نحوه ظهور نهضت وحدت کلیساها
فارسی 4680 نمایش |مقدمه
در این تحقیق دو ماجرای مشترک سده های نوزدهم و بیستم یعنی نهضت تبشیری (تبلیغی) و «اعتقاد به وحدت عمومی کلیسا» بررسی می شوند تا دیده شود چگونه مسیحیت در این محیط های فرهنگی جدید رشد و گسترش یافته است و چگونه این محیط ها آن را به چالش واداشته است.
سال های اولیه نهضت وحدت کلیساها
مبلغان مسیحی از فرقه های مختلف، به دلایل تاریخی مناسبی، خود دچار تفرقه و تشتت داخلی شدند: آنان از تعمید، آیین عشای ربانی، ماهیت کلیسا و جایگاه کتاب مقدس در عبادت، فهم های مختلفی داشتند. اما مسیحیان جدید در نقاط دوردست این تمایزات اعتقادی را درک نمی کردند و هنگامی که مبلغان مسیحی درباره تفسیر دینی با یکدیگر منازعه و جر و بحث می کردند اینان بهت زده می شدند. چگونه مسیحیان می توانستند از وحدت جسم مسیح کلیسا سخن بگویند و با این حال مدعی باشند که یک تفسیر از مسیحیت از سایر تفاسیر بهتر است؟ نخستین فهم از این امر که سیاست همکاری و همیاری بهتر از رقابت است به فکر مبلغان پروتستان قرن نوزدهم خطور کرد و این هیجان ها منجر به طلیعه های نهضت وحدت کلیساها شد. لغت «اکیومنیزم» (اعتقاد به وحدت کلیساها) از کلمه یونانی oikoumene گرفته شده و به معنای «کل جهان مسکون» است.
نهضت وحدت کلیساها معمولا به تلاشی که همه کلیساهای مسیحی برای بازیافت وحدت همه مؤمنان به عمل آوردند، تعریف می شود. به لحاظ آرمانی، نهضت وحدت کلیساها باید مسیحیان را به ورای اختلاف های اعتقادی و عبادی ببرد و به وحدتی که در نهضت اولیه مسیحی تصورش می رفت، برساند. ما چندین مرتبه متذکر شده ایم که مسیحیت اولیه به واسطه اختلاف هایش مشخص می شد و در این که آیا چنین وحدتی واقعا امکان دارد یا نه متحیریم. در عین حال، اندیشه وحدت مؤمنان، اندیشه جالبی است و توانسته است مسیحیان جدید را حول مباحثات سودمندی گردهم آورد. یهودیت در زمان عیسی، دین متکثری بود، با قرائت های بسیار مختلف، و دین در دنیای رومی اعمال و عقاید بسیار متنوعی در خود می پذیرفت. مسیحیت در ابتدا دینی بود که میان سایر ادیان؛ اما با قسطنطین، مسیحیت خود را به عنوان یک دین واقعی عرضه داشت، با چنان قدرتی که سایر قرائت های اعتقاد دینی (مثلا شرک) محکوم و ریشه کن شد. این اندیشه که مسیحیت تنها دین واقعی دنیاست و اوج آن در مظهر اروپاییش قرار دارد منجر به گرایش های تبلیغی در اوایل دنیای جدید شد.
تا دوره جدید، مدارا با آرای بسیار متنوع، از مشخصات مسیحیت نبود. آیین کاتولیک قرون وسطا قرائت های مختلف از مسیحیت را بدعت تلقی می کرد و در جهت ریشه کنی و نابودی آنها می کوشید. مدارا در برابر قرائت های گوناگون از ویژگی های مسیحیت در دوره نهضت اصلاح دینی (هم پروتستان و هم کاتولیک) نیز نبود. تفاسیر به دلیل مسیحیت خطا و خطرناک تلقی می شدند و مسیحیان در قرن هفدهم بیشتر می کوشیدند که دشمنان خود را نابود کنند، نه به این که آنان را دوست داشته باشند. هرچند پیوریتن ها برای آزادی دینی به آمریکا آمدند، اما آزادی را فقط برای خود تفسیر کردند. آنان هیچ علاقه ای به امنیت کاتولیک ها، یهودیان، بپتیست ها، شیکرها یا لوتری ها نداشتند. در عین حال، گروه های دیگری از مسیحیان (نظیر جرج فوکس و کواکرها در قرن هفدهم، الکساندر کمبل و «شاگردان مسیح» در قرن نوزدهم) تأسیس شدند، دقیقا بدین خاطر که این انشعابات در مسیحیت الهام بخش بنیان گذاردن این گروه ها شد که دنبال قرائتی از مسیحیت بروند که الام این انشعابات را تسکین دهد. امروزه تا حد زیادی مورمون ها و بپتیست های جنوبی از حرارت شور و شوق وحدت کلیسایی دلگرم نمی شوند و کاتولیک ها افراد محتاطی هستند که دیر به گفتگوی وحدت کلیسایی آمده اند.
این گروه ها حق ویژه ای برای فهم خاص خود از مسیحیت قائلند و گاهی تلاش هایی را که برای وحدت کلیساها به عمل می آید، تضعیف و کمرنگ کردن حقیقت تلقی می کنند. با این حال، نهضت های مهمی در مسیحیت جدید بوده اند که برای یافتن نوعی وحدت عمل یا حداقل وحدت برنامه، این اختلاف ها را نادیده گرفته اند. یکی از وسیع ترین ماجراهای همکاری مسیحی در همه زمان ها (یعنی نهضت تبلیغی) منطقا منجر به بحث هایی درباره تعاون و همکاری شد. نهضت تبلیغی امید داشت که نجات را به سراسر دنیا برساند و موجب نوعی بحث میان فرقه ای در قرن نوزدهم شد. در عین حال، مسیحیان انجیلی در دوره احیاگران، مرزهای فرقه ای را قطع و اثبات کردند که مسیحیان می توانند با هم عبادت کنند و با هم فیض خدا را در زندگی تجربه کنند، هرچند که در کلیساهای واحدی حضور نیابند.
اتحادیه انجیلی
اتحادیه انجیلی، که در سال 1846 در لندن شکل گرفت، ائتلافی بود از افراد علاقه مندی که ارتباط رسمی با کلیساهای سازمان یافته نداشتند. اندیشه یک اتحادیه انجیلی در ایام اولیه ای که گفتگوی وحدت کلیساها جریان داشت بسیار مهم بود. شاخه آمریکایی اتحادیه انجیلی که به دلیل جنگ داخلی تا سال 1867 قوتی به دست نیاورده بود، به چند علت اجتماعی می خواست به تلاش های مسیحیان انجیلی سر و سامان دهد. حتی قبل از جنگ داخلی، مسیحیان انجیلی غالبا به دلایل عمده ای متحد بودند. به یاد آورید که تجربه گروش مسیحیان در دوره دومین بیداری عظیم، هم فردی بود (یعنی یک فرد با پذیرش عیسی به عنوان منجی شخصی به نجات می رسد) و هم اجتماعی. مسیحیان موظف بودند با تقویت تلاش هایی که برای ممنوعیت استعمال مشروبات الکلی، برده داری و تعداد زیادی از دیگر مفاسد اجتماعی به عمل می آمد، گروش به دین خود را که در جهان اطرافشان احساس می کردند تحقق بخشند. به تدریج، اتحادیه انجیلی تبدیل به ندای نیرومندی در جهت فعالیت تبلیغی و حامی اولیه همکاری وحدت کلیسایی شد.
نشریه اتحادیه انجیلی، به نام جهان مسیحیت انجیلی، مسیحیان را به همکاری دعوت می کرد و این اتحادیه که الهام بخش مشارکت بیش از پنجاه هزار کلیسا شد، از یک هفته عبادت در ایام سال حمایت کرد. بعضی از اعضای این گروه، همکاری انجیلی را علامت نزدیکی سلطنت خدا می دیدند و همه به اصول آزادی دینی پایبند بودند. اتحادیه انجیلی به خودی خود حمایت های نیرومند نظری برای همکاری مسیحی فراهم کرد و موجب بحث های اولیه درباره بازیافت وحدت مسیحی شد. در عین حال، مبادی اعتقادی آیین انجیلی که، برای مثال، بر مسیحیت «دوباره تولد یافته» تأکید داشت و دشمنی آن با آیین کاتولیک، روش های این گروه را که می توانست تبدیل به عاملی برای وحدت کامل مسیحیت شود، محدود کرد. مسیحیان پروتستان در حالی که به نحو روز افزونی ملهم از واقعیت همکاری گروه هایی نظیر اتحادیه انجیلی بودند و شیوع تکثر و تفرقه در حوزه های مختلف تبلیغی آنان را تحریک می کرد، به تدریج به فکر اتحادیه های ملی افتادند.
جوسا استرانگ (1847-1916) یکی از آخرین دبیران بزرگ شاخه آمریکایی اتحادیه انجیلی بود که از این انجمن کناره گیری کرد و در شکل گیری شورای فدرال کلیساهای مسیح در آمریکا (1898) نقش یک راهنما به خود گرفت. شورای فدرال، بر خلاف اتحادیه انجیلی که اتحادی از افراد بوده امید داشت که تبدیل به نوعی اتحاد بین کلیساها شود، با نوعی کارکرد مشورتی با فرقه های عضو خود. شورای فدرال در سال 1908 رسما تأسیس شد و 31 فرقه مهم آمریکا را با هم متحد کرد. این شورا با فرا رسیدن سال 1950 بیش از 32 میلیون عضو داشت. اتحادیه انجیلی نوعی هدف مشترک را به حیات مسیحی عرضه داشت که با تجربه های تازه، آنان را قادر ساخت که در نهضت های عمده اجتماعی با هم کار کنند، خواه عضو کلیسای واحدی باشند یا نباشند. التزام آنان به تجدید حیات اجتماعی مستلزم همکاری بود.
نهضت دانشجویی
یک نیروی مهم برای وحدت بخشیدن به این شور و اشتیاق های متنوع، نیروی دانشجویان مسیحی در قرن نوزدهم بود. دانشجویان جوان مسیحی که تا حدی با کار مبلغ احیاگرا، دویت ال. مودی، سازماندهی شدند به انجیلی شدن علاقه مند بودند. هرچند نهضت های بین دانشگاهی و جهاد مقدس دانشگاهی جوانان را پیرامون اهداف مسیحی متحد کردند، اما نهضت های دانشجویی در قرن نوزدهم الهام بخش حد بالایی از فعالیت مسیحی دانشجویان شدند. اسکاتلندی جوانی که قهرمان فیلم «ارابه های آتش» بود، نمونه مناسبی از جدیت بسیاری از جوانان آن زمان است. یک جوان متدیست بسیار با نفوز، که زندگی خود را وقف جنبه هایی از طرح تبلیغی کرد، جی. آر. مت (1865-1955) اهل فلنت در ایالت میشیگان بود. او رهبر نهضت نسبتا جدیدی به انجمن مسیحی مردان جوان بود که در سال 1844 در لند تأسیس شد تا از طریق فعالیت های ورزشی، جوانان را در اخوت و برادری متحد کند و آنان را به سوی مسیح بکشاند.
این انجمن و انجمن دیگری تحت عنوان انجمن مسیحی زنان جوان، سازمان هایی بودند که در سال 1855 برای تربیت جسم و روح جوانان تأسیس شدند و هدفشان این بود که آنان را از قابلیت های زندگی مسیحی آگاه سازند. مت که دانشجوی فعالی بود، عضو هیئت رئیسه شد و سرانجام به مقام دبیری کمیته بین المللی آن رسید. او در سال 1895 یک مجمع بین المللی ترتیب داد و خود اولین دبیر عمومی اتحادیه جهانی دانشجویان مسیحی که در زمان حیات خود دنیا را به خاطر مسیح فتح کنند. اتحادیه جهانی دانشجویان مسیحی در قرن نوزدهم تنها یکی از گروه های فعال دانشجویی بود. نهضت دانشجویان مسیحی در انگلستان تأسیس شد تا دانشجویان را در باشگاه های مطالعه کتاب مقدس ثبت نام کند. این یک اتحادیه بین فرقه ای و بین المللی بود. بنابراین، تصور کنید که اگر این سه گروه از مشتاقان تبلیغ (یعنی SCM, WSCF و مبلغان) در یک مجمع بین المللی گردهم می آمدند چه اتفاقی پیش می آمد. آنان در سال 1910 در مجمع تبلیغ جهانی ادینبور گرد هم آمدند که نقطه عطفی در همکاری بین فرقه ای بود. مبلغان پروتستان و انگلیکن مشتاق همکاری بودند. آنان متوجه شدند که اصلاحات عبادی و اعتقادی که آنان را در انگلستان از هم جدا کرد، در حوزه های تبلیغی معنایی ندارد و به فکر همکاری با یکدیگر افتادند. تمایل آنان به همکاری، دانشجویان را به جنب و جوش آورد و منجر به شکل گیری شورای تبلیغ بین المللی شد که ائتلافی بود از مبلغان و دانشجویان که همگی برای مسیحی کردن جهان تلاش می کردند. این شورا با تأکید بر همکاری تبلیغی، بذرهای نهضت وحدت کلیسایی جدید را افشاند.
برنامه ها و امکانات برای همکاری در امور مربوط به وحدت کلیساها
همکاری در امور مربوط به وحدت کلیساها آن طور که در اعتقادات مشکل به نظر می آید، در امور مربوط به زندگی عملی مشکل نیست. به عبارت دیگر، تا آن جا که بتوان از مشاجرات اعتقادی دوری کرد به نظر می رسد که همکاری در امور مربوط به وحدت کلیساها می تواند یکی از واقعیات شکل دهنده مسیحیت جدید باشد. یکی از بینش های اولیه هیئت ایمان و نظم بینش ساده ای بود : «خدمت موجب وحدت است و آموزه باعث تفرقه.» بعضی از رهبران نهضت اتحاد کلیساها امید داشتند که مسیحیان بتوانند وحدت خود را در ایمان به مسیح بدون توجه به موضوع های آموزه ای نشان دهند. اما در واقع مسیحیان اختلاف های جدی دارند و مقاومت بپتیست های جنوبی و سایر انجیلی ها، همراه با احتیاط کاتولیک های رومی، یکی از موارد آشکار این اختلاف ها است. باید به خاطر داشت که لوتری های آمریکا فقط در سال 1987 توانستند بر بیشتر اختلاف های بینشی خود فائق آیند.
بسیاری از انشعابات در کلیساهای پروتستان امریکا که به جنگ داخلی باز می گشت، هنوز از بین نرفته اند و کلیساهایی که در رسیدن به فهم واحدی (مانند متدیست های متحد) موفق شده اند امروزه بر سر مسائل دیگری نظیر نقش مناسب کلیسا در کشورهای آمریکایی مرکزی دچار انشعاب شده اند. مسیحیان برای سال های متمادی درباره موضوع هایی نظیر تعداد و ماهیت آیین های عبادی، منابع مرجعیت دینی، ماهیت تبلیغ، ماهیت کلیسا و هدف از وحدت در تعارض را می طلبیدند فهرست کرد: اتحاد کلیسا با مسیح، جایگاه سنت، الگوهای متنوع عبادت، و نهادگرایی، که برای شکل دادن به یک برنامه درباره بحث از وحدت کلیساها در دهه های آینده لازم بودند. امروزه شورای جهانی کلیساها نیاز به وحدت را به رسمیت می شناسد و تلاش های مهمی برای جذب گروه هایی که در برابر گفتگو درباره وحدت کلیساها مقاومت می کنند به عمل می آورد.
اما با نشان دادن آرزوهایی که درباره عضویت دارد، وحدت را چنین می فهمد که اگر دست یافتنی هم باشد نباید اختلاف های واقعی شورای واتیکانی دوم (1962-65) فرمانی درباره وحدت کلیساها صادر کرد که امکانات جدیدی را برای گفتگوی کاتولیک ها محسوب شده است اما مسائل با صرف تمایل به گفتگو حل نمی شوند. اعتقاد به وحدت کلیساها صرفا موضوعی مربوط به حسن نیت یا مطلوبیت نیست. نهضت وحدت کلیساها جستجویی برای وحدت است. طرفداران وحدت غالبا می گویند امیدوارند که در باب وحدت مسیحی به یک رستاخیز برسند. ممکن است از غنا و پویایی مسیحیت باشد که امکان یک رشته از قرائت های اعتقادی و عبادی را می طلبد. در عین حال، باید توجه داشته باشیم که امکانات گفتگوی بین فرقه ای که نهضت وحدت کلیساها را به وجود آورده است، اقدام بالنده اصیلی برای مسیحیت در دنیای جدید فراهم می آورد.
منـابـع
مری جو ویور- کتاب درآمدی به مسیحیت- مترجم حسن قنبرى- قم- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1381
مری جو ویور- مقاله مسیحیت جهانی- مترجم حسن قنبرى- سایت باشگاه اندیشه
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها