اصول تربیتی میرزای نوقانی

فارسی 4451 نمایش |

آیه الله حاج میرزا علی اکبر نوقانی جلایری، عالمی متعهد و ربانی بود، و تجسمی از معرفت مقام ولایت ائمه طاهرین (ع)، و مربیی نمونه. زندگیش برای طلاب یک شاخص کامل تربیت خودسازی بود: ظاهری منظم و رفتاری دقیق، و نظاری نافذ بر زندگی درسی و اخلاقی طلاب. میرزای نوقانی، رعایت اصول و روشی را برای طلاب لازم می دانست و برخی را خود وضع کرده بود و برطبق آنها عمل می کرد. برخی از آن اصول را که رعایت آنها برای حوزه ها لازم، بلکه از آن روزگار لازمتر است در اینجا می آوریم:
1- تحصیل جدی و مرتب ادبیات.
2- تحصیل کامل دوره سطح، تا پایان «کفایه الاصول»، برای طلبه، اگر چه بخواهد «مسئله گو» شود.
3- تحصیل چند سال دیگر پس از اتمام سطح، در رشته های مختلف و لازم (از جمله، اعتقادات استدلالی)، برای کسی که بخواهد منبری شود.
4- یاد گرفتن آداب مختلف خطابه و سخنرانی (حتی چگونگی نشستن روی منبر و تکان دادن دست به هنگام سخن گفتن)، و خواندن کتابهای مربوط به «آیین سخنوری»، برای طلبه ای که می خواهد منبری شود.
5- نخواندن «مقاتل» ضعیف و اشعار سست، در روی منبر.
6- داشتن اطلاعات روز، و فهم روز.
7- مطالعه درباره ادیان و سخنان باطل، و تسلط بر فن «مناظره» و قدرت بر جدال به احسن (مجالسی برای مناظره درباره ادیان در مدرسه برپا می کرد، و به طلابی که در مناظره برنده می شدند، به دست خود جایزه می داد.)
8- مرتب بودن و نظیف بودن لباس طلبه (حتی خود ایشان در زمستان و تابستان عبا به سر نمی کشید).
9- از حاج میرزا احمد مدرس، که عدالتش مورد قبول همه بود، دعوت کرده بود، تا در مدرس بزرگ مدرسه نواب، ظهر و عصر و مغرب و عشاء، اقامه جماعت کند، تا طلاب از خواندن نماز جماعت و حضور در آن غلفلت نکنند و محروم نباشند.
10- گاه (مثلا روز وفات حضرت صادق (ع))، در مدرسه، مجلس روضه خوانی تشکیل می داد، و از منبریهای فاضل و متدین و آداب دان دعوت می کرد، تا در تربیت طلاب موثر باشد.
11- از حدود 60 سال پیش، امتحان دادن طلاب را وارد حوزه کرد، و خود ممتحنی با هیبت بود. و از استادان دیگر برای امتحان طلاب دعوت می کرد.
12- زمانشناس بود و نواندیش، و می خواست که طلاب نیز چنین باشند. و در همان زمان ردی بر مادیین نوشت.
آری، تنها با کاشی مدرسه و متون درسی خط «عبدالرحیم»، انس داشتن، گریختن از زمان است (زمانی که تحولات آن امری توحیدی و به اراده خداوند است). و تکرار تورم زای مکررات، در جا زدن است. و خود را و فلسفه خود را محو قرار دادن، نفی تحول است. و از «معارف خالص قرآنی» بی اطلاع ماندن، یا به «معارف التقاطی» بسنده کردن، بازگشت به ما قبل نزول «قرآن کریم» است. و مشکلات و واقعیات حیات انسانی را نادیده گرفتن، و از انسان محروم (و پرخواری ظالمان و گرسنگی کشیدن مظلومان)، بیخبر ماندن، و به غوغاهای پرفشار و درونی نسلهای جوان گوش ندادن، سپردن رمه به دست گرگان است. و همه ناشی از ضعف فهم، و ارتجاع فکر، و کمی فهم، و خاموشی شعله وجدان است.
مرحوم میرزای نوقانی به آراستگی فضای زندگی بسیار پایبند بود. او برای تلطیف روح طلاب و نشاط روانی آنان فضای مدرسه نواب را به انواع گلها آراسته بود. و هر سال هزینه قابل توجهی مصرف این کار می کرد. و مدرسه نواب از این جهت شاخص بود، و بخصوص عصرها طلاب مدارس دیگر نیز در آنجا گرد می آمدند، و در آن فضای مصفا به دیدار و بحث و گفتگو می پرداختند.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- عقل سرخ- صفحه 167-170

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها