فرار مشرکین تغییر سرنوشت جنگ احد

فارسی 4711 نمایش |

فرار مشرکین:
با افزایش حملات مسلمین و فشارهای ایشان کفار تاب مقاومت را از دست داده و پا به فرار گذاشتند. وحشت چنان ایشان را فرا گرفته بود که بت بزرگ خود «هبل» را که همراه آورده بودند رها کرده و بزدلانه گریختند و با شروع فرار، زنان آوازه خوان، شعرخوانی و چنگ نوازی خود را افزوده و تلاش کردند مردان خود را به ادامه جنگ تشویق کنند، اما نتوانستند. سربازان اسلام نیز پس از مقداری تعقیب و گریز از پی جویی مشرکین دست برداشته و به صحنه جنگ بازگشتند تا غنائم و وسایل جا مانده مشکرین را جمع آوری کنند. در این هنگام همراهان «عبدالله ابن جبیر» که برای مراقبت از دهانه شکاف عینین در آنجا مستقر بودند، به طمع افتاده و با آنکه رسول خدا (ص) به ایشان فرموده بود تحت هیچ شرایطی تنگه را رها نکنند، تصمیم به رفتن و جمع آوری غنائم گرفتند. عبدالله بن جبیر وقتی از این تصمیم آگاه شد، شدیدا با یاران خود مخالفت کرده و فریاد زد: نه نروید و از دستور رسول خدا سرپیچی نکنید. برخی گفتند: «چرا نرویم آن وقت که پیامبر فرمود از اینجا حرکت نکنید نمی دانست مسلمانان پیروز می شوند یا شکست می خورند، فلذا حال که پیروز شده ایم دلیلی برای ماندن و نگهبانی از تنگه وجود ندارد» این را گفته و حدود 40 تن از ایشان از محل استقرار خود پایین رفته و مشغول جمع آوری غنائم شدند و تنها حدود 10 نفر به همراه عبدالله ابن جبیر باقی مانده و به حفاظت از تنگه ادامه دادند. از آن طرف، خالد ابن ولید که با دویست تن از جنگجویان قریش در کمین تیراندازان اسلام بوده و تا آن وقت نتوانسته بودند از تنگه عبور نمایند وقتی دانستند تنها حدود 10 تن از تیراندازان مانده اند به آنها حمله کرده و تمام ایشان را به شهادت رساندند. سپس از تنگه عبور کرده و از پشت سر به مسلمانان در حال جمع آوری غنائم حمله نمودند با حمله خالد، زنی به نام «عمرة بنت علقمه حارثیه» که در لشکر قریش بوده و این صحنه را می دید فریاد زد و لشکر در حال فرار قریش را مجددا به میدان جنگ برگرداند. «عمره بنت علقمه» پرچم قریش را که بر زمین افتاده بود برداشته و گروهی از سپاه فراری کفار را در اطراف آن جمع کرد. با این عملکرد عمره، ورق برگشته و سرنوشت جنگ عوض شد. با حمله خالد ابن ولید و همراهانش اوضاع مسلمانان بسیار آشفته شد به ترتیبی که گاها بدلیل عدم شناخت و شلوغی صحنه جنگ نیروهای خودی به یکدیگر حمله کرده و همدیگر را زخمی می کردند.

شایعه کشته شدن پیامبر (ص):
در بی نظمی بوجود آمده یکی از مشرکان، فردی به نام «مصعب ابن عمیر» را به شهادت رسانده و به خیال اینکه او رسول خدا است فریاد زد: «محمد کشته شد، محمد کشته شد...» در برخی از نقل ها آمده است: در آشفتگی بوجود آمده پیامبر پایش پیچ خورده و در گودالی افتاد، عدم حضور ایشان باعث شد گمان کنند ایشان کشته شده است. با شیوع این خبر سراسیمگی مسلمین افزوده شده و بسیاری از ایشان پا به فرار می گذارند و هر قدر رسول خدا (ص) فریاد می زند: «ای فلانی، ای فلانی! من محمد هستم باز گردید و بجنگید» ایشان گوش فرا نداده و برای نجات جان خود فرار می کنند.

فراریان چه کسانی بودند؟
در کتب تاریخی از قول خالد ابن ولید آمده است که بعدها می گفت: «عمر را در حالیکه تنها بود دیدم که به بالای کوه فرار می کرد اما به روی خود نیاورده و گذشتم، زیرا ترس آن را داشتم که کسی از همراهانم او را دیده و به قتل او اقدام کنند. (توضیح اینکه: «خالد ابن ولید» و «عمر» خویشاوند بودند و علت رقت او نسبت به عمر به همین خاطر بود) و نیز آمده است: «در جنگ احد پس از شیوع خبر کشته شدن رسول خدا (ص) «انس ابن نضر» عموی انس ابن مالک به «عمر ابن خطاب» (رجوع شود به سیره ابن هشام ج 3 ص 600 «در بخش غزوه احد») و عده ای از مسلمانان که دست از کارزار کشیده در حال فرار بودند برخورده و از آنها می پرسد: «چرا از جنگ دست کشیده اید؟» ایشان می گویند: «رسول خدا (ص) کشته شده و جنگ پس از او فایده ای ندارد!» انس می گوید: «اگر رسول اکرم (ص) مرده است زندگی پس از او به چه کارتان می آید؟ برخیزید و در راه هدفی که او کشته شده کشته شوید» آنگاه خودش به صحنه رفته و آنقدر می جنگد تا در حالیکه هفتاد ضربه بر پیکرش خورده است به شهادت می رسد. و نیز نقل شده است که: در جنگ بدر پس از شایعه شدن خبر شهادت رسول اکرم (ص) «مالک بن دخشم»، «خارجه ابن زید» را در حال احتضار با سیزده زخم کشنده می بیند، به او می گوید: «مگر خبر نداری که محمد کشته شده است؟» خارجه می گوید «اگر او کشته شده است خداوند که زنده می باشد...» در این هیاهو ناگهان منافقی از میان لشکر اسلام فریاد می زند: «رسول الله (ص) کشته شده، برگردید که دشمن دارد وارد خانه ها می شود!» این خبر بهانه خوبی برای افراد بزدل و سست نهاد شده و باعث می شود این دسته به مدینه بازگردند.

عده ای از گریختگان به مدینه می رسند:
اولین نفر از فراریان که به مدینه می رسد ابوعباده سعدابن عثمان است، او با رسیدن به شهر خبر می دهد: «رسول خدا کشته شده است، رسول خدا کشته شده است» پس از او عده ای دیگر همچون «عمر» و «عثمان» (در مغازی واقدی ج1- 278ص از قول خود عثمان، اعتراف به این گناه نقل شده و عمر ابن خطاب هم عثمان را از فراریان جنگ احد شمرده است. در کتاب «تنویر المقیاس من تفسیر ابن عباس» ص 59 نیز از قول عبدالله ابن عباس در ذیل آیه «ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان...»؛ «کسانی که پشت کرده فرار نمودند در روزی که دو گروه مسلمین و مشرکان به یکدیگر رسیدند...»، (آل عمران/ 155) آمده است که منظور عثمان ابن عفان و همراهان او بود.) به شهر آمده و نزد زنان خود می روند اما همسرانشان از ایشان استقبال گرمی نکرده بلکه زبان به طعن گشوده و به آنها می گویند: «رسول خدا (ص) را بی دفاع گذاشته و به خانه های خود گریخته اید؟»

ام ایمن به احد می رود:
از جمله فراریان احد، حارث ابن حاطب، ثعلبه بن حاطب، سواد ابن غزیه، سعد ابن عثمان، عقبه ابن عثمان، خارجه ابن عامر، اوس ابن قیظی و چند تن از همراهانش از بنی حارثه و «عمر ابن خطاب» و «عثمان ابن عفان» را می شمردند که در راه به ام ایمن می رسند؛ ام ایمن خاک به روی ایشان پاشیده و به یکی از ایشان که احتمالا عمر یا عثمان بوده است می گوید: «بیا این دوک را بگیر و بریس و شمشیرت را به من بده!!» سپس به همراه عده ای از زنان به احد می شتابد.

نکته:
اینکه گفته شده: «احتمالا کسی که ام ایمن به صورت او خاک پاشیده است عمر یا عثمان بوده»، علتش این است که: در کتب سیره و مغازی تا کوچکترین مطالب ثبت و ضبط شده، فلذا ممکن نیست نام چنین فردی نیامده یا معلوم نباشد مگر آنکه نویسنده آن کتاب یا ناقل آن مطلب به دلیل ترس از عمال حکومت یا تقیه یا... از ذکر نام چنین افرادی پرهیز نموده باشد از طرفی در جمع فراریان از جنگ احد، تنها کسانی که ممکن است ترس از ذکر نام ایشان باشد، «عمر» و «عثمان» هستند، فلذا به گمان قوی رد مذکور همان عمر یا عثمان بوده است.

منـابـع

مرتضی ﻣﻄﻬﺮی- خاتم النبیین

ابن هشام- السیره النبویه- جلد 3

محمد تقی مدرسی- محمد خاتم پیامبران

یوسفی غروی- موسوعه التاریخ الاسلامی ج 2

جلال الدین فارسی- پیامبری و جهاد

مرتضي مطهري- جاذبه های عشق

7- زندگانی حضرت محمد (ص)

8- قصص الانبیا

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد