غزوه ذات الرقاع (لشکرکشی به سوی ذات الرقاع)
فارسی 3244 نمایش |در علت تسمیه این جنگ به «ذات الرقاع»، «رقاع» جمع «الرقعه» است و «رقعه» به معنای:
1- ورق کاغذ یا پوستی که روی آن بنویسند.
2- تکه ای از چرم یا پارچه که بر جامه یا کفش دوزند همان وصله لباس یا کفش
3- قطعه ای از زمین و... می باشد وجوه مختلفی گفته شده است که ما در اینجا به شش مورد آن اشاره می کنیم:
1- چون مسلمانان در این جنگ پاهای خود را که از شدت پیاده روی فرسوده شده بود با پارچه بستند لذا به این جنگ «ذات الرقاع» گفته شد.
2- چون نماز خوف در این جنگ تشریع شده و آن را تکه تکه خواندند لذا جنگ را «ذات الرقاع» یعنی وصله دار و تکه تکه شده نامیدند.
3- چون رسول الله (ص) تا محل تجمع دشمن که «ذات الرقاع» نام داشت پیش روی فرمود لذا این غزوه را ذات الرقاع گفتند.
4- «ذات الرقاع» نام درختی در حوالی منطقه ای که جنگ در آن جا رخ داده بوده و نام آن را روی این غزوه گذاشته اند.
5- چون مسلمانان در این نبرد پرچم هایشان پاره شده و به آن ها وصله زدند فلذا «ذات الرقاع» یعنی «دارای پرچ مهای وصله دار» نامیده شد.
6- این تسمیه به علت کوهی که نامش «رقاع» بوده و در محل لشکرکشی قرار داشته صورت گرفته است.
سبب لشکرکشی به سوی ذات الرقاع
روزی فردی که از اهالی مدینه نبوده است به بازار آمده و کالایی که مورد توجه اهالی مدینه قرار می گیرد به فروش می گذارد. مسلمین از او می پرسند: «این کالا را از کجا آورده ای؟» می گوید: از «نجد» و پس از لحظه ای درنگ می گوید «راستی وقتی از نجد می آمدم دیدم قبائل «انمار» (در برخی منابع به جای قبیله «انمار»، «بنی محارب» ذکر شده است) و «ثعلبه» برای جنگ با شما آماده شده و نیرو جمع می کنندو حال می بینیم شما غافل و بی خبر از آنها نشسته اید» این سخنان به پیامبر (ص) منتقل می شود. حضرت تصمیم به لشکر کشی گرفته و شب شنبه دهم محرم. پس از آنکه «ابوذر غفاری» و بنا به نقلی «عثمان ابن عفان» را به جای خود در مدینه منصوب می فرماید به همراه چهارصد (برخی نقلها هفتصد و بعضی دیگر هشتصد نفر گفته اند)، تن از یاران خود به سمت دشمن حرکت می کند. وقتی به دره «شقره» می رسند در آنجا چادر زده و یک روز اقامت می کنند. در این روز پیامبر (ص) دسته های مختلفی را به اطراف می فرستد تا خوب تفحص کرده و اخبار لازم را بیاورند. شب هنگام وقتی گروههای تفحص باز می گردند گزارش می دهند که هیچ کس را ندیده اند اما رد پاهایی یافته اند که معلوم است لحظاتی قبل بر جای گذاشته شده اند پس دشمن نباید خیلی دور شده باشد پیامبر اکرم (ص) با سپاه اسلام حرکت کرده و تا محل اقامت دشمنان جلو می رود اما کسی را درآنجا نمی بینند پس رد پاها را دنبال کرده و متوجه می شوند که دشمن در فراز کوه ها مستقر و بر سپاه مسلمین مشرف است. هر دو طرف از یکدیگر می ترسند. مسلمانان از آن می ترسند که اگر به دشمن حمله کنند آنها از کوه سرازیر شده و به ایشان شبیخون بزنند و گروه مقابل از این بیم دارند که اگر حمله کنند پیامبر (ص) تا ریشه آنها را از آن سرزمین نکند دست بردار نباشد. در این شرایط نماز خوف تشریع شد.
چگونگی صلاة خوف
نماز خوف برای جلوگیری از تجاوز دشمن به هنگام جنگ و عملیات نظامی تشریع شده و کیفیت آن بنا به نقلی که از «جابر» رسیده چنین است: جابر می گوید: «برای اقامه صلاة خوف رسول خدا (ص) ما را به دو صف تقسیم کرده و خود به نماز ایستاد، ما نیز پشت سر او ایستاده و همگی با او به رکوع رفتیم. هنگام سجده که شد، رسول الله (ص) به سجده رفته، صف اول نیز به دنبال وی به سجده رفتند اما صف دوم ایستادند تا وقتی که صف اول دو سجده را به حضرت به جا آورده و قیام کردند. در این هنگام صف دوم به سجده رفته و خودشان سجده را انجام دادند، آنگاه برخاستند وقتی صف دوم قیام نمود نمازگزاران صف اول جای خود را به صف دوم داده و آنها پشت رسول الله (ص) قرار گرفته و مانند رکعت اول همگی با هم به رکوع رفتند. هنگام سجده مجددا آنان که در صف اول بودند (آنان که از صف دوم به صف اول آمده بودند)، به همراه حضرت به سجده رفته و دو سجده را انجام دادند، پس از سجده آنها صف دوم به سجده رفتند و دو سجده را خودشان به جا آوردند. بدن ترتیب هر دو رکوع را هر دو صف با رسول الله (ص) انجام داده اما سجده ها را هر صفی در یک رکعت با پیامبر (ص) و در یک رکعت خودشان انجام دادند.
منـابـع
سید جعفرمرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص)- جلد 8
سید هاشم رسولی محلاتی- زندگانی محمد (ص)
محمود مهدوی دامغانی- المغازی
جلال الدین فارسی- پیامبری و جهاد
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها