بیم و امید در برنامه انبیای الهی

فارسی 2854 نمایش |

از نظر اصول تربیتی، خطرناک ترین روش در تربیت یک انسان، تکیه بر امید تنها و یا بیم تنها است. تربیتی که بر تک عاملی استوار باشد یا مایه طغیان و یا وسیله یأس خواهد بود، امید بیش از حد مایه سهل انگاری می گردد و چه بسا فرد تحت تربیت از انجام وظایف شانه خالی می کند، فرزندان بنی اسرائیل به خاطر امید فزون از حد، راه طغیان و تجاوز را در پیش گرفتند و خود را ملت برگزیده انگاشتند و از هر نوع فساد به امید مغفرت خدا خودداری نکردند و شعار آنان این بود که: «لن تمسنا النار إلا أیاما معدودة: جز مدتی کوتاه آتش دوزخ ما را نخواهد سوخت.» (بقره/ 80)
همچنان که بیم تنها کارساز نیست چه بسا مایه یأس و نومیدی می گردد و از این جهت قرآن یأس و نومیدی از رحمت خدا را از ویژگی های کافران می شمارد و می فرماید: «انه لا ییأس من روح الله الابالقوم الکافرون؛ از رحمت خدا جز کافران کسی مأیوس نمی گردد.» (یوسف/ 87)
از این جهت در برنامه های امروز امور تربیتی، به هر دو عامل توجه شده و به موازات یکدیگر پیش می روند، مثلأ اگر در جوامع پیشرفته زندان و تبعید و کارهای اجباری و سر انجام اعدام هست، در برابر آن تشویق و تقدیر و ترفیع رتبه و معرفی افراد خدمتگزار به جامعه، نیز وجود دارد.
تبشیر و انذار از اوصاف ممتاز همه‌ انبیای الهی است، در برنامه های پیامبران بشارت و انذار، بیم و امید، به موازات یکدیگر پیشرفته و پیامبران خدا چنین معرفی شده اند: «فبعث الله النبین مبشرین و منذرین؛ خدا پیامبرانی برانگیخت که مژده آور و بیم دهنده بودند.» (بقره/ 213) «و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک وکلم الله موسی تکلیما * رسلا مبشرین و منذرین؛ انبیا با این دو‌ جناح آمده‌اند، هم به فضیلت هدایت می‌کنند و ‌بشارت می دهند و هم از رذیلت باز می‌ دارند و انذار می‌کنند.» (نساء/ 164-165)
و باز می فرماید: «و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین فمن آمن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ و ما پیامبران (خود) را جز بشارتگر و هشدار دهنده نمى‏ فرستیم، پس کسانى که ایمان آورند و نیکوکارى کنند بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد.» (انعام/ 48)
این آیه و آیات مشابه آن در قرآن مجید که «بشارت» و «انذار» را به عنوان برنامه اصلی انبیاء می شمرد هم پاسخی است به کسانی که انبیاء را خدایان می شمردند و انتظار هرگونه قدرت نمایی الهی از آنها داشتند و هم کسانی که به دعوت آنها پشت کرده و راه خلاف را می پیمودند، می فرماید: «وظیفه آنها فقط بشارت و انذار است» و بقیه امور مربوط به خدا است و قبول هدایت مربوط به خود مردم می باشد و لذا در پایان همین آیه می خوانیم: «کسانی که ایمان بیاورند و خویش را اصلاح کنند نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند» «فمن آمن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون»، «و الذین کذبوا بآیاتنا یمسهم العذاب بما کانوا یفسقون؛ و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، به سزاى نافرمانى‏شان عذاب (ما) آنها را در خواهد گرفت.» (انعام/ 49)
اصولا تمام انگیزه های انسانی را می توان در این دو جمله معروف خلاصه کرد «جلب منافع» و «دفع مضار» (اعم از مادی و معنوی) و «بشارت» و «انذار» به این دو انگیزه دامن می زند و پایه اصلی هرگونه تربیت الهی و مردمی، مادی و معنوی نیز بر همین دو اصل استوار است.
نه بشارت به تنهایی کافی است و نه انذار و مجازات، در تمام مراحل تربیت از لحظه طفولیت گرفته تا دم مرگ باید این دو اصل اساسی بر زندگی انسان ها حاکم باشد و کسانی که یکی از این دو را نادیده بگیرند برنامه هایی ناموفق خواهند داشت همان گونه که تشویق عامل حرکت است، تهدید برای مجرمان سرسخت عاملی باز دارنده محسوب می شود.
خدای سبحان درباره‌ بسیاری از انبیا می فرماید: آنان رسالت دارند مردم را به بهشت بشارت دهند و از جهنم بیمناک کنند و از آن جا که همه‌ انبیا از یک هدایت خاص الهی برخوردارند و همگان وظیفه مشترکی دارند بنابراین، همه برای تبشیر و انذار آمده‌اند.
در این آیات امید و بیم به صورت کلی مطرح شده اند ولی در آیات دیگر، کلیات، حالت جزئی به خود گرفته و می توان فهرست این نویدها و بیم های جزئی را چنین بیان کرد:
1ـ بشارت به نعمت های دنیوی.
2ـ بیم از نقمت های دنیوی.
3ـ بشارت دادن از عذاب های اخروی.

منـابـع

جعفر سبحانی- منشورجاوید جلد10- صفحه 329

ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن جلد7- صفحه 28

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی جلد6- صفحه 88

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد