داروهای مفرد در منابع اسلامی
فارسی 5770 نمایش |در منابع اسلامی، میان داروهای ساده (الادویه المفردة)، و ترکیبی (الادویة المرکبه)، تمایزی پیوسته وجود داشت؛ اولی به حالت ساده و طبیعی داروها مربوط می شد و دومی به دارو به معنای امروزی آن اختصاص داشت و در غالب اوقات تحت عنوان «قربادین» مورد بحث قرار می گرفت.
اولین کتاب عربی درباره داروهای مفرده، عملا با ترجمه دسقوریدس (دیوسکوریدس) پدیدار شد. چه، در قرن دوم هجری ماسرجیس، کتاب «قوی العاقیر و منافعها و مضارها» را تألیف کرد و پس از وی در قرن سوم هجری، عیسی بن سحار بخت از شاگردان جرجیس بن بختیشوع کتاب «قوی الادویه المفرده» را نوشت. در مجموعه جابری رساله ای به نام «الادویه المفرده» موجود است و در رساله ای به همین اسم، از حنین بن اسحاق دسته ای از سوال و جواب ها درباره داروهای مفرد آمده است. علاوه بر این، در کتاب های عمومی پزشکی و کشاورزی، که در قرن سوم هـ. ق نوشته شد هم چون نوشته های ابن وحشیه طبری و رازی بخش های گسترده به موضوع داروها اختصاص داشت. «الحاوی» نام 829 دارو و خواص آن ها گسترده به صورت الفبایی آمده است. این در صورتی است که رزای آثار جداگانه ای نیز دربارة این موضوع تألیف کرده بود.
نخستین رساله به زبان فارسی درباره دارو، که از لحاظ فقه اللغه، بیش از جنبه پزشکی اهمیت دارد، کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» تألیف ابومنصور موفق، تألیف شده در قرن چهارم هجری است. با این کتاب بود که سنت طولانی ایرانیان در نوشتن آثار دارو شناختی آغاز شد که ظرف مدت هزار سال، تا زمان حاضر ادامه یافته است. هم چنین، در قرن چهارم هجری، آثار مهمی به زبان عربی نوشته شد که از جمله آن ها، اثری است که برای نخستین بار در اسپانیا به نام «الجامع باقول القدماء و المحدثین من الاطباء والمتفلسفین فی الادویه المفرده» توسط ابوبکر بن سمغون قرطبی نوشته شد و در آن دارو ها به ترتیب الفبایی مورد اشاره قرار گرفت. در شرح ابن جلجل بر کتاب دیوسکوریدس و نیز رساله اش درباره داروهایی که در دیوسکوریدس نیامده، مطالبی آمده است. زهراوی نیز قسمت بزرگی از کتاب التصریف خود را به گیاهان و داروها اختصاص داده بود. در همین دوره بود که درکتاب های بزرگ پزشکی و مخصوصا تألیفات مجوسی و ابن سینا، بخش هایی چند به داروها اختصاص داشت. چنان که پیش از این اشاره شد، کتاب دوم قانون، به بحث تفصیلی درباره داروهای مفرد اختصاص دارد و قوا و خواص دارو ها و در جدول ها و نمودارهایی آمده بود.
شاید ارزنده ترین اثر اسلامی در موضوع داروشناسی، هم چون در بسیاری از زمینه های دیگر، کتاب «الصیدنة» تألیف ابوریحان بیرونی باشد. وی آن را به عربی تألیف کرد که توسط ابوبکر کاشانی به زبان عربی ترجمه شد. این کتاب که ثمره آخرین تلاش های ابوریحان بیرونی در زندگی بود، تألیفی است عظیم، بر شرح 850 نوع دارو که آن ها را از همه منابع موجود فراهم آورده و نام داروها را به زبان هایی چون: یونانی، سریانی، سانسکریت، عربی و فارسی و نظایر این ها ذکر کرده است؛ امری که تحقیق درباره آن همیشه برای دانشمندان مشکل بود، و شاید به همین جهت است که چاپ انتقادی متن های عربی و فارسی آن انتشار نیافته است.
کتاب ابوریحان بیرونی، الگویی برای کتاب های داروشناسی بعدی بود، چرا که یک قرن پس از آن، ابن جزلة کتاب مشابهی به ترتیب الفبایی تألیف کرد که وسعت کتاب بیرونی را نداشت. در این اثنا، مرکز فعالیت و پژوهش به مغرب انتقال یافت و درباره داروشناسی چندین اثر معتبر اسلامی به وجود آمد. در قرن ششم هجری یونس بن اسحاق بن بکلادش از مردم المریه اندلس، کتاب «المستعینی» را نوشت که در آن، مباحثی نظری درباره داروشناسی صورت گرفته و نام داروهای گیاهی به زبان عربی، فارسی، یونانی، سریانی، لاتینی و اسپانیایی آمده بود. تقریبا در همین زمان، ابوالصلت و ابراهیم العلاء مغربی کتاب هایی دیگر دربارة داروهای مفرد تألیف کردند. هم چنین، ابن باجه، فیلسوف معروف اندلسی با همکاری ابوالحسن، کتاب «التجربتین علی ادویه ابن وافد» را نوشت که متأسفانه با گذشت زمان از بین رفت، ولی درکتاب ابن بیطار نقل هایی از آن دیده می شود. قرن ششم هجری، شاهد ظهور کتاب «الادویه المفردة» تألیف ابوجعفر غافقی بود که به سبب دقت بحث و فراوانی اطلاعات، اثری واقعا استثنایی بود و بعضی آن را مهم ترین کتاب اسلامی درباره داروهای مفرد به ویژه داروهای گیاهی دانسته اند. این کتاب نفوذ عظیمی در آثار ابن بیطار، بزرگ ترین گیاه شناسی اسلامی و در عین حال بزرگ ترین منظم کننده دانش داروشناسی گذاشته است. ابن بیطا علاوه بر شرحی که بر دیوسکوریدس نوشت، کتاب «المغنی فی الادویه المفرده» را نیز تألیف کرد که در آن 1400 نمونه گیاهی و جانوری و کانی توصیف شده است. این اثر، نقطه اوج موضوع خود به شمار می رود و با نفوذ ترین اثر اسلامی در زمینه داروهای مفرد، هم در داخل جهان اسلام و هم در خارج محسوب می گردد. جالب این که، نفوذ آن حتی به سرزمین ارمنستان نیز رسیده است. هم چون بسیاری از آثار دیگری که در این زمینه تألیف شده، کتاب ابن بیطار است که اثری بنیادین در گیاه شناسی شناخته می شود و با مسأله «پرهیز»، ارتباط بسیار خوب و نزدیکی برقرار کرده است. زیگرید هونکه می گوید: «ابن بیطار علاوه برآن که از تجربیات 150 دانشمند پیش از خود استفاده کرد، خود نیز شخصا به کشورهای دیکر آسیایی سفر کرد و تجربیایی درباره آن گیاهان اندخت و کتاب خود را با روشی بسیار منظم و دقیق تألیف کرد.»
جرجی زیدان هم یادآوری می کند:
«دانشمندان اروپا در رستاخیز علمی خود، دریافتند که مسلمانان پایه گذار فن داروسازی بوده اند و برای اولین بار آن را منظم کردند و داروهای تازه ای ساختند. بسیاری از لغات عربی که در داروسازی و گیاهان به کار می رفت، امروزه در فرهنگ اروپا متداول است، مثل: الکل، زعفران، حنا، عرقیات، حشیش، کافور.»
ابن سینا در کتاب خود «قانون»، نام حدود 800 دارو را آورده است. به طور خلاصه: ثابت بن قره، رازی، ابن سینا و گرگانی، حق بزرگی در زمینه داروسازی و ترکیب ادویه دارند.
در اوایل قرن سوم هجری بود که موضوع امتحان کردن دارو فروشان و دادن گواهی به آن ها مطرح شد. نماینده صنف داروخانه ها از متقاضیان شغل داروخانه آزمایش به عمل می آورد و به آنان اجازه کتبی می داد. داروخانه ها به طور مرتب از طرف اداره بهداشت کنترل می شدند. اداره بهداشت نیز دارای بخشی آزمایشی مواد غذایی بود. مأموران همیشه به آسیاب ها، نانوایی ها، شیر فروشی ها، اغذیه فروشی ها و بقالی ها سر می زدند و در محل کار آن ها، به ظروف، صحت وزنه ها وترازوهای آن ها نظارت داشتند. آنان در کارهای کشتارگاه نیز نظارت داشتند تا ازمسمومیت غذایی و شیوع بیماری مسری پیشگیری کنند.
بعد ها پزشکان مسلمان به طور جدی کتاب هایی در مورد داروسازی، داروهای گیاهی، حیوانی، نباتی و معدنی نوشتند که ذکر نام واسامی تعدادی از آن ها گذشت.
منـابـع
محمدتقی جعفری- علم و دین در حیات معقول- صفحه- 212-208
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها