا مطرح است که روزه گرفتن نخست زادگان مونث را نیز لازم می شمارد اما عرف مقبول غیر از این است. دلیلی که برای این روزه آورده شده و در مکتوبات یهودی فرضی بسیار رایج است، این است که وقتی نخست زادگان مصری در خلال دهمین مصیبت وارده به قتل رسیدند، نخست زادگان یهودی جان سالم به در بردند. اما در عمل روزه انجام نمی گیرد و در عوض خورک ویژه ای تهیه می بینند تا پایان یافتن (سییوم) مطالعه یک رساله تلمودى را جشن بگیرند. عملا این خوراک آیینى جاى روزه را گرفته است.

برجسته ترین خصیصه پسح

برجسته ترین خصیصه پسح ممنوعیت خوردن و حتى نگه داشتن، هر گونه نان غیر فطیر است. نان غیر فطیر را حامص می گویند. این عنوان نه تنها نان هایی را که از خمیر ورآمده، پخته شده باشند بلکه هر گونه فرآورده ساخته شده از آرد و آب را که تحت شرایط بسیار منضبطی درست نشده باشند، نیز در بر می گیرد. غذای عمده ایام این موعد نان مصا یا فطیر است. این نان را از آردی که به گونه خاصی در محلی خشک نگهداری شده است، تهیه می کنند. آرد را با آب مخلوط کرده، در طی 18 دقیقه بعد از لحظه ای که آرد خیس می شود، آن را می پزند. مصا را می توان با دستگاه یا با دست تهییه کرد. برخی از یهودیان بسیار متعبد مصا را فقط با دست درست می کنند. نان مصا را به صورت ورقه های نازک و پهن چهار گوش یا بیضی شکل در می آورند. از آنجا که وسایلی که در باقی ایام سال استفاده می شوند، مواد حامص به خود گرفته اند باید از وسایل آشپزخانه، ظروف و قاشق چنگالهای ویژه ای در طی ایام عید استفاده شود. اگرچه می توان برخی از وسایل را به وسیله فرایندی که به کاشر کردن معروف شده است و عبارت است از خیساندن، جوشاندن و یا کاملا داغ کردن، قابل استفاده گردانید اما یهودیان راست کیش به دلیل همان نکته یاد شده غالبا برای عید پسح مجموعه کاملا جداگانه ای از وسایل سفره و آشپزخانه را در خانه نگهداری می کنند. چون باید تمامی حامص ها پیش از پسح از میان برود نوعی خانه تکانی بهاری مفصل در هفته های پیش از رسیدن عید صورت می گیرد. در شبات پیش از عید فطیر که به شبات هگادول معروف است حاخام ها با بیان موعظه هایى، مسائل مختلف مراسم دینى موعد پسح را به افراد کنیسه خود یادآور مى شوند.

ممنوعیت هاى ویژه در زمینه مراسم پسح
هر جامعه یهودى خاصى در زمینه مراسم پسح ممنوعیت هاى ویژه خاصى براى خود دارد و سخت بدان ها پایبند است. براى مثال یهودیان اشکنازى از مصرف لوبیا، نخودفرنگى و برنج خوددارى مى کنند. به منظور آنکه حامص هاى استفاده نشده به راحتى دور ریخته نشوند مى توان آنها را بسته بندى کرد و به فردى بیگانه فروخت تا پس از ایام عید دوباره بتوان آنها را از او بازخرید. این کار را باید با صورت خرید مخصوص همین کار انجام داد. معمولا حاخام هر جماعت این فروش را انجام مى دهد. از نظر دینى لازم است هر آنچه از حامصها که فروخته نشده باقى مى مانند در شامگاه پیش از پسح جمع آورى شوند و آنگاه در صبح روز بعد سوزانده و بى اثر گردند.

شب سدر
اولین شب ایام پسح، یا دو شب نخست آن در سرزمین هاى غربت، به نام شب سدر معروف است و در آن میان از برجستگی خاصی برخوردار است. غالبا در کنار اعضای خانواده های نزدیک مانند مادر بزرگ، پدربزرگ، عمو و دایی، خاله و عمه، و فرزندان آنها و نیز مهمانان دعوت شده، خوراک آیینی ویژه ای صرف می شود. این غذا را مطابق الگوی دور هم جمع شدن خانواده که در دوران معبد اتفاق می افتاد و در آن بره قربانی پسح صرف می شد، ترتیب می دهند. اگرچه برای برخی از یهودیان این شب بیشتر برای دور هم جمع شدن و مناسک مربوط به حداقل آن کاهش یافته است اما یهودیان در هر سطحی از التزام دینی که باشند عادت صرف سدر را هنوز هم نگه داشته اند. در مراسم سدر سنتی داستان واقعه خروج از روی متنی معروف به هگادا که به گونه خاصی آماده شده است، بازگو می شود. در تولید بسیاری از این متن ها تصویرهایی گویا و ترجمه جملات به زبان های بومی نیز به کار می روند.

منـابـع

آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385

آرش آبائی- مقاله جشن پوریم- سایت انجمن کلیمیان ایران

آرش آبائی- مقاله پسح: جشن آزادی یهودیان- سایت انجمن کلیمیان ایران

فرهنگ و بینش یهود- سال اول دبیرستان

رحمن دلرحیم- مقاله جشن شاووعوت- سایت انجمن کلیمیان ایران

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد