بازپرسی عمومی
فارسی 2975 نمایش |جامعه هاى ستمگر با عذابى که در این دنیا به آنها مى رسد، کارشان تمام نمى شود بلکه علاوه بر عذاب این دنیا در آخرت نیز مؤاخذه خواهند شد و در برابر کارهایى که کرده اند مورد پرسش قرار خواهند گرفت. خداوند می فرماید که: «فلنسلن الذین أرسل إلیهم و لنسلن المرسلین؛ پس قطعا از کسانى که [پیامبران] به سوى آنان فرستاده شده اند خواهیم پرسید، و از فرستادگان نیز خواهیم پرسید» (اعراف/ 6). درخواست کردن چیزی ست از شخصى خواه أمر مادى باشد، و یا معنوى، و اعم است از اینکه آن موضوع خبر باشد (استخبار) و یا علم باشد (استعلام) و یا مال باشد (استعطاء). و منظور در اینجا درخواست کردن حقیقت جریان أمر آنها است، تا آشکار شود که مردم با رسولان چه معامله اى کردند، و رسولان نیز چگونه در مأموریت رسالت خود انجام وظیفه نمودند. و این معنى نتیجه محاسبه و لزوم بررسى خداوند متعال است که به اقتضاى عدل و نظم و دادرسى او لازم مى شود که بخصوصیات أعمال بندگان خود رسیدگى کرده، و هر کسى را مطابق أعمال خود پاداش دقیق و عادلانه بدهد. و در این جهت فرقى نمى کند که رسول مقرب او باشد، و یا بنده ضعیف محجوب، و یا فرد مقصر دیگر.
این سؤال روى جریان طبیعى عالم ماوراى ماده صورت مى گیرد، نه از راه گفت و شنود متداول این عالم ما، و اگر نه باید ملیونها سال این سؤال و جواب طول بکشد، و هم از این راه حقیقت موضوعات آنطوریکه باید آشکار نخواهد شد. آرى حقایق و واقعیات امور در صفحات نفس ثبت است، و این ثبت بسیار دقیقتر از ضبط أصوات باشد، و سؤال و جواب نیز با اراده و قصد صورت مى گیرد، و تفهیم و تفاهم در آنجا از طریق وسائل مادى نخواهد بود. چنانکه در عالم خواب و مکاشفه این چنین است، و اسباب و وسائل مادى هرگز از شرائط و لوازم تفهیم و تفاهم نیست، و هر نوعى از حیوان و دیگران، خصوصیاتى دارند.
ایستگاه های گوناگون برای پرسش و پاسخ
توجه کنیم که قیامت داراى موقفها و ایستگاههاى گوناگونى است. در بعضى از این موقفها از همه سؤال مى شود و گنهکاران مورد پرسش قرار مى گیرند ولى در بعضى دیگر از این موقفها از کسى سؤال نخواهد شد و فقط مجازات در پى خواهد داشت. گروهى از آیات که دلالت بر این دارند که در قیامت از مجرمان سؤال مى شود مربوط به موقف اول و آن گروه که دلالت دارند سؤال نخواهد شد، مربوط به موقف دوم است. از جمله آیاتى که مربوط به موقف اول است علاوه بر آیه مورد بحث، از آیات زیر هم مى توان یاد کرد: «وقفوهم إنهم مسئولون؛ آنها را نگه دارید که از آنها سؤال خواهد شد» (صافات/ 24). «فو ربک لنسئلنهم أجمعین؛ پس سوگند به پروردگار تو که از همه آنها پرسیده خواهد شد» (حجر/ 92). «و لیسئلن یوم القیامة عما کانوا یفترون؛ و البته در روز قیامت از آنچه افترا مى زنند پرسیده خواهند شد» (عنکبوت/ 13). و از جمله آیاتى که مربوط به موقف دوم است، این آیات را مى آوریم: «و لا یسئل عن ذنوبهم المجرمون؛ گنهکاران از گناهان خود پرسیده نمى شوند» (قصص/ 78). «فیومئذ لا یسئل عن ذنبه إنس و لا جان؛ پس در آن روز از گناه هیچ انس و جنى پرسیده نمیشود» (رحمن/ 39). ضمنا سؤالى که در یک موقف قیامت از مجرمان خواهد شد براى کشف حقیقت نیست چون خداوند، خود از حال آنها باخبر است، بلکه سؤال براى اعتراف گرفتن از آنهاست و این خود نوعى عذاب روحى است و براى همین است که در آیه مورد بحث ما پس از بیان اینکه از مردم سؤال خواهد شد، اضافه مى کند که کارهاى آنها را از روى علم و آگاهى براى آنها تعریف خواهیم کرد تا بدانند که غایب و بى خبر نبودیم. یعنى آنها هر کارى در دنیا انجام داده اند در حضور ما بوده و ما به خوبى از آن آگاه بودیم و در قیامت از کارهایى که کرده اند خبر خواهیم داد. بنابراین پرسش از آنها براى به دست آوردن اطلاع نیست بلکه براى اتمام حجت است که براى آنان نوعى عذاب روحى هم هست.
در آیه بعد آمده است که: «فلنقصن علیهم بعلم و ما کنا غائبین؛ و بى شک [داستانشان را] از روى علم براى آنها نقل خواهیم کرد و ما [از احوال آنها] غایب نبوده ایم» (اعراف/ 7). قص و قصص: روایت کردن جریانی است که مضبوط بوده و واقعیت داشته باشد، و صیغه جمع قصص است. و قصاص و مقاصه: حکایت عملى امری است که واقع شده است. مى فرماید: پس از درخواست از آنها، براى تتمیم تفاهم و روشن شدن جریان امور، وقایع و جریانهاى گذشته را که مورد احتیاج و لزوم است، به آنطوری که واقعیت دارد، براى آنها (مردم، رسولان) نقل کرده و نشان مى دهیم. آرى ما به همه جزئیات و خصوصیات آن وقایع عالم و آگاهى یقینى داشته، و از آن امور غائب نبودیم، زیرا که علم خداوند متعال عین ذات او نامحدود و نامتناهى بوده، و امور گذشته و آینده و ظاهر و باطن در مقابل إحاطه علم او یکسان باشد. و هرگز زمان و مکان و حدود دیگر نمى توانند از احاطه و نفوذ علم او حاجب و مانع باشند. و گذشته از این احاطه علم او در پرتو نور نامحدود ازلى و ابدى ذات او جلوه گر مى شود، و صفات او عین ذات او بوده، و هیچگونه از ذات او جدایى ندارد.
روایت:
عبدالله عباس گفت: معنى «فلنقصن علیهم» این است که: بر او آریم و خوانیم آنچه در نامه عمل او باشد، و در خبر است که رسول (ص) گفت: «ان الله یسأل کل احد بکلامه لیس بینه و بینه ترجمان؛ خداى تعالى هر کس را که سؤال کند به کلام خود سؤال کند و به خودى خود با او خطاب کند، میان ایشان ترجمانى نبود». در المنثور روایت مى کند که: «هر بنده اى در روز قیامت از چهار چیز پرسش مى شود، خداوند مى فرماید: آیا من براى تو بدنى قرار ندادم پس در چه برنامه اى آنرا فانى کردى؟ و آیا من براى تو علمى ندادم پس چطور عمل کردى به دانستنهاى خود؟ و آیا من به تو مالى ندادم پس در چه موردى آنرا مصرف کردى؟ و آیا تو را عمر و زندگى ندادم پس چگونه آنرا بسر بردى؟». سپاسگزارى از نعمت و قدردانى از آن به حکم وجدان و عقل لازم است، و کفران و ناسپاسى از بزرگترین اعمال سوء بوده، و در حقیقت انکار و بى اعتنایى به رحمت و لطف و إحسان پروردگار متعال خواهد بود. و این چهار موضوع چهار پایه زندگى انسانست که هر کسى برنامه پیشرفت او در جهت مادى باشد و یا معنوى، بوسیله این چهار موضوع تأمین شده، و موفقیت براى او حاصل مى شود.
منـابـع
یعقوب جعفری- تفسیر کوثر- ج 4 صفحه 17
میرزا حسن مصطفوی- تفسیر روشن- ج 8 صفحه 279
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها