شخصیت و اندیشه های الهیاتی تیتوس بورکهارت (زندگینامه)

فارسی 7450 نمایش |

شخصیت و زندگی تیتوس بورکهارت

تیتوس بورکهارت Titus Burckhardt محقق سوئیسى آلمانى، پسر کارل بورکهارت مجسمه ساز سوئیسی، در سال 1908، در خانواده ای معروف، در شهر فلورانس Florence چشم به جهان گشود. وی، برادرزاده مورخ مشهور هنر، یاکوب بورکهارت و پسر کارل بورکهارت پیکرتراش بود. تیتوس بورکهارت و فریتیوف شوآن نخستین سالهاى مدرسه شان را حدود زمان جنگ جهانى اول در بازل (شهرى که درست در مرز میان سوئیس و فرانسه قرار دارد) با هم گذراندند. این، آغاز یک دوستى صمیمى میان دو اندیشمند و محقق نامور بود... در آغاز عمر با ذوق وافری که در هنر داشت کوشید تا حرفه پدر خود را دنبال کند؛ لکن علاقه مفرط او به حکمت و عرفان به زودی او را به مطالعه هنر قرون وسطی و قدیم کشانید. بورکهارت در سال 1935 پس از مسافرت به آفریقای شمالی و سکونت در شهرهای مغرب، مخصوصا فاس شیفته هنر و تمدن و بیش از آن معنویت اسلامی گشت و مانند جد معروف خود که اولین توصیف اماکن مقدسه اسلام را به زبانهای اروپایی نگاشت، به تحقیق درباره جوانب مختلف معارف و هنر اسلامی پرداخت.
این سفرها و به خصوص سکونت در فاس او را شیفته هنر و تمدن اسلامی کرد. وی پس از اسلام آوردن، نام ابراهیم را برای خود برگزید و با راهنمایی علی بن طیب درقاوی، شیخ طریقت در قاویه به فراگیری زبان عربی، علوم دینی و عرفان نظری مشغول شد. وی از چشمه معرفت اسلامی جرعه ها نوشید و روح تشنه خود را با اکسیر عرفان سیراب ساخت. او به مطالعه دقیق علوم اسلامی پرداخت و حتی مدتی در مدرسه قدیمی فاس طلبگی کرد ولکن علاقه اصلی او به علم حضوری و تجلی آن در هنر که بود. تیتوس بورکهارت پس از مراجعت به اروپا در موطن اجدادی خود سوئیس اقامت گزید. بورکهارت پس از بازگشت به سوئیس، همکاری خود را با انتشارات اورس گراف آغاز کرد و زیر نظر او کتابهایی با نام «شهرهای عالم ارواح» درباره هنر در شهرهای مقدس منتشر شد.
برخی از کتابهای این مجموعه را خود به تنهایی نوشت. بورکهارت همچنین از 1972 تا 1977 میلادی مشاور یونسکو در مراکش برای حفظ شهر تاریخی و قدیمی فاس بود. وی در طی این سال ها آثار زیادی از خود در باب هنر، معرفت و عرفان اسلامی به جای گذاشت. تیتوس بورکهارت در سال 1984 در شهر Lausanne سوئیس درگذشت. بورکهارت از افکار و آثار رنه گنون (1886ـ 1951میلادی )، متفکر و شرق شناس فرانسوی، متأثر بود و مانند فریتهوف شوان و آناندا کومارا سوامی (1877ـ1947 میلادی)، متفکر هندی، از جمله سنت گرایان برجسته و منتقدان تمدن جدید محسوب می گردد. وی پژوهشهای بسیاری در سبکهای مختلف هنری، به خصوص شیوه های گوناگون هنر مقدس، انجام داده است. از نظر او هنر مقدس علاوه بر موضوع آن که از یک حقیقت دینی نشئت می گیرد، باید شکل و زبان رمز گونه اش نیز نشان دهنده نوع هستی شناسی و نگرش معنوی آن دین باشد، در غیر این صورت هنر مقدس شمرده نمی شود. وظیفه سنتها نیز انتقال اصول و قواعدی است که اصالت، شکل و زبان هنر دینی را تضمین می کند.

آثار بورکهارت

مهمترین آثار تیتوس بوکهارت عبارتند از:
1- مقدمه اى بر آموزه صوفیانه
2- دیدگاه کیهان شناختى
3- کیمیا: علم کیهان، علم روح
4- فاس، شهر اسلام
5- فرهنگ مغربی در اسپانیا (لندن 1972) که در آن از علم، هنر و سنتهای فرهنگی سخن می گوید.
6- آینه خرد: مقالاتى در باب علم سنتى و هنر مقدس (کمبریج 1987) مجموعه مقالات او درباره جهان شناسی سنتی و علوم قدیم و هنر مقدس
7- جهانشمولى هنر مقدس
8- هنر اسلام
9- هنر مقدس در شرق و غرب (زوریخ 1955) که به فرانسه و انگلیسی ترجمه شده و با عنوان هنر مقدس، اصول و روشها نیز به فارسی ترجمه شده است.
10- شرحی بر دعای ابن مشیشه (متوفی 622) صوفی مراکشی و قطب طریقه شاذلیه
و همچنین مقاله ای درباره المقصد الاسنی فی شرح الاسماء الله الحسنی اثر غزالی است؛ رمزپردازی. (میلان 1979)
11- حکمت پیامبران (پاریس 1955) که ترجمه و تفسیر فصوص الحکم ابن عربی و اولین اثر در شناساندن ابن عربی به جهان غرب است.
12- انسان کامل (لیون 1953) که ترجمه فصلی از انسان کامل عبدالکریم گیلانی (جیلی) است
13- کلید معنوی احکام نجوم اسلامی بر اساس نظر ابن عربی (پاریس 1950) که از جمله تحقیقات خوب درباره علوم قدیم است
14- درآمدی بر آیین تصوف (لیون 1955) که به زبان آلمانی، انگلیسی و فارسی ترجمه شده است. او در این کتاب بر وحدت معنوی ادیان و عمومیت اصول تصوف در ادیان مختلف تأکید می کند.
برخى دیگر از آثار بورکهارت عبارتند از فرهنگ مغربى در اسپانیا، آینه خرد: مقالاتى در باب علم سنتى و هنر مقدس، جهانشمولى هنر مقدس و نیز کتاب هنر اسلام (Art of Islam) که آخرین کار عمده و اصلى او به حساب مى آید. بورکهارت آثارش را به زبان هاى آلمانى و فرانسه نوشته است. آثار تیتوس بورکهارت بر پایه گزیده اى که ویلیام استا دارد از مجموعه آثار وى تهیه و تدوین کرد، عبارتند از:
The Essential Titus Burckhardt Reflections on Sacred Art, Faiths, and Civilizations, Edited by William Stoddart, Foreword by Seyyed Hossein Nasr, World Wisdom, 2003.

محتوای مقدمه اى بر آموزه صوفیانه
دیدگاه متافیزیکى عمده بورکهارت، در کتاب مقدمه اى بر آموزه صوفیانه بیان شده است. بورکهارت در این اثر ماهیت نگرش معنوى و باطن گرایانه (esoterism) را تشریح مى کند و به بررسى مبانى نظرى باطن گرایى اسلامى یا تصوف مى پردازد و در پایان، شرحى از «کیمیاگرى معنوى» یا طریق مراقبه آمیزى که به کمال مطلوب معنوى منتهى مى شود به دست مى دهد. این اثر موقعیت و مقام علمى بورکهارت را به عنوان یکى از شارحان و مفسران پیشرو تعالیم مبتنى بر عقل شهودى (intellectual) و سلوک معنوى تثبیت کرد.

محتوای کتاب دیدگاه کیهان شناختى
بورکهارت بخش بزرگى از نوشته هایش را به کیهان شناسى سنتى (traditional cosmology) اختصاص داد و آن را «ندیم متافیزیک یا ما بعدالطبیعه» مى شمرد. نخستین مقاله اى که در این باره به رشته تحریر درآورد «دیدگاه کیهان شناختى» نام داشت که در سال 1948 به زبان فرانسه منتشر شد. موضوع دیگرى که با علاقه مندى او به کیهان شناسى ربط داشت صنعتگرى و هنر سنتى بود. بورکهارت در ارزیابى معمارى و شمایل نگارى سنتى و سایر هنرها و صنایع و روشنگرى در مورد ابعاد معنوى آنها مهارت خاصى داشت.

محتوای کتاب کیمیا: علم کیهان، علم روح
کتاب مفصل بورکهارت در کیهان شناسى چنین عنوانى داشت: کیمیا: علم کیهان، علم روح. او در این کتاب به شرح و بیان مفصل این قضیه مى پردازد که علم کیمیا که بعدها شیمى از آن نشأت گرفت و تبدیل فلزات کم ارزش به طلا یکى از مقاصد اصلى آن بود در حقیقت جلوه اى از «روانشناسى معنوى» و بیانگر تمنا و گرایش و کشش انسان به کمال مطلوب معنوى است، تبدیل مس وجود به کیمیاى جان. در حوزه هنر نیز مهمترین کتاب بورکهارت هنر مقدس در شرق و غرب نام دارد که در آن به بررسى موشکافانه هنرهاى قدسى و دینى در هندوئیسم، بودیسم، تائوئیسم، مسیحیت و اسلام مى پردازد.
بورکهارت در دهه هاى پنجاه و شصت عمرش مدیر هنرى یک مرکز انتشاراتى معتبر در لوزان و اولتن به نام Urs Graf Publishing House بود. فعالیت اصلى بورکهارت طى این دوره، تنظیم و چاپ مجموعه اى شایان توجه از دست نوشته ها و نسخ خطى قرون میانه به ویژه آثار مربوط به کتاب مقدس و سایر آثار مذهبى و هنرى بود. کارهاى او در این زمینه دیرى نگذشت که با استقبال متخصصین و نیز عامه مردم روبرو شد. پاپ پیوس دوازدهم نیز حضورا از او قدردانى کرد و کارهایش را ستود.

محتوای کتاب فاس، شهر اسلام
یکى دیگر از آثار شایان ذکر بورکهارت کتاب فاس، شهر اسلام (Fez, city of Islam) است که در اواخر دهه 1950 به زبان آلمانى به چاپ رسید و ریشه در زمانى داشت که در جوانى، در دهه 1930 چند سالى را در مغرب سپرى کرد و در آنجا با چند تن از شخصیت هاى برجسته معنوى مغرب از نزدیک آشنا شد. دکتر سیدحسین نصر در این باره مى نویسد «بورکهارت در دهه 1930 به مغرب رفت و در آنجا به اسلام درآمد، عربى آموخت و مغرب را کشور دوم خود ساخت.»

اندیشه های الهیاتی تیتوس بورکهارت

تیتوس بورکهارت یکى از بزرگترین محققان و اندیشمندان قرن بیستم در حوزه هایى مانند تفکر معنوى و سنتى، هنر مقدس و شناخت تمدن هاى بزرگ گذشته است. محققان بزرگى چون هیوستن اسمیت، سیدحسین نصر، مارتین لینگز، ویکتور دنر، سر جان تاونر و آنه مارى شیمل با ستایش بسیار از مقام علمى و معنوى وى یاد کرده اند. نصر درباره او مى نویسد: «بورکهات با آن حقیقتى که درباره اش سخن مى گفت و مطلب مى نوشت، زندگى مى کرد. نور خرد و هوش سرشارى که از او ساطع مى شد، به قلب متونى که به تحقیق درباره آنها مى پرداخت، نفوذ مى کرد و معناى ژرف آنها را روشن مى ساخت.»

شناخت فرهنگ
بوکهارت در مورد شناخت تمدنهاى شرقى و قرون میانه، در کتاب فرهنگ مغربى در اسپانیا مى نویسد که براى فهم و شناخت عمیق یک فرهنگ باید به آن علاقه مند بود و به آن مهر ورزید و این تنها در صورتى میسر است که به ارزشهاى کلى و جاودانه اى که در عمق آنها نهفته است توجه کنیم. «این ارزشها اساسا در همه فرهنگهاى راستین، یعنى فرهنگهایى که نه تنها به نیازهاى فیزیکى و جسمانى انسان بلکه به نیازهاى معنوى او، که بدون آنها زندگى هیچ معنا و هدفى نخواهد داشت، پاسخ مى دهند، وجود دارد.»

نقش آثار هنرى در شناخت فرهنگ
بورکهارت تصریح مى کند که هیچ چیز به اندازه آثار هنرى در یک فرهنگ ما را به آن فرهنگ نزدیک نمى کند. به دید بورکهارت آثار هنرى نمایانگر «مرکز» و کانون فرهنگها هستند. «این آثار هنرى ممکن است عبارت باشند از یک تصویر و شمایل مقدس، یک معبد، یک نمازخانه، یک مسجد یا حتى یک قالى با یک طراحى ابتدایى. چنین آثارى بیانگر یک کیفیت یا عامل اساسیند که تحلیل هاى صرفا تاریخى یا تحلیل شرایط اجتماعى و اقتصادى قادر به درک و دریافت آنها نیست. از طریق ادبیات یک فرهنگ (به ویژه آن آثارى که به حقایق ازلى و ابدى مى پردازند) نیز مى توان بصیرت و نگرشى ژرف نسبت به آن فرهنگ پیدا کرد. اما این گونه آثار ماهیتا عمیق و رمزى و نمادین هستند و براى خواننده معاصرى که از شروح و تفاسیر مفصل آنها بهره نمى برد نامعقول به نظر مى رسند. از سوى دیگر، یک اثر هنرى (بدون هیچ تلاش ذهنى از سوى مخاطبان) مى تواند به طور بى واسطه و «به نحو وجودى» یک حقیقت عقلى خاص یا نگرشى معنوى را انتقال دهد و بدین وسیله به ما انواع بصیرت ها راجع به ماهیت فرهنگ مورد نظر ببخشد.»

انسانهاى قرون وسطى و انسان معاصر
بورکهارت در ادامه این مطلب و به عنوان نکته اى منتقدانه چنین مى نویسد: «از منظر عصر مضطرب و بیش از حد غوطه ور در اندیشه کنونى، انسانهاى قرون وسطى غالبا خام اندیش و نابالغ و ناآشنا با هرگونه شک و بى یقینى روانشناختى به نظر مى رسند و این ممکن است ما را به این اشتباه بیندازد که گمان کنیم آنها کمتر از ما اهل فکر و تأمل بودند و بیش از ما به غرایزشان وابستگى داشتند. اما حقیقت این است که اعمال آنها ملهم و متأثر از یک بینش و اندیشه بود، بینش و اندیشه اى مربوط به معناى روحانى زندگى، به میزانى بسیار بیشتر از آنچه در مورد انسان معاصر صادق است و این دقیقا به این سبب بود که آنان براى حقیقتى جاودانى و لایزال زندگى مى کردند و عشق و علاقه شان و نیروى خلاقه شان، در آن قدرت و غنا و پرمایگى که در تولیدات و آثارشان مى بینیم و تحسین مى کنیم جلوه گر شده است. همان طور که گفتیم آنان بیش از ما به آسمان و نیز به زمین نزدیکتر بودند.
در مورد انسان معاصر، به تعبیرى کلى، وضعیت دقیقا عکس این است: انگیزه هاى او عبارت است از عواطف و احساسات که مجموعه اى از فعالیت هاى ذهنى- روانى، نظریه ها و «ایدئولوژى ها» در خدمت آنها پا به عرصه فعالیت مى گذارند. براى او، عواطف و هیجانات فردى و جمعى، عامل زیربنایى هستند و فعالیت ذهنى نیز در سطح قرار دارد. به عبارت دیگر (و با استفاده از تعبیرى از فریتیوف شوآن)، نزد هنرمند سنتى، عنصر عین و واقعیت خارجى (obgect) است که ارزش کار را تعیین مى کند در حالى که نزد اکثر هنرمندان مدرن عنصر ذهن یا واقعیت نفسانى (subject) این ارزش را تعیین مى کند. براى شناختن انسان مدرن چه بسا مطالعه روانشناسى کافى باشد اما انسان قرون میانه را تنها در صورتى مى توان به درستى شناخت که شخص تصور و شناخت حقیقى از اهداف و الهامات والاى او داشته باشد و درک کند که چگونه و تا چه میزان، تصورات و اندیشه هایش به صورت نمادین و رمزى بیانگر حقیقت کلى و ازلى و جاودانه است.»

انتقاد از دیدگاههاى تقلیل گرا
انتقاد از دیدگاههاى تقلیل گرا و به تعبیر خود این اندیشمندان نقد و رد آرا و نظراتى که فاقد بعد معنویند یا آن را انکار مى کنند و همه چیز را به سطح پدیدارهاى فیزیکى و طبیعى فرومى کاهند از ویژگى هاى فکرى اندیشمندان سنت گرا از جمله تیتوس بورکهارت به شمار مى رود، چیزى که عمدتا ناظر به جریان هاى «مدرن» است.

کیهان شناسى سنتى

بورکهارت در کتاب آینه خرد که یکى از آثار مهم و پرآوازه اوست به بررسى مفصل کیهان شناسى سنتى و طرد و تخطئه آن در نزد برخى از جریان هاى مدرن غربى اشاره مى کند. متن زیرین بیانگر گوشه اى از اندیشه هاى وى در این باب است: «هنرهاى آزاد هفت گانه قرون وسطى دربردارنده فنون و رشته هایى هستند که انسان مدرن در "علم" خواندن آنها تردید نمى کند رشته هایى مانند ریاضیات و نجوم و جدل (dialectic) و هندسه. این یکسان دانستن علم و هنر (در قرون وسطى گفته مى شد که «هر علم یک هنر است و هر هنر یک علم) که کاملا هماهنگ با ساختار جامع Trivium و Quadrivium است به روشنى نشان دهنده طبیعت بنیادین دیدگاه کیهان شناختى است. (Trivium یا «بیان خرد» چنانکه بورکهارت در یکى از آثارش توضیح مى دهد مشتمل بود بر گرامر (زبان) و جدل یا دیالکتیک (منطق) و فن سخنورى (Rhetoric).
Quadrivium یا خرد نیز شامل این علوم و رشته ها مى شد: حساب (مربوط به عدد) و موسیقى (مربوط به زمان و هارمونى) و هندسه (مربوط به مکان و نسبت ها) و نجوم (مربوط به حرکت و ریتم). اینها هفت Liberal arts مشهور قرون وسطى هستند) وقتى مورخان مدرن به کیهان شناسى سنتى، چه از دنیاى قدیم باشد و چه از شرق یا غرب قرون میانه، نظر مى کنند عموما آن را کوشش هایى کودکانه و خامدستانه براى توصیف و تبیین علل پدیده ها محسوب مى کنند.
آنان به این ترتیب در نگرش به چیزها مرتکب خطایى مشابه خطاى آن کسانى مى شوند که، با یک نوع پیشداورى «طبیعى گرایانه»، آثار هنرى قرون وسطى را بر طبق ملاک مشاهده «دقیق» طبیعت و نیز «هوشمندى» هنرمند مورد قضاوت و ارزیابى قرارمى دهند. براى انسان مدرن هر علمى در معرض تردید قرار مى گیرد اگر سطح امور واقع فیزیکى یا جسمانى و مادى را ترک گوید و صحت و اعتبارش را از کف مى دهد اگر خودش را از آن قسم استدلال که مبتنى بر یک نوع استمرار و تداوم شکل پذیر و تجسمى (plastic) است جدا کند. گویى کل عالم تنها بر پایه وجوه «مادى» یا کمى تخیل انسان شکل گرفته است.»
بورکهارت در بخشى دیگر از کتاب آینه خرد در ارتباط با همین موضوع چنین مى نویسد: «انسان باستان که زمین را جزیره اى در احاطه آبها و دریاها مى دید و گنبد آسمان را سقفى بر آن، و نیز انسان قرون وسطى که به آسمانها و افلاک متحد المرکز (که از زمین در مرکز آنها، تا فلک حد ناپذیر روح الهى امتداد داشت) معتقد بود بى تردید در مورد موقعیت و روابط و نسبت هاى واقعى عالم محسوس اشتباه مى کردند. اما از سوى دیگر، آنان کاملا بر این نکته واقف بودند (و این بسیار اهمیت دارد) که این عالم مادى و محسوس برابر با کل واقعیت نیست. آنان به این نکته علم داشتند که عالم واقع در احاطه و سیطره واقعیتى قرار دارد که هم عظیم تر و هم نامحسوس تر و پنهان تر است و اینکه این عالم نیز به نوبه خود، منطوى و محاط و مندرج در روح (The Spirit) است و دیگر اینکه عالم، مستقیم یا غیر مستقیم در همه ابعاد و امتدادهایش در برابر وجود نامتناهى (The Infinite) محو مى گردد.
انسان مدرن مى داند که زمین کره اى است معلق در یک مغاک بى انتها که در جریان یک حرکت سرسام آور و پیچیده قرار دارد و مى داند که این حرکت تحت سیطره سایر اجرام سماوى است اجرامى که بسیار بزرگتر و عظیم تر از زمین هستند و درفاصله اى بسیار دور با آن قرار دارند. او مى داند که زمینى که در آن زندگى مى کند در قیاس با خورشید ذره غبارى بیش نیست و اینکه خود خورشید هم ذره کوچکى است در میان سایر ستارگان فروزان و همه اینها در حرکت و جنبش مدامند. انسان مدرن همچنین مى داند که خردترین ذرات و اتم ها نیروهایى در خود دارند که اگر آزاد شوند مى توانند زمین را در یک حریق و ویرانى تقریبا آنى فرو برند. همه اینها از «بى نهایت کوچک» تا «بى نهایت بزرگ» در منظر علم مدرن پدیده هاى با مکانیسم هاى فوق العاده پیچیده هستند که کارکرد آنها صرفا محصول نیروهاى کور است.»
 

منـابـع

تیتوس بورکهارت- ارزشهای جاودان در هنر اسلامی- ترجمه نصرالله پورجوادی- سال 2 ش 5 (مرداد و شهریور 1361)

تیتوس بورکهارت- جهان شناسی سنتی و علوم معاصر- ترجمه مرتضی محمدی- سروش- سال 15- ش 647 (خرداد 1372 الف)

تیتوس بورکهارت- روح هنر اسلامی- ترجمه سید حسین نصر- هنر و مردم- دوره جدید- ش 55 (اردیبهشت 1346)

تیتوس بورکهارت- هنر اسلامی: زبان و بیان- ترجمه مسعود رجب نیا- تهران 1365 ش

تیتوس بورکهارت- هنر مقدس: اصول و روشها- ترجمه جلال ستاری- تهران 1369 ش

تیتوس بورکهارت- هنر مقدس در شرق و غرب- ترجمه علی پایا- فصلنامه هنر- ش 3 (بهار و تابستان 1362)

پروانه عروج نیا- مقاله بورکهارت- دائره المعارف اسلامی

سایت باشگاه اندیشه- مقاله تیتوس بورکهارت

سایت موسسه گفتگوی ادیان- مقاله تیتوس بورکهارت

تونى لین- تاریخ تفکر مسیحى- ترجمه روبرت آسریان- تهران- نشر و پژوهش فرزان روز- چاپ اول- 1380 ش

تیتوس بورکهارت- مبانی هنر معنوی- ترجمه سید حسین نصر

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد