دعا کردن فزونی یافتن درجه انسان
فارسی 3068 نمایش |دعا به معنای طلب کردن چیزی است از روی خضوع از طرف کوچک به بزرگ. اگر مولا از غلام چیزی بخواهد دستور و امر است و اما اگر غلام چیزی از مولا بطلبد دعا می باشد نه امر به طور خلاصه دعا یعنی طلب کردن سافل (عبد) از عالی (ولی) از روی خضوع و مسکنت چیزی را و به معنای ساده فارسی دعا یعنی گدایی از روی عجز و هر چه اجر و مزد بیشتر بخواهد باید عجزش در دعا بیشتر باشد. همانطور که گداها هر کدام به طوری سوال می کنند، یکی عجزش کم، دیگری زیاد و برخی خیلی زیاد است هر کدام عجزش حقیقتا بیشتر باشد بهتر به مقصود می رسد مانند گدایی که با حالت تضرع و گریه است که در آن حال مورد ترحم هر صاحب رحمی خواهد شد.
اینها معنی اصطلاحی دعا بود، حال می بینیم خداوند بشر را بیچاره و عاجز قرار داده که راه چاره بر او بسته است جز یک راه همانا یک طرفی شدن و خدایی شدن برای او باقی می ماند تا خدا را بخواند. مصیبت برای هر بشری یا هم اکنون هست یا بعدا می آید کسی نیست که ناملایماتی در زندگی برای او روی ندهد. دل بی غم در این عالم نباشد. این را خدا این طور قرار داده تا فشار محتاجش کند و به هر طرف نظر کند راه چاره نیابد جز در آخر یک راه پیدا کند و بگوید ای صاحب من، ای پروردگار من. خلاصه بلاها، سختی ها و فشارهای زندگی دنیوی، آدمی را مجبور می سازد که متوجه پروردگارش گردد و او را بخواند و همچنین تصور سختی های بزرگ و عقبه های برزخ و قیامت، به ناچار او را به یاد خدا می اندازد. بشر می بیند که اشخاص با چه وضعی می میرند آن وقت می گوید یالله هنگام مرگ به داد من برس. مرده هایی را می بیند که پس از آنکه در گورش نهادند تشییع کنندگان باز می گردند آن وقت می گوید ای خدای من به تنهایی من رحم کن اسم صراط که می شود اسم نامه عمل و به دست راست یا چپ دادن را می شنود به بیچارگی و تهیدستی خود پی می برد.
آنهایی که بی دردند انسان نیستند هر چه بیشتر شود دارو طلبی بیشتر می شود دعا عجز و نیاز و بیچارگی باعث دعا می شود اینها مقدمه است. خدا قادر است هر بشری را طوری خلق کند که عاجز نباشد اما حکمتش این طور اقتضا کرده و هر که را خدا بیشتر به او محبت دارد دردش را بیشتر می کند.
هر که در این بزم مقرب تر است *** جام بلا بیشترش می دهند
نفس دعا، حالت دعا که در عبد پیدا شد مواجهه به او دست می دهد مواجهه با نور اقدس احدیت باعث می شود که دلش روشن شود همین گفتن یا الله، یا رب، یعنی مخاطبه و مواجهه، افاده نور می کند.
نفس این معنا را اهل دقت و فهم می فهمند که چه حکمت بالغه او را وادار به درک فیض می کند خواه حاجتش مستجاب شود یا نشود روایتی است در جلد ششم بحار الانوار که رسول الله (ص) در معرض موت جبرئیل هر روز و هر شب بر آن حضرت نازل می شد و می گفت خداوند برتو سلام می رساند و احوالپرسی می فرماید و خداوند به حال تو داناتر است لکن برای اکرام و تشریف تو احوالپرسی می فرماید و دیگر اینکه عیادت مریض در امت تو سنت شود. رسول خدا (ص) اگر درد ناک بود می فرمود: ای جبرئیل دردناکم «فقال له جبرئیل ان الله لم یشدد علیک و ما من احد من خلقه اکرم علیه منک لکنه احب ان یسمع صوتک و دعاک حتی تلقاه مستوجبا للدرجه و الثواب الذی اعدلک والکرامه والفضیله علی الخلق؛ جبرئیل می گفت بدان ای محمد (ص) که خداوند بر تو سخت نگرفته است و از تو عزیزتر نزد خدا کسی نیست لکن خداوند دوست دارد بشنود صدای تو و دعای تو را مستحق شوی ثواب و درجه ای که خدا برایت آماده ساخته و بر تمام خلق فضیلت داده است.»
اگر رسول خدا (ص) راحت بود می فرمود: ای جبرئیل راحتم. جبرئیل عرض می کرد: شکر و مدح خدا کن زیرا خداوند دوست دارد که او را حمد و شکر کنی تا عطایش را بر تو زیادتر کند، تا آخر حدیث در کتاب عدة الدعی حدیثی است از کشاف حقایق جعفربن محمد (ع) عن ابی عبدالله (ع) «ان عندالله منزله لا تنال الا بمسله؛ در نزد خدای عالم درجه و منزلتی است که نمی رسد شخص به آن مگر به وسیله دعا.» و در کافی است که امام صادق (ع) فرمود: «علیکم بالدعاء فانکم لا تقربون بمثله و لا تترکوا صغیره لصغرها ان تدعوا بها فان صاحب الصغار هو صاحب الکبار؛ بر شما باد به دعا یعنی خدا را خواندن و از او چیز خواستن زیرا در نزدیک کردن شما به خدا چیزی مانند دعا نیست، و ترک نکند خواستن چیز کوچکی را زیر دهنده که همان دهنده بزرگها است یعنی همه چیز را از خدا بخواهید حتی نمک طعام و بند نعلین.»
برای انسان که مواجهه کند با خدای رب العالمین، خیلی شان است اگر سلطان ظاهری بخواهد با کسی صحبت کند آن شخص چقدر فخر می کند که من یکساعت با شاه صحبت کردم، سعادت بشر وقتی است که مواجهه با خدای بنماید، امام زین العابدین (ع) است که به خدا عرض می کند: بزرگترین نعمت که به ما مرحمت نمودی توفیق دعا کردن است و اگر نبود اذن و امر تو هیچوقت جرأت نمی کردم که تو را بخوانم و بگویم یا الله. به قدری خدا دعا را دوست دارد که به موسی (ع) می فرماید نمکت را هم از ما بخواه نه اینکه در خانه بنشین و بگو خدایا نمک بریز. وقتی دنبال نمک می روی از ما مدد بخواه. حضرت موسی (ع) وقتی دندانش درد گرفت به او وحی شد که گیاه مخصوصی را بردارد و بخورد تا شفا یابد. مرتبه دیگر که دندانش درد گرفت دنبال همان گیاه رفت و خورد اما هیچ اثری نکرد موسی (ع) عرض کرد چه شد که نتیجه نداد وحی رسید که مرتبه اول امید تو به ما بود اما حالا به تجربه و اثر این گیاه است.
حدیث شریف دیگری است که می فرماید: هیچ عملی محبوب تر نزد خدای تعالی از دعا نیست خدا دوست می دارد که از او چیزی بخواهند. (زیر هر یا رب تو لبیک ماست) البته اگر صلاح باشد حاجت بنده برآورده می شود و اگر صلاح نباشد بلایی از تو دور می شود یا ذخیره آخرتت می شود. این بلاها مأمور کشش خلق به سوی خدایند. خوش به حال کسی که خودش بیاید و منتظر بلا نباشد. خوش به حال کسی که پس از استجابت باز هم دعا را رها نکند. روایات کثیره وارد شده که اگر بلای عمومی بیاید مانند وبا یا شخصی مانند فقر اگر می خواهی بدانی بلا طول می کشد یا نه ببین حال التجا داری یا نه اگر داری بلا زود رفع می شود و اگر نداری بدان که بلا طول می کشد.
دعا موجب بالارفتن درجه است
«قال رسول الله (ص) یدخل الجنه رجلان کانا یعملان عملا واحدا فیری احد صاحبه فوقه فیقول یا رب بما اعطیته و کان عملنا واحدا فیقول الله تعالی سلنی ولم تسلنی؛ روایت است که در قیامت دو نفر را که عملشان مساوی می باشد در بهشت جای می دهند اما یکی درجه اش از دیگری بیشتر است آنکه عقب مانده علت عقب ماندگی خودش را سوال می کند خداوند می فرمایند که آن شخص حاجت زیاد می طلبید.» (عده الداعی/ صفحه 24)
باید توجه داشت که در دعا حالت امر نباشد بلکه التجا و تضرع باشد. بعضی ها به جای دعا حکم می کنند یعنی تعیین صلاح برای خود می نمایند و می گویند باید چنین شود و چنان شود و اگر مطابق اراده و میلشان واقع نگردید اعتراض دارند. پس از دعا اگر حاجتت را دادند شکر کن و اگر ندادند صبر کن گدا را با گردن کلفتی چکار؟ همین اندازه که ردت نمی کنند بس است همین اندازه که تو را نگه داشته اند زهی شرف و افتخار.
حضرت باقر (ع) فرمود بعضی از بندگان خدایند که حاجت می طلبند ندا می رسد که حاجتش رواست اما حالا ندهیدش چون ما ناله اش را دوست می داریم. مثل بعضی گداها که در خانه ها می آیند و مدح اهل بیت (ع) را می خوانند صاحب خانه چون صدایشان را دوست می دارد دیرتر حاجت آنها را روا می کنند.
منـابـع
سید عبدالحسین دستغیب- قیامت و قرآن- صفحه 62-66
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها