طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن سوم (ذبیان و دیگران)
فارسی 8383 نمایش |35- حافظ علی بن حکیم بن ذبیان کوفی؛ اودی- متوفای 231، ابن معین و نسائی و محمد بن عبدالله حضرمی و ابن قانع به طوری که در خلاصه خزرجی و تهذیب ابن حجر جلد 7 صفحه 311 مذکور است او را توثیق نموده اند، حدیث مناشده از او به طریق صحیح به لفظ سعید و زید ابن یثیع روایت شده است.
36- حافظ خلف بن سالم مهلبی مخرمی بغدادی؛ متوفای 231، به طوری که در خلاصه خزرجی ص 90- و جلد 3 «تهذیب التهذیب» صفحه 152 مذکور است، نسائی و ابن شیبه و حمزه کنانی او را توثیق نموده اند، و خطیب در جلد 8 تاریخش صفحه 328 موثق بودن و صدق و دقت نظر او را از جمعی حکایت نموده است.
37- حافظ علی بن محمد ابوالحسن طنافسی کوفی؛ مقیم ری- متوفای 233 ر 5، ابوحاتم او را ثقه و راستگو معرفی نموده و خلیلی گوید: پیشوائی است، او و برادرش حسن در قزوین موقعیت مهمی را دارا بوده اند و بزرگان برای ملاقات آن دو می شتافتند، ابن حبان او را از ثقات ذکر نموده، و ابن حجر در جلد 7 تهذیبش ص 379 شرح حال او را چنین ذکر کرده و در تقریبش ص 186 او را ثقه و عابد ثبت نموده است و خزرجی در «خلاصه» ص 135 موثق بودن او را ذکر نموده، حافظ ابن ماجه در جلد 1 سنن خود ص 38- از علی بن محمد طنافسی (مذکور) این روایت را آورده که او از ابومعاویه (محمد بن خازم) و او از موسی بن مسلم شیبانی و او از عبدالرحمن بن سابط، از سعد بن ابی وقاص روایت نموده: هنگامی که معاویه از یکی سفرهای حج خود بازگشت... تا آخر حدیث که در ص 78 ذکر شده است و اسناد آن صحیح و رجال آن همگی موثق هستند. ابن ماجه نیز در جلد 1 سنن خود ص 29 گوید: حدیث نمود ما را علی بن محمد از ابوالحسن (زید بن حباب) که او گفت: مرا خبر داد حماد بن سلمه از علی بن زید بن جدعان از عدی بن ثابت از براء بن عازب رضی الله عنه که گفت: «با رسول خدا (ص) آمدیم...» تا آخر حدیث، و این اسناد صحیح و رجال آن همگی موثق هستند.
39- حافظ هدبة بن خالد؛ ابوخالد قیسی- بصری- متوفای 235، ابن معین و ابن حبان و مسلمة بن قاسم و ابویعلی او را توثیق نموده اند، و ابن عدی گفته: نامبرده موصوف به صدق است و باکی بر او نیست در حالی که مردم او را توثیق نموده اند، شرح حال او را ذهبی در جلد 2 «تذکره» صفحه 50 و خزرجی در «خلاصه» ص 355 و ابن حجر در جلد 11 «تهذیب» صفحه 25 ثبت نموده اند، روایتی از او در حدیث تهنیت به طریق صحیح و رجال ثقه نقل شده است.
40- حافظ عبدالله بن محمد بن ابی شیبه؛ ابوبکر عیسی- کوفی- متوفای 235، عجلی و ابوحاتم و ابن خراش او را توثیق نموده اند، و ابن حبان تدین و حفظ و اتقان او را تأیید نموده. شرح حال او را ذهبی در جلد 2 «تذکره» صفحه 20 و خطیب در جلد 10 «تاریخ» صفحه 66- 71 و ابن حجر در جلد 6 «تهذیب» صفحه 4 ثبت نموده اند، روایت نامبرده در داستان مناشده جوانی با ابی هریره به سند صحیح و همچنین در حدیث رکبان به اسنادی که رجال آن همگی ثقه هستند، روایت شده است.
41- حافظ ابوسعید عبیدالله بن عمر جشمی؛ قواریری- بصری- متوفای 235، ابن معین و عجلی و نسائی و حافظ صالح جزره چنانکه در جلد 10 تاریخ خطیب صفحه 220- 223 مذکور است، او را توثیق نموده اند، روایت او در حدیث مناشده رحبه به لفظ عبدالرحمن بن ابی لیلی خواهد آمد.
42- حافظ احمد بن عمر بن حفص جلاب ابوجعفر وکیعی؛ - کوفی- ساکن بغداد، متوفای 235، ابن معین و عبدالله بن احمد و محمد بن عبدوس به طوری که در جلد 4 تاریخ خطیب صفحه 284 مذکور است، او را توثیق نموده اند، روایتی به طریق او در حدیث مناشده رحبه به لفظ عبدالرحمن نقل شده است.
43- حافظ ابراهیم بن منذر بن عبدالله حزامی؛ ابواسحاق مدنی- متوفای 236، دارقطنی و ابن وضاح او را توثیق کرده اند و ابن حبان او را در شمار ثقات آورده، و خطیب در رد گفتار کسی که گفته: نامبرده روایات منکر (غیر معروف) دارد چنین گوید: و اما روایات غیر معروف، در احادیث او بسیار کم یافت می شود مگر روایاتی که از راویان ناشناس باشد، و مع الوصف یحیی بن معین و غیره از علماء حفاظ به روایات او رضایت داده اند و او را توثیق می نمایند، ابن حجر شرح حال او را در جلد 1 «تهذیب» صفحه 167 ثبت نموده، حافظ نسائی در «خصایص» صفحه 25 آورده که: «خبر داد مرا ابوعبدالرحمن زکریا بن یحیی سجستانی از محمد بن عبدالرحیم از ابراهیم (مذکور) از معن و او از موسی بن یعقوب از مهاجر بن مسمار از عایشه بنت سعد و از عامر بن سعد از سعد که رسول خدا (ص) خطبه خواند و فرمود ای گروه مردم، به درستی که من ولی شما هستم، آن گروه این فرمایش او را تصدیق نمودند، سپس دست علی را گرفت و بلند کرد و فرمود: این ولی من است، و از طرف من ادا می کند (وظایف را) دوست و پیرو او خدا را دوست دارد و پیروی می کند و کسی که با او عداوت بورزد دشمن خدا است.» و اسناد این حدیث صحیح و رجال آن همگی ثقه هستند.
44- ابوسعید یحیی بن سلیمان کوفی جعفی مقری؛ متوفای 237، دارقطنی و عقیلی او را توثیق نموده اند، و ابن حبان به طوری که در جلد 11 «تهذیب التهذیب» ص 227 و در «خلاصه» صفحه 364 مذکور است، او را در شمار ثقات آورده، حدیث رکبان به اسناد صحیح و رجالی که همگی ثقه هستند روایت شده است.
45- حافظ ابن راهویه اسحق بن ابراهیم حنظلی مروزی؛ متوفای 237، أحمد گفته نظیر و همانندی برای او در نزد ما پیشوایان مسلمین به نظر نمی رسد، و چنانکه در «خلاصه» خزرجی ص 23 مذکور است، گروهی او را توثیق نموده اند و ابن خلکان در جلد 1 تاریخ خود ص 68 می نگارد فن حدیث و فقه و صفت ورع در او جمع است، و نامبرده یکی از پیشوایان اسلام است و دارای مسند مشهوری است.
46- حافظ عثمان بن محمد بن ابی شیبه؛ ابوالحسن عیسی کوفی، صاحب مسند و تفسیر، متوفای 239، به طوری که در جلد 11 تاریخ خطیب ص 283- 288 و در جلد 2 تذکره ذهبی ص 30 مذکور است، ابن معین و عجلی او را توثیق نموده اند، نامبرده در «سنن» حدیث «غدیر» را به طریق صحیح که رجال آن، همگی ثقه هستند آورده است.
47- حافظ قتیبة بن سعید بن جمیل بغلانی؛ (بغلان قریه ایست در بلخ) ابورجاء ثقفی (نامبرده در سال 420 در سن 92 سالگی درگذشته)، سمعانی در «انساب» نگاشته که نامبرده در شرق و غرب محدث بوده و پیشوایان جهان از هر شهر و دیار به سوی او می شتافتند، و پیشوایان پنجگانه (بخاری- مسلم- ابوداود- ابوعیسی ابوعبدالرحمن) و گروه بیشمار دیگر از او روایت کرده اند، ابن معین و نسائی و ذهبی (در جلد 2 «تذکره» ص 33) او را توثیق نموده اند.
48- پیشوای حنبلیان؛ - ابوعبدالله احمد بن حنبل شیبانی متوفای 241، حدیث غدیر را در «مسند» و «مناقب» به طرق بسیار و صحیح آورده است.
49- حافظ یعقوب بن حمید بن کاسب؛ ابو یوسف مدنی- متوفای 241، ابن معین و مصعب بن زبیر و مسلمة بن قاسم او را توثیق نموده اند و ابن حبان نامبرده را در شمار ثقات آورده و ابن عدی گفته: باکی بر او نیست، و بخاری گوید: ما جز خوبی در او ندیدیم، او اصلا متصف به صدق است، و بنابراین تضعیف او از کسی مسموع نخواهد بود، شرح حال او در جلد 2 «تذکره» ص 51 و «خلاصه» ص 375 و «تهذیب التهذیب» جلد 11 ص 384 مذکور است.
50- حافظ حسن بن حماد بن کسیب؛ ابوعلی سجاده بغدادی متوفای 241 احمد او را صاحب سنت دانسته و به طوری که در «خلاصه خزرجی» ص 66 و حاشیه آن مذکور است ابن حبان او را در شمار ثقات ذکر کرده، شرح حال او را خطیب در جلد 7 «تاریخ» ص 295 ثبت و او را توثیق نموده است، از او حدیثی به طریق حافظ واحدی در مورد نزول آیه تبلیغ در ولایت علی (ع) روایت شده است.
51- حافظ هارون بن عبدالله بن مروان؛ ابوموسی بزار معروف به حمال متوفای 243. دارقطنی و نسائی و ذهبی در جلد 2 «تذکرة» ص 62 و خطیب در جلد 14 «تاریخ» ص 22 او را توثیق نموده اند، حدیث مناشده رحبه به لفظ ابی الطفیل به طریق صحیح که رجال آن ثقه هستند از او روایت شده است.
52- ابوعمار حسین بن حریث مروزی؛ متوفای 244 (در قصر اللصوص) به طوری که در جلد 8 تاریخ خطیب ص 36 مذکور است، نسائی او را توثیق نموده و ابن حجر در «تقریب» ص 57 او را ثقه ذکر کرده است.
53- هلال بن بشر بن محبوب؛ ابوالحسن بصری- احدب- متوفای 246، نسائی او را توثیق کرده و ابن حبان او را در شمار ثقات آورده، نسائی در «خصائص» ص 3 این حدیث را آورده که: خبر داد ما را هلال بن بشر بصری از محمد بن خالد (ابن عثمه) از موسی بن یعقوب زمعی از مهاجرین مسمار از عایشه دختر سعد که گفت: از پدرم سعد شنیدم که می گفت... تا آخر حدیث که اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند.
54- ابوالجوزاء احمد بن عثمان بصری؛ متوفای 246، ابو حاتم او را توثیق نموده و ابن ابی عاصم گفته: که نامبرده از نساک اهل بصره است و بزار او را ثقه و موصوف به امانت دانسته و ابن حبان او را در شمار ثقات ذکر نموده. شرح حال او را ابن حجر در جلد 1 «تهذیب» ص 61 ثبت نموده، حدیث از او در صفحه 82 به اسنادی که رجال آن جز (عثمه) مادر محمد بن خالد همگی ثقه هستند، گذشت و عثمه را نشناختم و نکوهشی هم درباره او ندیدم، نسائی در «خصایص» ص 25 این روایت را آورده گوید: خبر داد ما را احمد بن عثمان بصری- ابوالجوزاء- از ابن عیینه دختر سعد از سعد که گفت: رسول خدا (ص) دست علی (ع) را گرفت، سپس خطبه خواند و حمد و ثنای خداوند را اداء نمود، سپس فرمود: «آیا شما نمی دانید که من اولی (سزاوارتر) هستم به شما از خودتان؟» گفتند: «بلی راست فرمودی ای رسول خدا.» سپس دست علی (ع) را گرفت و بلند کرد، و فرمود: «من کنت ولیه فهذا ولیه؛ هر کس که من ولی اویم، این (علی) ولی او است، و همانا خداوند دوست می دارد کسی را که او را دوست بدارد، و دشمن دارد کسی را که او را دشمن دارد.» اسناد صحیح است و رجال آن همگی ثقه هستند.
55- حافظ محمد بن علاء همدانی کوفی؛ ابوکریب- متوفای 248، ذهبی در جلد 2 «تذکره» ص 80 او را توثیق نموده به طریق او حدیثی در داستان مناشده جوانی بر ابی هریره به اسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند، روایت شده است.
56- یوسف بن عیسی بن دینار زهری ابویعقوب مروزی؛ متوفای 249، به حکایت «تقریب» نامبرده ثقه و موصوف به فضل است، و به طوری که در خلاصه خزرجی ص 378 مذکور است، جمعی از حفاظ او را توثیق نموده اند، نسائی حدیث مناشده را به طریق او و به لفظ حارثه روایت نموده که اسناد آن صحیح و رجال آن همگی ثقه هستند.
57- نصربن علی بن نصر؛ ابوعمرو جهضمی بصری- متوفای 251؛ ابوحاتم و نسائی و ابن خراش او را توثیق نموده اند و مسلمه گوید که: نامبرده در نزد همه آنان ثقه بوده، شرح حال او را ابن حجر در جلد 10 «تهذیب» ص 430 ثبت نموده است.
58- حافظ محمد بن بشار شهیر به (بندار) ابوبکر عبدی؛ بصری- متوفای 252، ائمه حدیث صاحبان صحاح سته از او روایت میکنند، عجلی و ابن سیار و مسلمة ابن قاسم و غیرهم او را توثیق نموده اند، ذهبی در جلد 2 «تذکره» ص 53 گوید: اعتباری به گفتار کسی که او را ضعیف شمرده نیست، حدیثی از او به طریق ابن ماجه و ترمذی به اسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند روایت شده است.
59- حافظ محمد بن مثنی؛ ابوموسی- عنزی بصری- متوفای 252، شرح حال او را خطیب در جلد 3 «تاریخ» ص 283- 286 ثبت نموده و گفته: نامبرده ثقه و دارای دقت نظر است و سایر ائمه حدیث به روایت او استدلال می نمایند، موثق بودن و ستایش نسبت به او در بسیاری از کتب تذکره و شرح حال علماء حدیث موجود است حدیث مناشده به لفظ سعید و به اسناد صحیح که رجال آن همگی ثقه هستند از او روایت شده است.
60- حافظ یوسف بن موسی- ابویعقوب قطان کوفی؛ متوفای 253، شرح حال او را خطیب در جلد 14 تاریخ خود ص 304 ثبت نموده و گفته: گروهی از ائمه حدیث نامبرده را توثیق نموده اند و بخاری در صحیح خود به حدیث او استدلال نموده، روایت او در حدیث مناشده، به لفظ زید بن یثیع به طریق صحیح که رجال آن همگی ثقه هستند منقول است.
61- حافظ محمد بن عبدالرحیم؛ ابویحیی بغدادی- بزاز معروف به (صاعقه) (در سال 185 متولد و در 255 وفات یافته). عبدالله بن احمد و نسائی و احمد بن صاعد و ابن اسحق سراج و مسلمه و قراب و غیرهم او را توثیق نموده اند و خطیب اتقان و ضبط و دانش و حفظ او را تأیید کرده، ابن حجر شرح حال او را در جلد 9 «تهذیب التهذیب» صفحه 311 ثبت نموده است.
62- محمد بن عبدالله عدوی؛ مقری- متوفای 256، ابن ابی حاتم گوید: «در سال 255 با پدرم حدیث از او شنیدیم و او ثقه و موصوف به صدق است، درباره او از پدرم سئوال شد و پدرم گفت: نامبرده متصف به صدق است» نسائی و مسلمة بن قاسم او را توثیق نموده اند و خلیلی گوید: «موثق بودن او مورد اتفاق است» ابن حبان او را در شمار ثقات آورده و ابن حجر در جلد 9 «تهذیب» ص 284 به همین اوصاف شرح حال او را ثبت کرده، حدیث او در داستان تهنیت به اسناد صحیح که رجال آن همگی ثقه هستند، روایت شده است.
63- حافظ ابوعبدالله محمد بن اسمعیل بخاری؛ متوفای 256- صحیح مشهور و دایر او (معروف به صحیح بخاری) از جمله صحاح سته، است (حدیث غدیر را) نامبرده در جلد 1 تاریخ خود در قسم یک ص 375 (به طوری که در طریق سالم بن عبدالله بن عمر ذکر شده) آورده است.
64- حافظ حسن بن عرفة بن یزید؛ ابو علی عبدی بغدادی- متوفای 257 در سامراء (یکصد و ده سال زندگی کرده)، ابن معین و ابوحاتم و ابن قاسم او را توثیق نموده اند و ابن حبان او را در شمار ثقات ذکر کرده چنانکه در جلد 7 تاریخ خطیب ص 394 و در خلاصه خزرجی ص 67 و در جلد 2 «تهذیب التهذیب» صفحه 239 مذکور است.
65- حافظ عبدالله بن سعید کندی کوفی؛، ابوسعد اشج- صاحب تفسیر و تصنیف متعدد، متوفای 257، ذهبی در جلد 2 «تذکره» ص 84 شرح حال او را ثبت و نامبرده را به پیشوائی ستوده و از قول ابی حاتم نوشته که نامبرده ثقه و پیشوای اهل زمان خود بوده، و نسائی او را متصف به صدق نموده و ابن حجر موثق بودن او را از قول خلیلی و مسلمة بن قاسم ذکر نموده، حدیثی از او در داستان مناشده در رحبه به لفظ عبدالرحمن و همچنین در داستان مناشده مردی عراقی با جابر انصاری به طریق صحیح و با رجال ثقه روایت شده است.
منـابـع
علامه عبدالحسین امینی- ترجمه الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب- جلد 1 بخش اول صفحه 148
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها