بررسی عقاید مکتب عقلی محض
فارسی 4250 نمایش |پیروان مکتب عقلی محض با تکیه بر شأن و مقام بشری، بمانند ابزاری برای شناخت و معرفت از دیگران متمایزند. اینان را در دیدگاه اسلامی، پیروان مکتب رأی، و در عقیده معتزله نامند. پیدایش این مکتب به دوران نخستین تاریخ اسلام باز می گردد. پدید آورندگان اولیه مکتب اعتزال واصل بن عطا (80-131 هـ) و همدرس او عمروبن عبید (80-144 هـ) معاصر دوانیقی بودند که پس از آنان پیشوایانی، مانند ابی دواد وزیر مأمون عباسی و قاضی عبدالجباربن احمد همدانی (متوفای 415 هـ) پیدا کرد. از بزرگان این طایفه می توان از نظام و ابوهذیل علاف و جاحظ و جبائی نام برد. این دیدگاه به عقل بشری بهای بسیار داده و در شناخت خدای سبحان و صفات او آن را قویا کارا و مهم می شمارد. ادارک و تطبیق شریعت اسلامی از نظر این گروه، جز با عقل انسانی به انجام نمی رسد.
این مکتب (معتزله) در زمان ما پیروان و یارانی به این نام ندارد و تنها بخشی از افکار آنان در مذهب زیدیه و اباضیه داخل شده است، و می توان گفت که اینان با معتزله در بخشی از دیدگاههای فکری شریک اند. معتزله همچنین با اثنی عشریه و اسماعیلیه در برخی جوانب همسوئی دارد اهل حدیث، (اخبار اخباریان عامه) معتزله را از آن رو که به آزادی اراده و انتخاب در انسان معتقدند، قدریه لقب داده اند. از مهمترین کتابهای آنان در عقاید کتاب شرح الاصول الخسمه تألیف قاضی عبدالجبار معتزلی و رسائل العدل و التوحید تألیف گروهی از رهبران معتزله مانند: حسن بصری و قاسم رسی و عبدالجباربن احمد است.
معتزله چنان بودند که هرگاه با آیات قرآنی یا سنت روایت شده ای مواجه می شدند که برخلاف عقایدشان بود، آن را تأویل می کردند. بدین خاطر آنان از پیروان مکتب تأویل به شمار آمده اند. آنان در عین حال، خدمات بزرگی نیز به اسلام ارائه کردند و در ابتدای دوره عباسی که هجوم فکری-فرهنگی شدیدی بر ضد اسلام برپا شده به مقابله با آن پرداختند. برخی از خلفا مانند مأمون و معتصم به آنان گرویدند، ولی اندکی بعد در دوره متوکل جریان امر به زیان ایشان دگرگون شد و احکام کفر و ضلال و تفسق یکی پس از دیگری بر علیه آنان صادر گردید؛ درست همان گونه که خود ایشان در دوره سیطره بر کاخها و درباریان عباسی، با مخالفان خود می کردند و هر کس نظر ایشان را نمی پذیرفت آزارش می دادند! شرح بیشتر را در تألیفات جدید و قدیم درباره معتزله می یابید. معتزله با این اصول پنج گانه مشهورند:
1- توحید، به معنای منزه دانستن خداوند از صفات مخلوقین، و عدم امکان رویت خدا با دیدگان به طور مطلق.
2- عدل، یعنی خدای سبحان به بندگانش ظلم نکرده و مخلوقاتش را به انجام گناه مجبور نمی کند.
3- المنزله بین المنزلتین، یعنی کسی که گناه کبیره انجام می دهد نه مومن است و نه کافر بلکه فاسق است.
4- وعد و وعید، یعنی بر خدا واجب است به وعده (مژده بهشت) و وعید (ترساندن از جهنم) خود که به مومنان و کافران داده وفا نماید.
5- امر به معروف و نهی از منکر، یعنی مخالف با حاکمان ظالم که از ظلم خویش بازنایستند، واجب است.
منـابـع
علامه سید مرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 546-547
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها